![روایت صحیح نیازمند تجربه رنج عمیق بشری است روایت صحیح نیازمند تجربه رنج عمیق بشری است](https://media.ibna.ir/old/docs/000338/n00338002-s.jpg)
خسرو باباخانی، نویسنده و منتقد ادبی در نشست «بررسی روایت داستانی» تأکید کرد که اصل روایت، خودافشایی است و برای نوشتن روایت به یک رنج عمیق بشری نیاز داریم.
وی با بیان اینکه بیشترین هزینهای که در سطح کلان و از سمت نخبگان برای رشتهای انجام میشود، هزینه برای علوم تجربی است، افزود: یک تفکر معروفی هست که میگوید آلبرت انیشتین کجا و تولستوی کجا؟
باباخانی تأکید کرد: اخیرا سال ۲۰۲۲ میلادی در آمریکا تحقیقات مفصلی انجام شده که بررسی میکند آیا واقعا همین طور است؟ اسم کتاب «تناقض داستان» است که با جمله « نویسندگان سلطان جهان هستند» یک ادعای بسیار بزرگ را توضیح میدهد. قویترین مقالات را آورده و تحلیل کرده و میگوید چرا ادبیات بر علوم تجربی برتری دارد؟ با ساختن چند فیلم یا داستان میتوان ره صدساله تغییر فرهنگ را یک ساله طی کرد.
این نویسنده ادامه داد: این تحقیق تأکید میکرد که ذات و ذهن بشر با قصه عجین است و این جزیی از فطرت ماست. قدیمیترین تصاویری که به دست آمده نشان میدهد در زمان بشر بدوی که هنوز سواد و شهرنشینی نبوده و مردم شکار میکردند، شکارچیهایی که لحن گرمتری داشتند و میتوانستند وقایع روز را تعریف کنند نسبت به دیگران اولویت داشتند و جا و غذای بهتری گیرشان میآمد.
وی با اشاره به قصههای قرآن عنوان کرد: همچنین کتاب مقدس قرآن نیز جدیترین مسائل را در قالب قصه بیان کرده؛ زیرا روایت به شکل قصهگویی نافذ است و خاصیت گرهگشایی دارد. فراتر از این نیز در زمان کودکی همه ما با جان و دل به قصههایی که برایمان تعریف میکردند گوش میکردیم. قصه و ادبیات تأثیر بسیار عمیقی بر جامعه میگذارد و اصولا فرهنگ و آداب مردم را تغییر میدهد.
باباخانی گفت: به عنوان نمونه داستاننویسی بر قانون بردهداری چنان تأثیری گذاشت که باعث لغو قانون بردهداری شد. اگر از خود ما بپرسند که تروماها و ترسهایی که دارید چه هستند؟ اگر با خودمان صادق باشیم برخی از ترسهایمان را تعریف میکنیم.
این منتقد ادبی معتقد است که حتی برخی از شادیهای عمیق ما به رمانها و داستانها برمیگردد و برخی داستانها بر ما تأثیر عمیقی گذاشتهاند و قابل قیاس با هیچ چیز نیست.
وی افزود: به طورمثال فرض کنید یک استاد راجع به علوم شیمی و نجوم صحبت میکند، اما واقعا چند درصد از تحصیل کردههای همان رشته تخصصی بهطور کامل متوجه میشوند؟ حال اگر یک هنرمند همین مباحث را در قالب داستان تعریف کند تعداد بسیاری متأثر میشوند و گوش خواهند داد.
این مدرس داستاننویسی تأکید کرد: تعلیق و شخصیتپردازی از اتفاقات سخت و حتی تجربی اگر در قالب داستان تعریف شود چنان تاثیر عمیقی خواهد داشت که حتی باعث ایجاد علاقه مردم یا دانشآموزان به یک رشته میشود. یکی از دلایلی که دروس ریاضی و تجربی در خاطر دانش آموزان نمیماند این است که با زبان خشک علمی بیان شده است. حال اگر همین مباحث درقالب داستان درآید چه تاثیری میگذاشت؟ بنابراین تاثیر داستان و روایت بینهایت قوی است.
باباخانی تصریح کرد: در آمریکا تحقیق و مشخص شد که تبعیض در این کشور حرف اول را میزند و طبق تحقیق دیدند حداقل یک قرن طول میکشد این تبعیض از بین برود. در عین حال با ساختن چند فیلم یا داستان، میتوان ره صدساله را در یک روز طی کرد.
وی عنوان کرد: معمولا داستانها به دو گونه هستند، برخی روایت میشوند که خیلی تإثیرگذار نیستند و برخی دیگر بسیار تأثیرگذار هستند که دو دلیل دارد؛ یک اینکه از عنصر عاطفه در آن استفاده شده و بسیار مهم است. مسئله ما این است که داستان و ادبیات روی عاطفه خواننده اثر میگذارد و خواننده در لایههای زیرین ، منطق و مغز را به کار میگیرد و تحلیل میکند و یاد میگیرد؛ بنابراین برای نوشتن موثر، باید از عنصر عاطفه استفاده کرد.
این نویسنده در توضیح مؤلفه مؤثر دیگر بر روایت داستانی توضیح داد: باید حداقل در یک رمان و داستان، یک عادتزدایی اتفاق بیفتد و اگر تعدادش زیاد باشد تأثیر عکس دارد. عادتزدایی باید طوری باشد که خواننده نتواند حدس بزند؛ بنابراین باید همیشه برای پایانبندیها دورترین تصور را انتخاب کنیم تا شگفتانگیز باشد و به یاد مخاطب بماند. اصل روایت داستانی بر پایه خودافشایی استوار است؛ اما آیا جسارت و شجاعت این کار را داریم؟
باباخانی تصریح کرد: چندسالی است روایت در کشور ما مد شده و اصل روایت، خودافشایی است. برخی قلم دست گرفتند و راجع به خودشان یا دیگران تحقیق و مسئلهای را مطرح کردند. شاید اولین روایت خودنوشت جدی ما در ادبیات را جلال آل احمد نوشته باشد که روایت بچهدار نشدن وی و همسرش است. این اثر یک نمونه روایت و خودافشایی است اما بعد از آن به این شکل اثر درخشان نداشتیم.
وی با بیان اینکه برای نوشتن روایت نیاز به یک رنج عمیق بشری داریم، افزود: روایت ناشی از گل و بلبل و خوشبختی نیست و راوی یک روایت باید یک رنج عظیم بشری را تجربه کرده باشد تا حرفی برای گفتن داشته باشد.
این منتقد ادبی تأکید کرد: روایت باید حتما بر پایه واقعیت باشد و روایتنویس نمیتواند یک مسئله تخیلی را برای خود بتراشد و روایت کند؛ بلکه باید با بند بند وجودش آن رنج و درد را کشیده و از همه مهمتر باید بینهایت جسور باشد. یک روایتنویس باید خودافشایی کند و خودش را در معرض قضاوت دیگران بگذارد. مسائلی که از دیگران پنهان بوده باید توسط یک روایتنویس نوشته شود و این سختترین مرحله کار است.
وی با بیان اینکه روایتنویس باید بینهایت راستگو و صمیمی باشد، گفت: داستاننویسان برای روایتنویسی یک مزیت و برتری نسبت به دیگران دارند و زمانی که روایت را مینویسند میتوانند از عناصر داستانی استفاده کنند. در این کار اصل روایت سرجایش است؛ اما عناصر داستانی مثل شخصیتپردازی، دیالوگنویسی یا توصیف صحنه در روایت دخیل میشوند و این بسیار مهم است. این عناصر روایت را جذاب میکند.
نویسنده کتاب «ویولنزن روی پل» با بیان اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم مردم دوست دارند از زندگی دیگران سر در بیاورند و این طبع بشر است، تاکید کرد: تأثیری که روایت دارد اگر بیشتر از رمان بر جامعه نباشد کمتر نیست. روایت در مردم تغییر فرهنگ و دیدگاه ایجاد میکند؛ اما مسئله اصلی این است که باید ببینیم آیا جسارت روایتنویسی را داریم؟ آیا ان قدر شهامت داریم که به لایههای پنهان خودمان بپردازیم؟
باباخانی افزود: خودافشایی در کشور ما بینهایت مشکل است. اولین دلیل این است که ما به لحاظ فرهنگی عادت داریم بهترین جلوه خویش را به دیگران نشان دهیم. به عنوان نمونه اگر مشکل جدی در خانواده داشته باشیم امکان ندارد مطرح کنیم. به لحاظ فرهنگی عادت کردهایم همهچیز را بزنیم زیر فرش و شما تصور کنید در این فرهنگ آنچه بر سرت آمده را بنویسی!
وی همچنین عنوان کرد: کتاب «ویولون زن روی پل» یک خودافشایی محض درباره اعتیاد من است و من نمیدانم که چرا ما چنین مسائلی را نمینویسیم؟ آن هم چنین مسئلهای که دست کم ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشورمان را تشکیل میدهد.
سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی تخصصی کتاب تهران با شعار «آینده خواندنی است» از ۲۰ تا۳۰ اردیبهشت ماه در مصلای امام خمینی(ره) و همزمان به صورت مجازی در ketab.ir برگزار میشود.
نظر شما