یکشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۴

عبدالله صلواتی در این کتاب برخلاف آنچه فضای مجازی را جدای از فضای فیزیکی می‌دانند معتقد است که فضای مجازی ابتدا معرفت ما را دچار دگردیسی کرده و به دنبال این دگردیسی است که دیگر کنش‌ها در پی می‌آیند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «تحول معرفت‌شناختی فضای مجازی» اثر عبدالله صلواتی از سوی سازمان سمت در 117 صفحه و با شمارگان 300 نسخه و قیمت 19 هزار تومان منتشر شد. کتاب از چهار فصل؛ تحول در ذهن، تحول در می‌دانم، تحول در فرایندهای معرفتی و در نهایت تحول در تحلیل معرفتی تشکیل شده است.

صلواتی کتاب را با پرسش‌هایی که شاید در ذهن هر فردی که در قرن بیستم و بیستم‌ویکم زندگی می‌کند و به تعبیری با فضا و مناسبات این عصر مواجه است آغاز می‌کند و می‌نویسد: «امروز یازدهم فروردین سال 97، ساعت 15، همراه با خانواده به روستایی رسیدیم. تلفن همراه به سختی آنتن می‌‌داد و شبکه اتصال بی‌‌سیم اینترنتی هم فعال نبود. پسرم بلافاصله پس از اینکه از این ماجرا اطلاع یافت پرسید: «اهالی این روستا چگونه با این وضعیت می‌‌توانند زندگی کنند؟» این پرسش برای من جالب و البته تکان‌‌دهنده بود!! در ذهن ما چه اتفاقاتی رخ داده که زندگی را با فضای مجازی گره زده‌‌ایم؟ چرا فکر می‌‌کنیم بدون شبکه‌‌های اجتماعی مجازی نمی‌‌توان زندگی کرد؟ و پرسشی جدی‌‌تر اینکه چرا در فضای مجازی زندگی می‌‌کنیم؟ زندگی در فضای مجازی از سر ناچاری است یا محصول انتخاب ما؟ آگاهانه انتخاب کردیم یا ناآگاهانه؟ چرا پسرم این پرسش را در پنج سال پیش که به این روستا آمدیم مطرح نکرد؟ آیا فضای مجازی یک نیاز واقعی یا در امتداد نیاز واقعی است یا صرفاً احساس نیاز است آن هم احساسی با فرسنگ‌‌ها فاصله از واقعیت؟ آیا امروزه فضای مجازی جای واقعیت نشسته است؟ به تعبیری: فضای مجازی یک جامعه جایگزین است یا جایگزینی برای جامعه؟ اساساً مؤلفه‌‌ها و مختصات فضای مجازی چیست؟ آیا فضای مجازی صرفاً ابزار است؟ یا به تعبیر مایکل هایم آیا فضای مجازی یک افسانه است، همانند برج بابِل (Heim, 1998: 144)؟ آیا واقعیت مجازی برای تسلای اشیاءِ طبیعی از دست رفته است؟ آیا واقعیت مجازی مواد مخدری است که مانع از احساس درد ناشی از از دست دادن زمین می‌‌شود؟»
 
مولف در ادامه نیز آورده است: «شاید از منظر عرف، این پرسش‌‌ها پاسخی ساده‌‌ داشته باشند و پاسخ این باشد: خودرو هم در گذشته نبود الآن که هست باید از آن بهره برد و قاعدتاً بدون آن نمی‌‌شود زندگی کرد. فضای مجازی و دیگر وسایل ارتباطی و فناوری‌‌های بشری نیز همین طور هستند.»
 
نویسنده در بخشی دیگر از منظر یک فیلسوف به این پرسش‌ها پرداخته و تاکید می‌کند: «از دریچه یک فیلسوف، پرسش‌‌های بالا پرسش‌‌هایی پیچیده ‌‌است که پاسخ‌‌های پیچیده‌‌تری می‌‌طلبد. فیلسوف: اول: نه شیفته فضای مجازی است نه ابطال‌‌گر آن. او می‌کوشد از مسئله، فاصله معناداری بگیرد و به دقت رگ و ریشه‌‌ها و صدر و ذیل و ابعاد مسئله را نقادانه واکاوی کند. دوم: به نظر فیلسوف، خوش‌بین بودن یا بدبین بودن نسبت به فضای مجازی ما را از دیدن دقیق فضای مجازی محروم می‌‌کند؛ بنابراین، آنچه باید دیده شود سرشت و سرنوشت فضای مجازی است، اینکه فضای مجازی چیست و ما را با خود به کجا می‌‌برد.

سوم: میان مقام فناوری فی نفسه و مقام فناوری برای ما ـ یعنی تمایل ما به آن فناوری و به کاربستن آن ـ تفکیک قائل می‌‌شود و مطرح می‌‌کند که تاریخ اکتشافات و فناوری‌‌ها نشان داده است گاهی میان اختراع یک ابزار و استفاده از آن، فاصله زمانی زیادی وجود دارد و این فاصله نشان می‌‌دهد میان خلق یک فناوری و تمایل بدان تفاوت وجود دارد و آنچه این فاصله را پر می‌‌کند تغییرات ذهنی، معرفت‌‌شناختی، و قبل‌‌تر از آن تحولات هستی‌‌شناختی است؛ بنابراین تمایل به استفاده از یک فناوری مسبوق به تغییراتی بنیادین در آدمی است.

چهارم: فیلسوف میان فضای مجازی به مثابه اثر و فضای مجازی به مثابه مؤثر تفاوت قائل می‌‌شود و این پرسش را مطرح می‌‌کند: فضای مجازی دماسنج و زلزله‌نگار است یا دما و زلزله؟ آیا چون در ما تغییر هستی‌‌شناختی رخ داده است فضای مجازی شکل گرفته و در حال گسترش است یا اینکه فضای مجازی خود مهم‌‌ترین عامل در تغییر هستی‌‌شناختی آدمی است؟ پنجم: فیلسوف اگر آسیبی از فضای مجازی مطرح می‌‌کند یا آسیب‌‌شناسی‌‌ای در این فقره انجام می‌‌دهد آن را نه به عنوان مشکل در قالب اشکالات پراکنده که به عنوان یک مسئله معرفتی مطرح می‌‌کند، یعنی مجموعه مشکلات، معطوف به حوزه معرفت‌‌شناختی را در چهارچوب رهیافت وجودی صورت‌‌بندی می‌‌کند و پرسش‌‌هایی ناظر به این مسئله مطرح می‌‌کند.»
 
وی در ادامه با توجه به رویکردی که دارد دو پرسش بنیادین مرتبط با هم را در کتاب مطرح می‌کند: «فضای مجازی چه تغییرات ذهنی و معرفتی در ما پدید آورده است؟ و پرسش بعدی اینکه در فقره تحول در فضای مجازی راهکارهای فردی و سازمانی کنترل یا کاهش تهدیدات و آسیب‌‌های معرفت‌‌شناختی چیست؟»
 
دانشیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در جایی دیگر به قدرت اعمال تغییر فضای مجازی اشاره کردده و در نهایت می‌نویسد: «یکی از اموری که دچار دگردیسی در فضای مجازی می‌‌شود مفهوم نزدیکی اجتماعی و فیزیکی است. در این نوع دگردیسی، کسانی که به ‌‌لحاظ اجتماعی به ما نزدیک‌ترند لزومی ندارد به‌‌ حسب فیزیکی هم به ما نزدیک باشند و برعکس. به گفته آنتونی گیدنز: «زمان و مکان از هم جدا می‌‌شوند» و این امر شرایط بیگانگی از مکان را فراهم می‌‌کند.»
 
وی درواقع در این کتاب سعی دارد که نگاهی متفاوت از نگاهی که معتقد است فضای مجازی سبب دو جهان می‌شود معتقد است که اتفاقا فضای مجازی درواقع ابتدا از جهان معرفت آغاز می‌شود و در نهایت به ظاهر می‌رسد و درواقع کنش آن در یک جهان است که بر همدیگر تاثیر می‌گذارند. در این رابطه می‌نویسد: «زندگی در صفحه نمایش عنوان کتابی از شری تورکل است. او یک دهه پیش از نوشتن کتاب زندگی در صفحه نمایش: هویت در عصر جدید، در کتاب خود دوم، رایانه را «خود دوم» نامید. او در کتاب زندگی در صفحه نمایش: هویت در عصر جدید، تصریح می‌‌کند: فضای مجازی جریان عادی از زندگی هر روزه ماست. زندگی در صفحه نمایش با خاموش‌شدن رایانه یا گوشی همراهِ هوشمند یا فاصله‌گرفتن از آن‌ها متوقف می‌‌شود و در این هنگام رخ‌‌نماها/ تصاویر کاربران در حال سکوت کامل درمی‌‌آیند گویی در خواب هستند یا به نوعی در کمای مجازی فرورفته‌اند. غیبت طولانی‌مدت در فضای مجازی نیز مرگ مجازی محسوب می‌‌شود. این موارد حاکی از فرورفتن در صفحه نمایش و ترجیح دادن حضور در فضای مجازی بر حضور در جهان فیزیکی است. به یک معنا به ابر واقعیت ژان بودریار نزدیک می‌‌شویم که در آن، مجازی واقعی‌‌تر از واقعیت شده است.»
 
صلواتی در ادامه نیز می‌آورد: «دوره جدید، جهان به مثابه منبع انرژی قاب‌‌بندی می‌‌شود و ما برخلاف گذشته به جهان مجال بودن نمی‌‌دهیم و نمی‌‌گذاریم جهان خود را به شیوه خود نشان دهد، بلکه جهان به عنوان امری در دسترس ما برای سامان بخشیدن تلقی می‌شود. اکنون رابطه ما با محیط به ابزار کنترلی که به آسانی آن را به دلخواه تنظیم می‌‌کنیم فروکاسته شده است و این‌چنین متفاوت از گذشته بر ما منکشف می‌‌شود . اقوال یادشده همگی حاکی از تغییر سریع در ذهن آدمی است.»
 
صلواتی در جایی دیگر نیز یادآور می‌شود: «در گذشته نه چندان دور، فرهنگ، هویت، و دین در جهان آنالوگی جریان داشت و در همین جهان و مختصات فرهنگ، هویت، و دین شکل می‌‌گرفت و ادامه حیات می‌‌داد، اما امروزه، جهان مجازی زمام فرهنگ، هویت، و دین را به دست گرفته است و این سیطره تا آنجا پیش رفته که جهان آنالوگ هم متأثر از این اثربخشی جهان دیجیتال است.
بنابر اقوال و تحلیل‌‌های مذکور می‌‌توان گفت: فضای مجازی صرف ابزار تسهیل کننده امور نیست، بلکه ابزاری است که ذهن ما را دستخوش تحولاتی می‌‌کند. افزون بر آن، به‌‌کار گرفتن این ابزار و ورود به دنیای مجازی و ماندن در آن به تغییراتی در ذهن و خلق ضرورت نیازمندی به فضای مجازی نیاز دارد.»
 
وی پس از آن‌که فضای مجازی را در ارتباط با انسان تعریف می‌کند و آن را زمانی معنادار می‌داند که در یک سوی آن انسان قرار گرفته باشد می‌نویسد: « ذهن آدمی و باورها، انتخاب‌‌ها، و معرفت اوست که در تعاملی دوسویه به سمت شکل‌‌گیری فضای مجازی تمایل می‌یابد و هم از فضای مجازی متأثر می‌‌شود.»
 
در پشت جلد کتاب هم می‌خوانیم: «در کتاب حاضر تحول معرفت‌شناختی در فضای مجازی در نگاهی 360 درجه واکاوی شده است. برخی از قطاع‌های پیدا و پنهان این محیط معرفت‌شناختی بدین قرار است:‌ فراشناخت، انگاره، طرح مفهومی، معرفت، صدق، باور، توجیه، جهان کلمات، معرفت‌شناسی فردی/ معرفت‌شناسی اجتماعی، فرایند‌های معرفت‌زا، فرایند‌های باورساز، مقاصد معرفتی، مسئولیت معرفتی، تحلیل معرفتی، مرجعیت معرفتی، بیگانگی معرفتی و تمایز ذهن خلاق/ ذهن ثبت کننده. نویسنده در این کتاب به واکاوی تحولات معرفت‌شناختی در محیط 360 درجه بسنده نکرده و راهکارهای فردی و نهادی مرتبط با تحولات مذکور را ارائه کرده است که راهکارهای نهادی ناظر به سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی سازمان‌ها و نهادها در فضای مجازی است.»

کتاب حاضر به عنوان منبع مبنایی در حوزه فلسفه فضای مجازی تدوین شده است. 

 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها