به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یازدهمین نشست از سلسله درسهای «شاهنامهپژوهی» عصر دیروز (سه مرداد) از ساعت 17 با حضور احمد ابومحبوب، مدرس این دوره و جمعی از علاقهمندان به شاهنامه در سرای اهل قلم برگزار شد.
ابومحبوب در آغاز این جلسه اشارهای به تاریخ تمدن ایران و شکلگیری این سرزمین داشت و گفت: تور نماد قبایل مهاجم به ایران است و ایران مجبور بوده است مقابل قبیلههای مهاجم به مرزهای این سرزمین بایستد. برهمین اساس در دوره اشکانیان برای در امان ماندن تمدن ایرانی، دیواری طولانی مانند دیوار چین ساخته میشود.
وی ادامه داد: این مساله نشاندهنده جلوگیری از تهاجم کوچنشینها است. نمونه ادبی این درگیریهای شهرنشینان و کوچنشینان را در شعر «درخت آسوریک» نیز داریم که نوعی نبرد میان دامپروری کوچنشینی و کشاورزی شهرنشینی را نشانمیدهد. همچنین از دوره ساسانیان نیز نمونههای بسیاری از این مقابله دیده میشود.
ابومحبوب با تاکید بر اهداف مهم نبردهای ایرانیان با بیگانگان تا پیش از اسلام اظهار کرد: مبارزه با نفوذ و ورود قبیلههای کوچنشین مهمترین هدف نبرد ایرانیان با بیگانگان بوده است، اما با فروپاشی حکومت ساسانی و تمدن ایرانی دورازههای ایران به روی قبیلهها باز شد و از آن دوران تا پایان قاجار سراسر ایران صحنه تاخت و تاز قبیلهای بود.
وی افزود: بر همین اساس حکومتهایی هم که پدید میآمد حکومتهای کوتاه مدت قبلیهای بودند و پس از آن ما دیگر دوره تمدن بزرگ ایرانی نداریم. تا زمانی که در تاریخ ایران یکجانشینی را میبینیم تمدن و همراه با آن ملیت را هم میبینیم. ملیت ایرانی بعد از حمله اعراب به ایران و فروپاشی حکومت ساسانی ملیت و استقلال خودش را از دست میدهد.
ابومحبوب معتقد است اگر از آن دوران به بعد نامی از ایران برده میشود از سوی افرادی چون فردوسی صورت گرفته است. وی گفت: در ارتباط با این مساله نیز شاعران خود فروخته به دستگاه غزنویان، فردوسی را دروغگو نامیدند و افسانههای شاهنامه را تحقیر میکردند. برهمین اساس فردوسی در غربت زیست.
وی به شکلگیری دوباره ملیت ایرانی اشاره و تشریح کرد: تنها از زمان صفویه به بعد کشوری به نام ایران دوباره میتواند شکل بگیرید و از اواسط دوره قاجاریه و مشروطه دوباره با مفهموم ملیت آشتی میکنیم، البته معنی امروزی ملیت نیز از همان دوران شکل گرفته است. از زمان مشروطه خودآگاهی و بیداری ایرانی آغاز میشود و مفهوم ملیت در ذهن ایرانیها شکل میگیرد و تا امروز ادامه مییابد.
این پژوهشگر در بخش دیگر از سخنانش توضیح داد: دوران فریدون نشاندهنده نوعی مرزسازی و اسکان است. این مسایل پیشینهای برای تشکیل ملت و سرزمین است. تقسیم ایران بین پسرانش نیز آغاز مرزبندیهای جغرافیایی را نشان میدهد و با این مساله ملیت ایرانی هم ایجاد میشود.
وی با تاکید بر خویشکاریهای فریدون گفت: خویشکاریهای فریدون مهمترین وظیفه اسطورهای او را نشان میدهند و آغاز مرزبندیهای جغرافیایی میان سه پسر او یکی از این خویشکاریهاست.
ابومحبوب ادامه داد: پایان داستان فریدون در حقیقت پایان نقش عدد سه است. ضحاک سه سر داشت، فریدون که با او جنگید سه برادر داشت و خود فریدون کوچکترین آنها بود. وی سه پسر داشت که کوچکترین آنها ایرج بود. همچنان که برادرهای فریدون میخواستند او را بکشند، برادرهای ایرج هم تصمیم گرفتند برادر کوچک خود را بکشند.
وی افزود: به عبارت دیگر ایرج به نوعی تکرار فریدون است. از پایان دوره جمشید تا پایان دوران فریدون عدد سه نقش مهمی دارد. عدد سه مفهوم فراگیری و گستردگی است.
این مدرس دانشگاه در ادامه به کتاب «فرهنگ افسانههای مردم ایران» علیاشرف درویشیان اشاره کرد و گفت: در این کتاب نیز نمونههای بسیاری از داستانهای چند برادر یا چند خواهر را میبینیم که در همه این داستانها برادر یا خواهر کوچکتر طرد و سپس پیروز میشود. حال باید دید تکرار این موضوع برای برادر یا خواهر کوچکتر بر چه مفهومی دلالت دارد.
وی توضیح داد: کوچکتر بهطور عمده مفهوم ضعیفتر بودن است و بهطور معمول همه بزرگترها بر کوچکترین فرد تسلط دارند. فرزند کوچکتر نماد ضدسلطهگری است. کوچکتر بودن ایرج که کشته هم میشود نمادی از ضدسلطه بودن ایرج است، البته ایرج خود نمادی از سرزمین ایران است.
این نویسنده در بخش دیگر از سخنانش به دو رابطه، یکی رابطه انسانی و دیگری رابطه سیاسی اشاره و تشریح کرد: بنیاد رابطه انسانی بر عواطف و احساسات و بنیاد رابطه سیاسی بر مصلحتجویی است. رابطه سیاسی با رابطه انسانی متفاوت است. ایرج تابع وجدان درونیاش است و به روابط انسانی اهمیت میدهد. پس با دید انسانی با همه مسایل برخورد میکند و برای او حکم پادشاهی و حکومت مطرح نیست و روابط سیاسی را در مقابل روابط انسانی فدا میکند.
وی افزود: باید توجه داشت همیشه روابط انسانی بیشترین ضربه را میخورند. بینش ایرج بینشی آرام، سازگارانه و عاطفی در مقابل خشونت برادرانش است. تور سمبل خشونت است و در زبان فارسی معنای دیوانه هم میدهد.
این پژوهشگر پیشنهاد تحقیقی درباره خصلتهای روانشناسی ایرج در مقابل خصلتها روانشناسی تور که دو خصلت کاملا متضاد هستند، مطرح کرد؛ چراکه در ایرج یک شخصیت متعادل روانی میبینیم که تحت سلطه خرد است.
وی ابیاتی از داستان کشته شدن ایرج به دست برادرش قرائت کرد و گفت: در اسطورههای سامی، در قرآن و همچنین در تورات، برادر کشی به نوعی آغاز تاریخ است. تاریخ بشر با برادرکشی آغاز میشود. یعنی همه انسانها در اصل از یک تبار هستند و وحدت دارند، اما این وحدت تبدیل به نفرت میشود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بنابراین وحدت امری ایزدی و اهورایی است و نفرت و دشمنی امری شیطانی و اهریمنی است. شیطان بیم، آز و طمع را در وجود انسانها انداخته و انسانها بر سر چنین مسایلی با یکدیگر به جنگ پرداختهاند. یگانگی انسانها و وحدت همیشه در ادبیات به عشق تعبیر شده است. در وجود ایرج هم عشق را میبینیم و در مقابل آن نفرت قرار دارد که این خصوصیت را تور میبینیم.
ابومحبوب در پایان بیتهایی را قرائت کرد که شرح زمانی است که جسد ایرج را در تابوت طلایی به نزد فریدون میبرند و گفت: طی این بیتها برای نخستینبار در «شاهنامه» نفرین کردن را میبینیم که از سوی فريدون صورت میگیرد.
یازدهمین نشست از مجموعه درسهای «شاهنامهپژوهی» سهشنبه (سه مرداد) از ساعت 17 تا 18 و 30 دقیقه در سرای اهل قلم، واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره دو برگزار شد.
چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۹
نظر شما