چهارشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۴:۰۷
روایتی از عشق و تاریخ در «موناليزاي منتشر» منتشر شد

«موناليزاي منتشر» رمانی از «شاهرخ گيوا» روانه بازار كتاب شد. نويسنده در اين كتاب به توصيف یک عشق موروثي در خانواده‌اي اشراف‌زاده و منتسب به دربار قاجار مي‌پردازد و گوشه‌هايي از تاريخ و وقايع آن زمان را منعکس می‌کند.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، داستان «موناليزاي منتشر» بر اساس افسانه‌ای شکل گرفته است که مطابق آن سرنوشت همه عشاق به مرگ و جنون مي‌انجامد. وقايع اين داستان از دوران حکومت سلسله قاجاریه بر ایران تا زمان حال ادامه دارد. 

این کتاب از تازه‌های انتشارات «ققنوس» در بیست و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران (۱۶ تا ۲۶ اردیبهشت) است.

نويسنده در اين كتاب سعي داشته علاوه بر شرح عشق‌هايی پرشور، اتفاقات تاثير گذار اجتماعي و سياسي دوران قاجار، پهلوي و زمان حال را هم منعکس کند تا این کتاب به نوعی به رمان‌های تاریخی هم شبیه باشد.

«موناليزاي منتشر» از ۹ بخش با نام‌هاي «انگشتان بورياييف»، «رجعت به دهليزهاي ماضيف»، «زمراف پنگوئن‌هاي سرگردان»، «غبار ثانيه‌هان، «خطاب به تاريكي»، «سايه‌هاي سوخته»، «بكشم كه اينقدر عذاب نكشي» و «موخره» تشكيل شده است. 

نثر اين داستان ساده و روان است. بخش «بكشم كه اينقدر عذاب نكشي» اين گونه آغاز شده است: «براي چندمين بار است اين‌ها را مي‌گويد! شايد چون هنوز خيال مي‌كند گناهي متوجه‌اش مي‌دانم كه چرا بعد از هفته‌اي رفت و بعد از سه ماه بازگشت؟! از روزي كه رسيده‌ است اين چندمين بار است كه اين‌ها را مي‌شنوم؛ هر بار هم چيزي اضافه مي‌كند، يا نه همان را مي‌گويد.»

بخشي از رمان هم با این محتوا در پشت جلد كتاب آمده است: «شاه عباس آمد گفت: ريشتان را بتراشيد و سبيل بگذاريد؛ گذاشتيم! آن هم تا بناگوشش را. آن يكي روبند و شليته و كلاه نمدي برمان كرد. گفتيم مبارك است! ديگري آمد گفت: زن‌ها چادر‌ها را بردارند؛ برداشتند! مردها سبيل كوتاه كنند، كلاه شاپو و پهلوي بگذارند؛ ما هم گذاشتيم! حالا هم اين شكلي شده‌ايم. هميشه دنبال شكل خودمان، شكل حقيقي‌مان مي‌گرديم، اما نمي‌دانيم آن شكل چه شكلي است! »

اين رمان ۲۰۸ صفحه‌اي با شمارگان ۱۵۰۰ نسخه انتشار يافته است و با قيمت ۳۵۰۰  تومان در بازار عرضه مي‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط