کتاب «من رژیم نیستم، آگاهانه غذا میخورم» نوشته دکتر سوزان آلبرز است که در 10 فصل با عنوانهای «از رژیم تا آگاهانه غذا خوردن»، «دستیابی به آگاهی»، «خوردن ناآگاهانه در برابر خوردن آگاهانه»، «ریشههای رفتار خوردن»، «رابطه با دیگران و ناآگاهانه خوردن»، «تنانگاره محزون»، «بدن بزرگ، عزتنفس کوچک»، «قورت دادن احساسات»، «کلمه چاق» و «فنون آگاهانه خوردن» با ترجمه محسن کچویی؛ دکترای روانشناسی سلامت و عضو هیأت علمی دانشگاه علم و فرهنگ به چاپ رسیده است.
وقت آن رسیده نگاه خود را به مقوله خوردن عوض کنید
«بین خیلی زیاد خوردن و خیلی کم خوردن، مرز باریکی وجود دارد. بین دوست داشتن بدن و متنفر بودن از آن حتی مرز باریکتری وجود دارد. احتمالا شما در زندگی بارها و بارها این مرز را رد کردهاید. تعداد قابلتوجهی از افراد اولین قدمها به سمت ناآگاهانه خوردن را در دوران کودکی برمیدارند. متأسفانه، این قدمهای اولیه به سوی رفتار خوردن ناآگاهانه میتواند سالها یا برای همه عمر به الگوهای خوردن و سلامت ما لطمه بزند. شاید هنوز هم به دنبال یک رژیم جادویی میگردید که به طرز معجزهآسایی وزنتان را کم کرده و شما را شبیه یک مدل کند. اما وقت آن رسیده است که نگاه خود را نسبت به مقوله خوردن و وزن به شکل اساسی دگرگون سازید.
بهنظر میرسد که مغز ما طوری برنامهریزی شده که درباره بدنمان براساس ایدهآلهای جامعه قضاوت کند. هرکسی میخواهد باهوشتر، پولدارتر، شادتر، جذابتر و بیشتر از همه، لاغرتر باشد. گره زدن شادی به لاغری کار درستی نیست، اما بیشتر ما این کار را انجام میدهیم. به همین خاطر است که آنقدر آسان جذب رژیمهای زودگذر میشویم. همه ما میدانیم که شاد بودن، سالم بودن و مهربانی با خودمان، در هر وزنی که باشیم، مهم است و البته چگونگی دستیابی به آن، موضوع دیگری است.
آگاهانه خوردن به ما کمک میکند تا بر مشکل «برتر بودن» در همه زمینهها غلبه کنیم. به ما یاد میدهد که چگونه دروننگر، غیرقضاوتی و آگاه باشیم و خودمان را بپذیریم. ما از این مهارتها استفاده میکنیم تا تصمیمهای درست و سالمی در مورد تغذیه و خوردن بگیریم. ممکن است فکر کنید که رفتار خوردن آگاهانه باید کار آسانی باشد، اما تسلط پیدا کردن در آگاهانه خوردن کار بسیار سختی است. باید با چالشهای آگاهانه خوردن روبهرو شوید. باید در حین یادگیری الگوها و عادتهای جدید خوردن صبور باشید.»
سبک زندگی و آگاهانه غذا خوردن
«تحقیقات نشان داده است که بیشتر از 50 درصد افزایش وزن به عوامل مربوط به سبک زندگی برمیگردد؛ عواملی مانند نخوردن غذاهای سالم، کمخوابی، خوردن به خاطر استرس، صبحانه نخوردن و چسبیدن به غذاهای ناسالم. خیلی از جنبههای زندگی روزمره، ما را مستعد رفتار خوردن ناآگاهانه میکنند. کمخوابی و استرس دو نمونه بارز از این جنبهها هستند. وقتی شما کمخوابی دارید احتمال کمتری وجود دارد که به چیزی که میخورید و آگاهانه خوردن دقت کنید. بین محرومیت از خواب و رفتار خوردن ناآگاهانه ارتباط وجود دارد. گاهی اوقات برای اینکه بیدار شویم یا بیدار بمانیم، بهصورت ناآگاهانه مشغول خوردن میشویم. یا وقتی زیر فشار تحویل دادن پروژهای قرار دارید، آگاهانه خوردن دیگر اصلا اهمیتی ندارد.
رفتار خوردن ناآگاهانه فقط درباره غذا نیست، بلکه درباره کل سبک زندگی است. همه ما باید توجه داشته باشیم که آیا سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی، ما را مستعد ناآگاهانه خوردن میکنند یا خیر. مراقب نیازهای اساسی خود باشید و به تأثیر محیط توجه داشته باشید. این کارها به شما کمک میکند تا آگاهانهتر غذا بخورید.»
نخستین چاپ کتاب «من رژیم نیستم، آگاهانه غذا میخورم» در 175 صفحه با شمارگان یکهزار و 100 نسخه به بهای 24 هزار تومان از سوی انتشارات کتاب ارجمند راهی بازار نشر شده است.
نظر شما