چندی پیش سیانان نتیجه یک تحقیق جدید امریکایی را منتشر کرد که از سوی محققان دانشگاه وندربیلت امریکا روی 48 کودک در گروه سنی 3 تا 4 سال از آستین تگزاس انجام شده بود و نشان میداد کودکان به کتابهایی که حاوی جزئیات بیشتری درباره چرایی و چگونگی امور باشد بیشتر از کتابهای ساده و بدون این جزئیات علاقه نشان میدهند و درگیر آن میشوند.
محققان این دانشگاه از کودکان مورد مطالعه خواستند تا به دو کتاب درباره حیوانات که از سوی یک فرد بزرگسال برایشان خوانده میشود، گوش دهند. این دو کتاب از لحاظ محتوا و پیچیدگی دارای ارزشهای یکسان بودند؛ اما تفاوتهایی در میزان اطلاعات علت و معلولی در آنها وجود داشت. در حالی که یکی از کتابها اطلاعات بیشتری را درباره اینکه حیوانات چرا و چگونه رفتار میکنند و به نظر میرسند ارائه میداد، کتاب دیگر حاوی توصیفات سادهتری درباره رفتارها و ویژگیهای حیوانات بود.
مارگارت شاولیک، پژوهشگر، درباره نتیجه این تحقیق عنوان کرد «ما معتقدیم که این نتایج ناشی از تمایل طبیعی کودکان برای دانستن درباره نحوه عملکرد جهان است.»
اما نتایج تحقیق بر روی 48 کودک تا چه اندازه میتواند قابل اتکا باشد و آیا قابل تعمیم به کودکان سراسر جهان است؟
سپیده خلیلی، روانپزشک و نویسنده کتابهای کودک و نوجوان، معتقد است تحقیقی که روی فقط 48 کودک انجام شده باشد، معتبر نیست چون جامعه آماریاش کم است. از سویی برای اظهار نظر درباره کودکان در هر منطقهای، تحقیق باید در آن جامعه هنجار شود. در این مورد هم ما باید روی کودکان ایرانی تحقیق کنیم.
به گفته خلیلی، بچهها اصولا در این سن باورپذیرترند چه با جزئیات و چه بیجزئیات. مهم این است که حرف را از چه کسی بشنوند. اصولا اگر کودک از کتاب خوشش بیاید آن را میپذیرد. براین اساس داستان و تصاویر و کیفیت کتاب برای کودک مهم است.
دنیای بچهها تا 8 سال کاملا فانتزی است
مهناز عسگری، نویسنده و مترجم کتابهای علمی و دایرهالمعارف برای کودکان و نوجوانان، نیز در این باره میگوید: حدودا از چهار سال پیش در رفتوآمدهایی که به فروشگاهها و نمایشگاه کتاب در بخش کودک داشتم این موضوع توجه مرا جلب کرد که چرا میزان خرید کتابهای علمی در گروه سنی «الف و ب» زیادتر شده درحالیکه نمیتوانستم این خرید را پای کودکان بگذارم. و متوجه شدم این بچهها نیستند که این کتابها را انتخاب میکنند، بلکه والدین هستند که این کتابها را انتخاب میکنند براساس انتظاری که از بچهها دارند و میخواهند دانشمند پرورش دهند.
به همین دلیل وقتی با بچهها وارد کتابفروشی میشوند آنها را مجبور میکنند کتابهای علمی بخرند و معتقدند این کتابها هوش بچه را زیاد میکند و سبب پیشرفت تحصیلیاش میشود. گاهی میبینیم پدر و مادرها کتابهای علمی را که بیشتر به چون و چرا و چگونگی یک مساله میپردازد، بدون اطلاع کودک میخرند و به او میدهند تا بخواند و با خواندن داستان مقابله میکنند. درحالیکه بچهها به سمت همان کتابهای داستانی میروند.
اطلاعات و جزئیات کودکان را درگیر نمیکند
این نویسنده و مترجم با اشاره به اینکه دنیای بچهها تا 8 سال کاملا فانتزی است و منطق تازه از 8 سال به بعد در کودک خودنمایی میکند و آرام آرام شکل میگیرد، از تجربهاش با کودکان این گروه سنی میگوید: براساس تجربهای که در ارتباط با دانشآموزان دبستانی کسب کردم، در مدرسه میدیدم بچهها خیلی کم به سراغ کتابهای علمی میروند، اگر هم بروند به سراغ کتابهای علمی میروند که جنبه تصویری زیادی داشته باشد و اطلاعات و جزئیات، خیلی آنها را درگیر نمیکند.
به گفته وی، طبیعت و روند طبیعی رشد زبانی و ذهنی کودکان به گونهای است که ذره ذره با لایههای زیرین دانش برخورد میکند. مثلا درباره ویروس کرونا؛ کودک چه نیازی دارد با جزئیات مساله و چگونگی عملکرد ویروس و انواع و اقسام آنها آشنا شود. کودک طبیعتا کتابی را انتخاب میکند که نویسنده در آن علم را با جنبه فانتزی ترکیب کرده باشد. در آنجا اطلاعات کاملا سادهای از ویروس بهدست میآورد و تا حدی با آن آشنا میشود. وقتی در کتابی به صورت فانتزی به این مساله پرداخته شده باشد برای کودک خیلی لذتبخشتر است و در ذهنش جا میگیرد تا از 8 سالگی به بعد که کم کم میخواهد وارد دنیای علم شود بهتر بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
عسگری با تاکید بر اینکه کودک تا 8 سال بیشتر نسبت به کتابهایی تمایل دارد که موضوعات را خیلی ساده بیان کرده باشد تا کتابهایی که حاوی جزئیات زیادی درباره چرایی و چگونگی موضوع باشد، میافزاید: این بلا و آفتی است که در جامعه ما وجود دارد و خانواده، تحت تاثیر آموزش و پرورش به آن دامن میزند چون ذهن بچه را مانند انباری میدانند که پر شدنی نیست و میتواند با حجم زیادی از دانش پر شود. انگار برخی والدین میخواهند به کنجکاویهایی که به هر دلیلی در کودکی کمتر به آن پرداختهاند، بهوسیله کودکانشان پاسخ دهند و فرصتی برایشان فراهم کنند.
سیستم ذهنی بچهها عمدتا جزئینگر است
این درحالیست که مهدی ضرغامیان، نویسنده، مترجم و پژوهشگر حوزه کودک و نوجوان که تالیف و ترجمه کتابهای علمی و دایرهالمعارفهای زیادی را در کارنامهاش دارد، معتقد است بچهها در گروه سنی «الف» در کشورهای مختلف دنیا اشتراکات زیادی دارند و میزان وابستگیشان نسبت به فرهنگ اجتماعی کمتر است و مسائل زیستی در دوره پیش از دبستان نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی اهمیت بیشتری دارد و باید این موضوع را بیشتر مدنظر قرار دهیم.
او درباره میزان توجه بچههای زیر 8 سال به جزئیات موضوعات میگوید: میزان توجه بچهها به مسائل کاملا ریز و جزئی، خیلی زیاد است و در حدی است که گاهی به مسائلی توجه میکنند که ممکن است بزرگترها اصلا به آن توجه نکنند اما مساله، نحوه پاسخگویی بزرگترهاست که آیا باید به سراغ جزئیات بروند یا نروند؟ مثلا یک بچه 5 ساله ممکن است وقتی چشمش به یک گنجشک میافتد از شما بپرسد که چرا پرهای این بخش بدنش سبز است درحالیکه شما انتظار سوال کلیتری از او دارید. این مساله نشان میدهد بچهها به شدت جزئینگر هستند اما این موضوع در زمینه انتخاب کتاب متفاوت است چون بچههای گروه سنی «الف» نقش زیادی در انتخاب کتاب ندارند.
به گفته این نویسنده، در این زمینه باید به چگونگی فعالیت سیستم ذهنی بچهها توجه کنیم و بدانیم که سیستم ذهنی آنها عمدتا جزئینگر است. ممکن است احساسات کلی داشته باشند اما مشاهداتشان چه در زمینه بینایی، چه شنوایی بهحدی جزئینگرانه است که ممکن است خیلی از دانشمندان به این توانایی بچهها غبطه بخورند. و اینکه مربی چگونه باید با این حس کودک برخورد کنند یا والدین چه نوع کتابی را تهیه کنند بستگی به نحوه نگاه آنها دارد و اینکه چه چارچوب فکری دارند و اینکه میخواهند این نگاه جزئیگرا را در کودک تقویت کنند یا نه.
ضرغامیان میافزاید: اصولا هرکتابی که به کنجکاوی بچهها پاسخ دهد برایشان جذاب است. البته کتاب پدیدهای کاملا چندوجهی است؛ علاوه براینکه نحوه پرداخت نویسنده در جذب کودک به کتاب اهمیت زیادی دارد، نحوه تصویرگری و رنگهایی که استفاده میشود و همچنین عرضه کتاب از نظر فیزیکی نیز اهیمت دارد. مهمترین نکته این است که توجه کنیم زبان کودک در کتاب حفظ شده باشد. یعنی نحو زبان و واژگان اهمیت زیادی دارد و ساختار باید ساختار زبان کودک باشد.
موضوعات را ساده و منطقی توضیح دهیم
رویا مشتاقیان، نویسنده کتاب «110 راز تربیت کودک» نیز که تا بهحال تحقیقات و مطالعات علمی و عملی زیادی در ارتباط با کودکان انجام داده، میگوید: بر اساس تجربیاتی که با بچهها داشتهام، میتوانم بگویم آنها بهشدت دقیق هستند و به جزئیاتی توجه میکنند که شاید واقعا از چشم بزرگترها پنهان بماند. حتی از نظر عاطفی هم واکنش چهرهها را به خوبی درک میکنند.
او در ادامه میافزاید: ما میتوانیم موضوعات پیچیده علمی را با زبان ساده و کودکانه برای آنها شرح دهیم در حدی که برایشان خستهکننده و غیرقابل فهم نباشد و صرفا ارائه توضیحات پایه و زمینهای با خلاقیت بصری کفایت میکند و برای فهم بیشتر مطلب در آینده به آنها کمک میکند. مثلا موضوعی مانند تولید مثل همیشه برای بچههای زیر 8 سال سوال است. ما میتوانیم این موضوع را خیلی ساده اما منطقی برای کودک توضیح دهیم و نیازی به ورود به جزئیات نیست. چون ارائه حجم بالایی از مطالب و جزئیات برای کودک خستهکننده است. ما فقط میخواهیم ذهن کودک مطلب را بپذیرد.
این نویسنده یادآوی میکند: از سویی در این سن، والدین میتوانند هنگام خواندن کتاب برای کودک، توضیحات تکمیلی درباره موضوع هم به او ارائه دهند البته با توجه به سن بچه و میزان درک و فهم او از موضوعات.
به گفته مشتاقیان، بههرحال توجه به میزان درک ذهنی و دایره واژگان و زبان کودک از سوی نویسنده اهمیت زیادی دارد.
نظر شما