در شرایطی که آمریکا خود را برای مراسم معارفه باراک اوباما، رییس جمهور جدید و اجراییشدن سیاستهای او آماده میکند، انتشار کتابي درباره تاثیر نقشآفرینی آمریکا در بهبود يافتن یا بدتر شدن وضعیت دنیا برای کسانی که سیاست خارجی آمریکا را دنبال میکنند، ميتواندجذابیت خاصی داشته باشد./
او در کتاب 1056 صفحهای خود، مولفههای مختلفی را که از سال 1776 به دیپلماسی آمریکا شکل داده بررسی کرده است. پیگیری خودکفایی اقتصادی، عقیده تبعیضآمیز برتری سفیدپوستان، یکجانبهگرایی، سیستم سیاسی داخلی آمریکا و در نهایت این اعتقاد که آمریکا نوعی ماموریت مقدس از پیش تعیین شده(!) را به پیش میبرد، از جمله اين مولفههاست.
به نوشته هرینگ، آمریکاییها از ابتدا فکر میکردند «مردمی برگزیده» اند که دارای یک هویت منحصر به فرد محسوب میشوند!
«جان وینتروپ» حاکم مستعمره ماساچوست، معتقد بود مستعمره خلیج ماساچوست «شهری بر فراز جهنم» است و به همین خاطر کسانی که به آمریکای شمالی آمدند، احساس میکردند پاکدامنترین انسانهای روی زمینند!
هرینگ با اشاره به این عقاید، به خوانندگان یادآوری میکند چگونه «رونالد ریگان»(رئيس جمهور سابق آمريكا) برای تاکید بر نقش ویژه اين كشور در سیاست جهانی به طور متناوب، به عقايد قرن هفدهم آمریکا استناد میکرد. جورج بوش هم برای توجیه سیاست خارجی تهییجی خود، اغلب به این ادبیات روی میآورد.
نظر شما