دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۸
نویسنده قهرمان‌های شکست خورده/ کتابی که شما را هوشمندتر می‌کند/ طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورايی

امروز دوشنبه هشتم دی 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، اعتماد ، اطلاعات، آرمان، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با رحیم فروغی و پیمان قاسم‌خانی از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز دوشنبه هشتم دی 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، اعتماد، اطلاعات، آرمان، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند.

کتاب در روزنامه ایران

این کتاب شما را هوشمندتر می‌کند
روزنامه ایران در صفحه اندیشه نقدی درباره کتاب This Will MakeYou Smarter (ویراسته جان بروکمان) منتشر کرده که در آن می خوانیم: کتاب This Will make You Smarter (این کتاب شما را هوشمندتر می‌کند) سرشار از مفاهیم، ایده‌ها، فرضیه‌ها، مثال‌ها، راهکارها و رویکردهای علمی مختلف و البته جدید است. مسأله اصلی در حقیقت به‌کارگیری مفاهیم علمی (در علوم مختلف) به منظور ارتقای سطح توان و ظرفیت ذهن برای شناخت بیشتر و تعامل بهتر با جهان خارج است. محققان، نویسندگان، دانشمندان، اندیشمندان، هنرمندان، اقتصاددانان، روزنامه‌نگاران، فیزیکدانان، ریاضیدانان، فیلسوفان، جامعه‌شناسان، روانشناسان و... از سراسر جهان هر یک به فراخور تخصص، تبحر و نوع نگاه خود کوشیده‌اند ابزار لازم برای تسهیل روند اندیشه و ارتقای سطح شناخت ذهنی را به طور خلاصه و موجز در اختیار مخاطب این کتاب قرار دهند.
امتیاز کتاب افزون بر تنوع موضوعات و به‌روز بودن مباحث علمی، ایجاز مطالب و پرهیز نویسندگان از دراز‌گویی و تکرار مطالب حشو و غیر ضروری است؛ هر مقاله که در یک دانش خاص و بعضاً جدید نگاشته شده است، دریچه‌ای نو رو به مخاطب می‌گشاید که خواننده مشتاق را مجذوب جزئیات بیشتر می‌کند و از آنجا که علاوه بر امور و مسائل ذهنی، با رویدادها، نمونه مثال‌ها و تشبیهات همراه است، جذابیت مطلب را دوچندان می‌کند. 
کتاب مورد بحث، تلویحاً و تصریحاً دو هدف را محقق کرده است. این کتاب به طور ضمنی چشم‌اندازی گذرا و البته بی نظیر از فکر و نگاه متفکران برجسته جهان در اختیار شما می‌گذارد. شما می‌توانید خوش‌بینی (یا اعتراض) آنها را درخصوص اینکه چگونه فناوری، فرهنگ و تعاملات انسانی را تغییر می‌دهد، ملاحظه کنید. گرایش غالب در این کتاب فراتر رفتن از تفکر استنباطی و یافتن شیوه‌های دقیق‌تر تفکر کل نگرانه یا جدید است.

کتاب در روزنامه شرق

نویسنده قهرمان‌های شکست خورده
روزنامه شرق در صفحه ادبیات با رحیم فروغی به مناسبت انتشار رمان«واحه غروب» بهاء طاهر گفت و گو کرده که در آن می‌گوید: در کتاب هایی که از بهاءطاهر خوانده ام، یعنی «واحه غروب»، «عشق در تبعید»، «شرق النخیل»، «خالتی صفیه والدیر» و «نقطه النور» قهرمانهای شکست خورده ای حضور دارند. به ویژه در «واحه غروب» و «عشق در تبعید» سرنوشت شخصیت اصلی داستان به شدت ناراحت کننده است.

شوخی های ریتمیک مرتضی احمدی و کنعان کیانی در پیش پرده و پیش پرده خوانی
روزنامه شرق در صفحه ادبیات نقدی درباره کتاب «پیش پرده و پیش پرده خوانی» مرتضی احمدی منتشر کرده که در آن آمده است: در این کتاب می بینیم که چه شباهتی هست بین نحوه به کارگیری و ادای کلمات در شعرهای برخی از این پیش پرده ها با آن شوخی های ریتمیک مرتضی احمدی و کنعان کیانی در نقش های روباه مکار و گربه نره.

 
یک داستان عاشقانه
روزنامه شرق در صفحه آخر یادداشتی درباره کتاب «دشمنان(یک داستان عاشقانه)» منتشر کرده است. سینگر در این کتاب فاجعه جنگ جهانی دوم را از طریق زنذگی سه نفر و به طور عمده شخصیت اصلی به تصویر می کشد. آنچه در این رمان جالب است، این است که نویسنده پا را تنها از محکوم کردن نازیسم و مظلومیت قوم یهود فراتر می گذارد و به نکات عامتری می پردازد.


کتاب در روزنامه اعتماد

دهه آندری تاركوفسكي در ايران

روزنامه اعتماد در صفحه آخر یادداشتی درباره نمایش آثار آندري تاركوفسكي در سینماهای ایران منتشر کرده که در آن آمده است: نيمه‌دوم دهه ٦٠ وكل دهه ٧٠، دهه آندري تاركوفسكي در ايران بود. انتشار كتاب تاركوفسكي نوشته بابك احمدي در سال ١٣٦٦، نقد و نظرهاي منتقدان ديگر درباره اين سينماگري كه از وي سيمايي دوست داشتني و منحصر به‌فرد در اذهان سينما‌دوستان نخبه‌گرا ساخته بود، مرور بر آثارش در جشنواره فيلم فجر همان سال و نمايش عمومي برخي آثارش در سينماهاي تهران در سال‌هاي بعد با واكنش مثبت عاشقان سينما رو به رو شد. بخشي از اين موقعيت بي‌شك مرهون خواست و تمايل مديران سينمايي وقت بود كه براي ايجاد تحول در سينماي نوين ايران و قرار دادن الگويي پيش روي سينما گران براي حركت در جهت ديني كردن يا ايجاد حس و حال معنوي در سينماي ايران، اين هنرمند مسيحي رامورد تفقد قرار دادند و بخشي نيز از نياز جوانان به شناخت بيشتر سينماگراني كه در شرايط حاكم بر سينماي پيش از انقلاب، جايگاهي در ذهن سينما‌دوستان نداشتند، ناشي مي‌شد. در آشفته بازار سينماي آن سال‌ها كه هجوم مداوم سينماي غرب – بيشتر امريكا- فرصت نفس كشيدن را از سينماي ايران هم گرفته بود، امكان نمايش عمومي آثار سينماگران فرهيخته و ساختارشكن عملا وجود نداشت مگر نمايش برخي از اين آثار در سينما كلوب‌ها و مجامع فرهنگي كه مخاطبان معدودي داشتند. نمايش عمومي آثار تاركوفسكي در دهه‌هاي مورد اشاره، موقعيتي بود كه در هيچ كجاي جهان نصيب اين سينماگر نشده است. حتي در كشور خودش شوروي كه اساسا او را بر‌نمي‌تافتند و مي‌دانيم كه سر‌انجام نيز ناچار به مهاجرت شد. لحن شاعرانه و توام با نگرش عارفانه به جهان، چيزي نبود كه خوشايند سران يك نظام مادي‌گرا باشد. اما ايران اسلامي، دست‌كم در آن سال‌ها كه هنوز دو قطبي و بگويم چند قطبي نشده بود، بستر مناسبي براي خودنمايي اين سينماگر فراهم كرد. صف‌هاي طولاني در مقابل دو سينماي عصر جديد و كريستال، براي ديدن فيلم‌هايش در كوران جشنواره، تعجب و حيرت بسياري را بر انگيخت.


کتاب در روزنامه اطلاعات

طرحي نو در دانشنامه شعر عاشورايی
روزنامه اطلاعات در شماره امروز خود یادداشتی درباره «دانشنامه شعر عاشورايي» دكتر مرضيه محمدزاده منتشر کرده که تاكنون با طرز و طرازي نو پس از ويراست اول آن رونمايي مي‌شود، در مقايسه با تذكره‌ها و تواريخ اين شاخه شامخ از شعر آييني به واقع طرحي نو در افكنده و جامع‌ترين مرجعي است كه تاكنون در ادبيات ديني ما چهره گشوده است.
اين اثر دو جلدي به پنج دوره تاريخي تقسيم شده و به قول سعدي:
هر باب از اين كتاب نگارين كه بر كُني/همچون بهشت گويي از آن باب خوشتر است
و جاي آن دارد كه پژوهنده نامي و گرامي آن بر وفق آيه قرآني بگويد: «هذا كتابنا ينطق بالحق»
گزافه نيست اگر گوييم اين مرجع ماندگار، روشني بخش دل و ديده صاحبدلان است و سزاوار است كه در سراسر اقاليم قبله و گستره زبان فارسي و فرهنگ اسلام و تشيع، نسخه‌اي از آن كه بوي خوش آشنايي و عطر عرفان و پارسايي از آن بر مي‌خيزد، وجود داشته باشد.
آنچه عرضه شد از شرح شوق و شيدايي نگارنده بود، اما سزاوار است كه در نخستين فرصت، مقاله‌اي تحقيقي در بازنمون محتوا و ساختار سنجيده آن بنگارم كه شايد خسته نباشيدي، فراخور بضاعت مزجاة خويش به خواهر دانشورم عرضه داشته باشم.


کتاب در روزنامه آرمان

کلاسیک‌نویس هستم
روزنامه آرمان در  صفحه هنری با پیمان قاسم‌خانی، نویسنده گفت و گو کرده که فیلمنامه‌نویسی را از دهه هفتاد شروع کرد و با فیلمنامه‌اش برای دختری با کفش‌های کتانی رسول صدرعاملی جایزه بهترین فیلمنامه از جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. سناریویی که آنطور که خودش توضیح می‌دهد جزو تجربه‌های خوبش نیست. مجموعه‌های طنز پاورچین ، باغ مظفر ، شب‌های برره و سن پطرزبورگ و ورود آقایان ممنوع از نمونه کارهای درخشان اوست.
او می گوید: من کلاسیک‌نویس هستم. دوبار این تجربه را داشته‌ام و متاسفانه هر دوبار هم جزو بهترین تجربیات زندگی‌ام نبوده. یکی در  نقاب  و یکی در  دختری با کفش‌های کتانی  که کاملا غیرکلاسیک هستند. اتفاقا فیلمنامه‌هایشان را دوست داشتم. مثلا نصفی از فیلمنامه  دختری با کفش‌های کتانی  مال من است. تا آنجا که داستان وارد شرایط اپیزودیک می‌شود و یک خانم کولی وارد داستان می‌شود مال من نیست. آخرش داستان دوباره مال من نیست. من داستان را نوشتم و آقای فرهودی آن را بازنویسی کردند. آن زمان آقای صدرعاملی فیلمساز فعلی نبود. آن زمان خیلی فیلمساز کلاسیک کاری بود. هم ایشان و هم من مطمئن نبودیم که این سینما با مخاطب چطور ارتباط برقرار خواهد کرد. طرح و ایده داستان یک داستان کلاسیک بود و ایده من این بود که این دختر یک شبانه روز در خیابان باشد و... اما واقعیتش این است که نمی‌دانستیم آیا این موضوع می‌تواند برای بیننده جذاب باشد یا نه...آقای صدرعاملی هم آقای فرهودی را استخدام کرد و ایشان وسط کار را در واقع به شکلی داستانی‌تر کرد.

کتاب در روزنامه مردم سالاری

بحران بي‌سوادي در آمريکا
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر یادداشتی درباره بحران بي‌سوادي در آمريکا منتشر کرده که در آن آورده است: بحران بي‌سوادي در آمريکا حقيقتي غيرباور است که اين ابرقدرت جهاني را با چالش‌هايي از نوع کشورهاي جهان سوم روبرو ساخته است.
بر اساس آمارهاي رسمي‌حدود 14 درصد از آمريکايي‌ها در زمينه خواندن و نوشتن دچار مشکل هستند که شايد بتوان آنها را بي سواد تلقي کرد. حدود 40 ميليون بزرگسال در آمريکا فقط تا کلاس پنجم ابتدايي درس خوانده اند، و 21 ميليون آمريکايي نيز هرگز به مدرسه نرفته اند. هفتاد و پنج درصد بزرگسالان اين کشور نيز در خواندن و نوشتن دچار مشکل هستند.
همچنين بر اساس آمار مرکز ملي سواد‌آموزي آمريکا در حالي که کودکان طبقه متوسط 1000 تا 1700 ساعت امکان دسترسي به کتاب را دارند، کودکان خانواده‌هاي کم درآمد تنها 25 ساعت امکان دسترسي به کتاب را دارند. همين شرايط سبب شده تا آمريکا در بين 205 کشور جهان جايگاه بيست و هفتم را داشته باشد.
بر اساس تحقيقي که وزارت آموزش‌و‌پرورش در سال 2002 انجام داد مشخص شد 41 تا 44 درصد بزرگسالان آمريکايي در پايين ترين سطح سواد قرار دارند که نسبت به 1993 هيچ بهبودي را نشان نمي‌داد. گزارش ديگري نيز که در سال 2008 توسط مرکز ملي سواد آموزي آمريکا منتشر شد، حاکي از آن بود تنها پانزده درصد بزرگسالان، قادر به خواندن و درک مطلب در بالاترين سطح هستند.همچنين اين گزارش‌ها نشان داد که 57 درصد مردم تنها يک کتاب در سال 2002 خوانده بودند. نظر سنجي ديگري که توسط آسوشيتدپرس انجام شد نيز نشان داد 25 درصد مردم اصولاً کتابي نخوانده‌اند.


کتاب در روزنامه شاپرک

صلح در جنگ
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي و آثار ميگل د اونامونو منتشر کرده که در آن بیان شده است: فلسفه ميگل د اونامونو فلسفه‌اي اصولي و روش دار نبود و در واقع نفي تمام اصل‌ها و روش‌ها و تصديق ايمان در خودش بود.وي از نظر فلسفي تحت تاثير خردگرايي و اثبات‌گرايي پيشرفت کرده بود هر چند که وي نوشته‌هايي از دوره جواني خود به جاي گذاشته است که همفکري وي را با جامعه گرايي و نگراني وي را براي موقعيتي که اسپانيا در آن زمان در آن بود نشان مي‌دهد. وي معتقد بود که بهترين راه درک و فهم تاريخ نگاه به داستان‌هاي کوتاه افراد ناشناس است نه وقايع بزرگ و جنگ ها.
صلح در جنگ در 1895 - رماني است درباره رابطه خويش و جهان بواسطه آشنايي با مرگ.اين رمان بر اساس تجربه‌ها خود اونامونو در زمان بچگي در حين محاصره بيلبائو توسط کارل گراها در سومين جنگ کارل گرا نوشته شده است.
عشق و تربيت در 1902 - رماني کمدي-تراژدي و تقليدي مسخره آميز از روانشناسي اثبات گرا است. رمان درباره پدري است که سعي مي‌کند با استفاده از اصول اثبات‌گرايي از پسر خود يک نابغه بسازد.
آينه مرگ در 1913 - مجموعه داستان است.
مهدر 1914 يکي از آثار مهم و اصلي اونامونو است.وي اين اثر را يک نيولا ناميد تا آن را از رمان عادي متمايز کند.
ابل سانچز در 1917 - اين بار وي از داستان هابيل و قابيل استفاده مي‌کند تا به موضوع حسادت بپردازد.
توليو مونتالبان- در 1920 - رماني کوتاه درباره خطر خراب شدن شخصيت واقعي يک فرد توسط وجه عمومي او.مشکلي خود اونامونو نيز با آن دست به گريبان بود.
سه رمان شايان تقليد و يک مقدمه در 1920 - عنوان کتاب يادآور کتاب سه رمان شايان تقليد سروانتس است.
خاله تولا در 1921 - اين رمان آخرين رمان بلند وي است و موضوع آن درباره مادري است.موضوعي که وي قبلاً در رمان‌هاي عشق و تربيت و دو مادر به آن پرداخته بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط