در ابتدای ورود به نمایشگاه کتاب لینک جانمایی نمایشگاه و غرفههای ناشران در مسیریاب «نشان» آمده است که از طریق آن میتوانید به اپلیکیشن نشان وصل شوید. آنچه که نقشه خواهید دید سالنهای ناشران، شماره راهروها، شماره غرفه و اسامی هر غرفه است که روی نشان ثبت شده و کار را برای بازدیده کننده راحت کرده است.
این امکانی است که امسال برای اولین بار ایجاد شده اما با این حال خیلیها از وجود آن بیخبرند یا اگر هم باخبر باشند، کمتر از آن استفاده میکنند و باز هم به سبکوسیاق عهد دقیانوس از هر کسی که سر راهشان سبز شود، سوال میپرسند که ببخشید فلان غرفه کجاست؟ مترو بهشتی کدوم طرفه؟ نمازخونه کجاست؟ کار ندارند طرف مقابلشان لباس پاکبانی پوشیده یا خدماتی یا غرفهدار است یا یکی مثل خودش بازدیدکننده! بعد جالبش اینجاست که اینها همان کسانی هستند که اگر وقت گیر بیاورند مدام سرشان در گوشی هوشمندشان است و باید به زور حواسش را از این ماسماسک یک وجبی پرت کنی! اما نوبت به استفاده از این قابلیتهای هوشمند که میرسد، صفر کیلومترترین میشوند و سواد تکنولوژی هوشمندشان نم میکشد. حالا شاید بتوانیم توجیه کنیم و بگوییم سیستم جانمایی غرفهها روی نقشهنشان، اولینبار است که ایجاد شده و شاید طبیعی باشد که خیلیها خبر نداشته باشند یا نتوانند با آن کار کنند. هر چند که این دومی قدری بعید به نظر میرسد اما امکان جستجوی عنوان کتابها و ناشران چند سال است که ایجاد شده و با نصب اپلیکشن آن در گوشی میتوان به راحتی به اطلاعات مورد نظر دست پیدا کرد. اما با این همه، هنوز بازدیدکنندهها از وجود چنین امکانی مطلع نیستند و برای همین است که به غرفههای اطلاعرسانی که میرسی بعضا چند دقیقهای باید در نوبت بایستی تا بتوانی از متصدی حاضر، جواب بگیری.
حتی اگر قبول کنیم که تعداد قابل توجهی از بازدید کنندهها از وجود چنین اپلیکیشنی بیاطلاعاند باز هم برای این دسته از افراد وبکیوسکهای متعددی در حاشیه نمایشگاه قرار داده شده تا بازدید کنندهها راحتتر به اطلاعات مورد نظرشان دسترسی پیدا کنند. کافی است چند دقیقه کنار یکی از همین وبکیوسکها بایستی و نحوه استفاده کاربران را زیر نظر بگیری. آن وقت میبینی که حتی طرز استفاده درست از آن را هم بلد نیستند. یکی از اشتباهات رایجشان این است که برای جستجو از کلید واژهها استفاده نمیکنند. مثلا اگر دنبال ناشر کتاب «از چیزی نمیترسیدم» باشند به جای اینکه فقط عنوان کتاب را در قسمت جستجو بنویسند، مینویسند «کتاب از چیزی نمیترسیدم» و همین باعث میشود که نرم افزار اطلاعات مورد نظرشان را پیدا نکند و دست خالی وبکیوسک را ترک کنند و بروند سراغ همان روشهای عهد دقیانوسی!
یکی از اشتباهات رایج دیگری که باعث میشود به جواب مورد نظر نرسند این است که فاصله بین کلمات را رعایت نمیکنند. مثلا مینویسند «ازچیزی نمی ترسیدم» اینجا به خاطر اینکه بین دو کلمه «از» و «چیزی» فاصلهای نگذاشتهاند باز هم وبکیوسک بیچاره به خطا میافتد و نمیتواند اطلاعات مورد نظر را به کاربر کار نابلد تحویل بدهد.
همین نابلدی باعث میشود بازدیدی که میشد خیلی آسان و سریع اتفاق بیافتد با کندی و سردرگمی همراه شود و نه تنها خستگی و اعصاب خردی برای بازدیدکننده باقی بگذارد؛ بلکه اعصاب خیلیهای دیگر را هم خرد کند. مخصوصا اعصاب غرفهدارهایی که غرفههایشان نبش راهروها قرار دارد و بیشتر از بقیه مورد سوال واقع میشوند و روزی هزار بار باید جواب نمیدانم و اطلاع ندارم تحویل دهند و آخر سر هم مجبور شوند روی دیوارشان کاغذی بچسبانند که اینجا غرفه اطلاعرسانی نیست!
اگر به من بود برای دورههای بعد، قبل از ورودی نمایشگاه، کارگاههای توجیهی اجباری تشکیل میدادم که هر کسی در آن شرکت نکند امکان حضور در نمایشگاه را نداشته باشد و در آنجا صفر تا صد امکانات ایجاد شده برای بهینهسازی بازدیدها را تشریح میکردم تا کسی گیج و سردرگم و بیخبر وارد نمایشگاه نشود تا هم وقت خودش را بگیرد و هم وقت دیگران را!
این دوره که گذشت ولی اگر کمی هم برای ارتقا سواد رسانههای هوشمند وقت بگذاریم راه دوری نمیرود!
نظر شما