حبيب الله نيك نژاد،روزنامه نگار و مترجم:يك بازيكن 23 ساله فوتبال كه در فرانسه زندگي ميكند، اخيراً پس از 29 ماه زنداني بودن از حبس آزاد شده و آرزو دارد كه شانس خود را براي بازي در تيمهاي بزرگ اروپايي دوباره امتحان كند._
«ماراكانته» مدافع چپپاي ماليايي الاصل،نوامبر سال 2007 به دليل شركت در تظاهرات خياباني و درگيري با پليس فرانسه دستگير شد و حالا پس از 29 ماه زندگي در سلولهاي انفرادي و بعداً گروهي از حبس آزاد شده و به دنبال روياهاي گذشتهاش است.
«مارا كانته» از پدري سنگالي و مادري ماليايي در پاريس متولد شده و در سال 2007 بدليل شركت در تظاهرات اجتماعي مبني بر تبعيض دولت فرانسه نسبت به سياهان اعراب و به خصوص مسلمانان، دستگير شد و حالا ميخواهد به دنبال روياهاي گذشتهاش باشد.
پليس فرانسه در نوامبر سال 2007 با تظاهركنندگان درگير شد و هنگام فرار و گريز پارهاي از آنان، ماشين پليس با دو نوجوان برخورد كرده و باعث كشتهشدن اين دو نوجوان شد و به همين خاطر مسأله اين تظاهرات ابعاد اجتماعي بسيار بدي به خود گرفت و پليس علت تصادف را آتش گشودن تظاهركنندگان با تفنگهاي شكاري به سوي آنان اعلام كرد و در اطلاعيه خود آورد كه سبب سازان اين درگيريها را دستگير كرده و آنان را به اشد مجازات خواهد رساند كه از آن جمله اين افراد «مارا كانته» فوتباليستي بود كه سابقه شركت در تمرينات تيمهاي بزرگ اروپايي را نيز داشت.
«كانته» در مصاحبهاش با خبرگزاري رويتر ميگويد: اگر چه در آن تظاهرات يك افسر پليس كشته شد، ولي هيچ شاهدي وجود نداشت كه عليه من شهادت دهد، زيرا من اصلاً نه اسلحهاي داشتم و نه به كسي حمله كرده بودم و آنان مرا دستگير كردند، زيرا ميخواستند، براي عملكرد غلط خود بهانهاي داشته باشند و حالا هم بعد از 29 ماه زنداني بودن بدون داشتن هيچ دليل و مدركي مرا آزاد كردند، زيرا عليه من مدركي نداشتند. اين بازيكن 23 ساله سياهپوست در ادامه اين مصاحبه ميگويد: تنها جرم من، سياهي پوستم و مسلمان بودنم بود و حالا هم من از اين بابت هيچ ابايي ندارم و حتي به آن هم افتخار ميكنم.
«كانته» در ادامه اين مصاحبه ميگويد: من يازده ماه در زندان انفرادي بودم و در اين مدت هيچ كس را نديدم و بعداً كه به زندان گروهي آمدم به وسيله چند نفر ديگر به تمرين و مكالمه تشويق شدم.
وي در ادامه ميگويد: در آنجا من شرح زندگي مالكوم (رهبر مسلمانان آمريكا در سالهاي 1925 تا 1965) و بعداً گاندي رهبر هند و در پايان زندگي نلسون ماندلا رهبر بزرگ و افسانهاي آفريقا را خواندم و بدين طريق زندگي در زندان و ميان هزاران خلافكار برايم خيلي ساده گذشت و حالا هم ميخواهم همه چيز را جبران كنم، زيرا با خواندن زندگينامه اين بزرگان دچار تحولي عميق شدم و فهميدم كه براي بزرگ شدن چه سختيها و مشكلاتي را متحمل شدهاند و خواندن كتاب درباره شرح زندگي آنان به من ياد داد كه چگونه ميشود مقاومت كرد و با سختيها كلنجار رفت و حالا ميخواهم به گذشتهام بازگردم و دنبال چيزي باشم كه سرنوشت برايم رقم زده است و به هرچه دست يابم آن را مديون آن دوستاني در زندان ميدانم كه مرا به چنين شرايطي واداشته و از يك فرد عادي،انساني ساختند كه با خواندن آن كتابها به همه چيز دست يافتم و حالا هم آرزويم رسيدن به روزهاي گذشته و بازي در تيمهاي بزرگ اروپايي و تيم ملي فرانسه است.
نظر شما