دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۴
حافظ معتقد است امر مقدس را نباید جایی بیرون از طبیعت سراغ گرفت

صدیق قطبی، نویسنده و پژوهشگر در سیصد و سی و سومین نشست حافظانه‌ مرکز حافظ‌شناسی-کرسی پژوهشی حافظ که با موضوع «نگرش معنوی حافظ» برگزار شد، عنوان کرد: از دیدگاه حافظ، جهان سراسر جلوه امر مقدس است. امر مقدس را نباید در جایی بیرون از طبیعت سراغ گرفت. آن خیرِ برین، همین نزدیکی‌هاست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در فارس، سیصد و سی و سومین نشست حافظانه‌ مرکز حافظ‌شناسی-کرسی پژوهشی حافظ با موضوع «نگرش معنوی حافظ» به‌صورت مجازی و با حضور جمعی از دانشگاهیان و اهالی فرهنگ و ادب در شیراز برگزار شد. در این نشست، صدیق قطبی، نویسنده و پژوهشگر جوان کشور در حوزه‌های علوم انسانی به ایراد سخن پرداخت.
 
وی با بیان این مقدمه که شعر حافظ سرشتی متناقض دارد و ما باید وجود معمایی و چندصدایی او را به رسمیت بشناسیم، عنوان کرد: هدف از بیان این مقدمه آن است که بگویم هر جا از موضوع نگرش معنوی شعر حافظ سخن گفته می‌شود، با عنایت به این موضوع است که سخن متناقض با این نوع نگرش نیز در دیوان حافظ وجود دارد و منظور از بیان نگرش معنوی حافظ این است که این‌زمانی ویژگی‌ها متعلق به زمانی است که گویا حافظ ساکن کوی معنویت بوده در حالی که می‌دانیم او همیشه ساکن این کوی نیست.
 
قطبی افزود: حافظ خود نیز به‌صراحت به موضوع تناقض در اشعارش در موارد متعدد اشاره می‌کند، مانند آنجا که می‌گوید: حافظم در مجلسی، دردی‌کشم در محفلی... .
 
وی جلوه‌های متناقض شعر حافظ را متأثر از دیدگاه حافظ نسبت‌به جلوه‌های متنوع خداوند دانست و این چندصدایی حافظ را نشان‌دهنده‌ی آزادگی او تلقی کرد و به ارائه‌ شاهدمثال‌هایی در این باب پرداخت.
 
قطبی با اشاره به اینکه درباره‌ معنویت، برحسب محیط‌های فرهنگی و جغرافیاهای مختلف تعاریف متفاوتی ارائه داده شده، بر تعریفی از معنویت که از سوی یکی از معنویت‌پژوهان ارائه شده است، انگشت گذاشت و توضیح داد: برحسب این تعریف، معنویت دست‌‌کم دارای سه مشخصه‌ عمده است: ۱. معنویت، به زندگی فرد یک هویت و معنا می‌بخشد و یکپارچگی به او می‌دهد؛ ۲. معنویت تلاشی‌ است برای فراتر از رفتن از خودخواهی و دستیابی به حس عشق و دیگردوستی و ارزش‌های اخلاقی؛ ۳. معنویت باعث می‌شود که با به ظهور رساندن قدرت تخیل، بتوانیم برای تماس با امر رازآمیزی آماده شویم.
 
این حافظ‌پژوه در ادامه‌، با عنایت به تعریف معنویت، به بیان ۱۵ ویژگی در رویکرد معنوی حافظ اشاره کرد.
 
به‌گفته‌ی او، حافظ جهان را منحصر در جهات مادی خود نمی‌داند؛ بلکه به یک امر ازلی و ابدی، رازآلود سرمدی قائل است؛ آن امر رازآمیز که حافظ به آن امید دارد، امری نیست که بتوان به یقین آن را باور کرد؛ درواقع کسی از سر یقین محرم راز نمی‌شود. معشوق نقابی افکنده و خود را پنهان کرده است؛ اما باید در برابر حقیقت گشوده بود و در پیِ هر زمزمه‌ای که ما را به کوی دوست فرامی‌خواند، به راه افتاد. شاید همین غیبت خدا و حقیقت است که شوق وصل را در ما می‌نشاند.
 
قطبی ادامه داد: بنا بر رویکرد معنوی حافظ، در نگاه انسانی ما، جهان خالی از خطا و رخنه نیست؛ اما باید بکوشیم با دیده‌ی زیبابینِ عشق به هستی نظر کرده و خطاپوشی کنیم؛ حافظ معتقد است، در ما خاطره‌ای ازلی نهاده‌اند؛ وسوسه‌ای مقدس در نهاد ماست که ما را به جانب عشق و خوبیِ اخلاقی فرامی‌خواند؛ به رغم فناپذیری همه‌چیز، ساختار جهان به‌گونه‌ای است که به «عشق» و «خیر اخلاقی» بی‌تفاوت نیست و نقشی که به دست عشق و اخلاق بر دیوار جهان می‌بندد، پایدار است؛ در برابر تقدیر و سرنوشت باید خرسند و پذیرا بود، از منظرِ هستی‌شناسانه ما اختیار چندانی نداریم، اما بهتر است از منظر اخلاقی خود را مختار بدانیم و به‌رغم آنکه لزوماً کوشش‌های ما به مقصود نمی‌انجامد، چالاک و بیدار، بکوشیم.

وی افزود: از نظرگاه حافظ، برای راه‌بُردن به ابعاد معنوی جهان لازم است که چشمِ معنابین و جان‌نگر پیدا کنیم و از حواسِ دینی و معنوی بهره‌مند شویم، چراکه با چشمِ «جهان‌بین» نمی‌توان به لایه‌های نورانی وجود راه بُرد؛ همه‌چیز در معرض فناست و بهترین کار، اغتنام فرصت و سرکشیدنِ اکنون است؛ جهان، سراسر جلوه‌ی امر مقدس است. امر مقدس را نباید در جایی بیرون از طبیعت سراغ گرفت. آن خیرِ برین، همین نزدیکی‌هاست. باید با نظری آکنده از عشق و زیبایی معنا را در همین ظواهر جهان جست‌وجو کرد. آنچه ما را در شکار معنا کامیاب می‌کند، نه بی‌اعتنایی به زیبایی‌های این‌جهانی بلکه یافتنِ چشمی معنابین و جان‌نگر است؛ باید دعا کرد. استغفار سحر و راز و نیاز شبانه و سوز و گدازهای دل، روزنه‌گشاست. برای ارتباط با جانِ عالَم و یافتنِ راهی به باطن جهان، ابزارِ دعا کارساز است؛ قناعت و خرسندی به آنچه داریم و وارستگی و چشم‌سیری از لوازم معنوی‌زیستن است؛ مصاحبت پاک‌دلان از شیوه‌های بسیار مؤثر برای یک زندگی معنوی است؛ به هر شیوه‌ای باید از «خودپرستی» فاصله گرفت؛ تنها عشق است که ما را رستگار می‌کند؛ بزرگ‌ترین خطای اخلاقی «ریاکاری» و «مردم‌آزاری» است و بزرگ‌ترین فضیلت اخلاقی «خطاپوشی» و «بخشندگی» است.
 
یادآور می‌شود، سلسله‌نشست‌های مرکز حافظ‌شناسی کرسی پژوهشی حافظ با همکاری مدیریت فرهنگی دانشگاه شیراز، اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس و مرکز پژوهش‌های زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز برگزار می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها