فئودور داستایوسکی، رماننویس روس و خالق آثاری چون «جن زدگان»، «ابله» و «قمارباز»، ۱۲۷ سال پیش در ۹ فوریه ۱۸۸۱ میلادی دیده از جهان فروبست.او شاهكارهاي ادبي بسياري خلق كرد كه از آن جمله مي توان به "جنايت و مكافات"،"برادران كارامازوف"،"قمار باز"،"ابله" و... اشاره كرد.
ویژگی منحصر به فرد آثار وی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان و به تصویر کسیدن مردمی عصیان زده، بیمار و روانپریش است.
همچنین مبنا و مانیفست جنبش سورئالیسم (فراواقعگرایی) که در اروپای قرن بیستم شکل گرفت، بر اساس نوشتههای داستایوسکی ارائه شده است.
مترجمان نام این نویسنده را به شکلهای متفاوتی چون: «داستایوفسکی»، «داستایفسکی» و «داستایوسکی» به فارسی ترجمه کردهاند، که نظر میرسد مورد آخر نزدیک به تلفظ نام این نویسنده در زبان انگلیسی است. نام کوچک او نیز در متون ترجمهشده فارسی به اشکال «فیودور» و «فئودور» آمدهاست.
داستایوسکی در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ میلادی به دنیا آمد. پدرش پزشکی بود که از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده و مادرش دختر یکی از بازرگانان این شهر بود.
وی در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسه شبانهروزی منتقل شدند و سه سال آنجا ماندند. در پانزده سالگی مادرش از دنیا رفت. در همان سال در پترزبورگ امتحانات ورودی دانشکده مهندسی نظامی را با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ۱۸۳۸ وارد دانشکده شد. در تابستان سال ۱۸۳۹ نیز خبر فوت پدرش به او رسید.
این نویسنده در ۱۸۴۳ با درجه افسری از دانشکده نظامی فارغالتحصیل شد و شغلی در اداره مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. او تا تابستان ۱۸۴۴ سهم ارث پدریاش به موجب ولخرجیهای مختلف به اتمام رساند. در همان سال یکی از آثار بالزاک را ترجمه کرد و از ارتش استعفا داد.
وی در زمستان ۱۸۴۴-۱۸۴۵ رمان کوتاه «مردم فقیر» را نوشت که بدین وسیله وارد محافل نویسندگان بزرگ روسی شد و برای خود شهرتی کسب کرد. در طی دو سال بعد داستانهای «همزاد»، «آقای پروخارچین» و «خانم صاحبخانه» را نوشت.
داستایوسکی در سال ۱۸۴۹ توسط پلیس مخفی به جرم براندازی دستگیر شد. دادگاه نظامی برای او تقاضای حکم اعدام کرد که در ۱۹ دسامبر مشمول تخفیف شد و به چهار سال زندان و سپس خدمت در لباس سرباز ساده تغییر یافت.
در زمان تبعید و زندان حملات صرع که تا پایان عمر گرفتار آن بود بر او عارض گشت. در ۱۵ فوریه ۱۸۵۴ از زندان بیرون آمد تا دوره بعدی مجازاتش را در لباس سرباز عادی طی کند و به عنوان مامور خدمت در گردان هفتم پیاده نظام سیبری به سمیپالاتینسک اعزام شد.
در ۶ فوریه ۱۸۵۷ با ماریا دیمیتریونا ازدواج کرد. در بهار ۱۸۵۹ استعفایش از ارتش پذیرفته شد و توانست به نزدیکی مسکو نقل مکان کند. دو داستان «خواب عموجان» و «دهکده اشپیانچیکوو» را نوشت و به چاپ رساند. عرضحالی برای الکساندر دوّم فرستاد و بدین وسیله اجازه یافت به پترزبورگ برود.
داستایوسکی سپس در نشریهای که برادرش منتشر میکرد شروع به روزنامهنگاری کرد و سپس از ژوئن تا اوت ۱۸۶۲ به اروپا سفر کرد و داستانی به نام ماجرای بیشرمانه را در «ورمیا» به چاپ رسانید و در فاصله سالهای ۶۴-۱۸۶۲ کتابهای «خاطرات خانه مردگان» و «آزردگان» را منتشر کرد.
این نویسنده در سال ۱۸۶۶ میلادی «جنایت و مکافات» را نوشت و در اکتبر همان سال رمان «قمارباز» را در ۲۶ روز به رشته تحریر در آورد.
در فوریه سال ۱۸۶۸ دختر این نویسنده (سوفیا) به دنیا آمد که بیشتر از سه ماه زنده نماند. وی نوشتن رمان طولانی «ابله» را در ژانویه ۱۸۶۹ در فلورانس به پایان رساند و «همیشه شوهر» را در پاییز همان سال در درسدن نوشت. در ماه سپتامبر ۱۸۶۹ دختر دومش به نام لیوبوف به دنیا آمد.
نگارش یکی دیگر از آثار مطرح این نویسنده در ژوئبه ۱۸۷۱ با نام «جنزدگان» (شیاطین) را به پایان رسید. در تابستان همان سال پسرش به نام «فدیا» به دنیا آمد.
داستایسویکی در آغاز سال ۱۸۷۳ سردبیر مجله «گراژ دانین» شد و تا ماه مارس سال بعد به این کار ادامه داد.
«آلیوشا» آخرین فرزند این نویسنده در ماه اوت ۱۸۷۵ به دنیا آمد که در سه سالگی بر اثر حمله صرع در گذشت.
وی در سال ۱۸۸۱در جشن سه روزه بزرگداشت پوشکین در پی سخنرانیاش به اوج شهرت و افتخار در زمان حیاتش رسید و چند ماه بعد در اثر خونریزی ریه درگذشت.
نظر شما