یکشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۲
پرويز عباسي‌داكاني: عرفان مولانا وجدآميز است

اولين نشست مولوي پژوهي سراي اهل قلم عصر شنبه (۲ خرداد) با سخنراني پرويز عباسي‌داكاني و عبدالرضا مظاهري برگزار شد. در اين نشست، عباسي‌داكاني، عرفان مولانا را متاثر از عرفان ايراني دانست و آن را وجد‌آميز توصيف كرد.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، عباسي داكاني كه اولين سخنران نشست مولوي‌پژوهي بود، يكي از دلايل دلبستگي مولانا به شمس را علاقه مولانا به آثار ابن‌عربي دانست و اظهار داشت: در كتاب «شمس من و خداي من»، اشاره كرده‌ام كه به احتمال زياد شمس شاگرد ابن‌عربي بوده و مولوي هم قطعا آثار ابن عربي را مي‌خوانده. در نوشته‌هايي هم شمس از رابطه صميمي‌اش با ابن عربي سخن گفته و شايد يكي از دلايل تاثير‌پذيري مولوي از شمس همين ماجرا باشد.
 
وي ادامه داد: ما درباره نسبت مولوي با شمس سه دوره داريم كه دوره اول، دوره ترديد و سبك سنگين كردن او است. دوره دوم، دلبستگي است كه هنوز به دلسپردگي تبديل نشده و دوره سوم، سر ارادت گذاشتن و پذيرفتن شمس است. 

وي كه شمس را صوفي ملامتي خواند اضافه كرد: شمس خيلي صريح حرف مي‌زند و  يك رند است. يكي از خصوصيات صوفيان ملامتي اين است باطن را به ظاهر ترجيح مي‌دهند.
 
داكاني در توصیف علاقه مولانا به شمس تاکید کرد: شمس زلزله‌اي در اركان مولانا بوجود آورد. اين زلزله انكار ناپذير بود و نوعي شيدايي لاهوتي براي او به همراه داشت كه مي‌توان آن را ديوانگي خواند. به همين دليل مولوي بعد از شمس رابطه مريد و مرادي را كنار مي‌گذارد و البته حسام‌الدين‌چلپي و پسر جوانش سلطان ولد با او همراه مي‌شوند.
 
نويسنده «شمس من و خداي من اينجاست»، با اشاره به سبك شعر مولانا،  درباره بنيان‌هاي عرفاني شعر او تصریح کرد: عرفان ايراني با عرفان غير ايراني فرق‌هايي داشت. مولوي هشت سال طلبه علوم ديني بود. او بيشتر از عرفان ايراني متاثر است. رينولد نيكلسون مي‌گويد عرفان مولانا وجدآميز است و مفهومي نيست. مولوي درياي آشفته‌اي است كه پس مانده‌هايي از اين دريا به ما مي‌رسد.

اين مولوي‌پژوه تصريح كرد: ما درباره مولانا با كسي كه فقط مي‌خواهد يك سري مفاهيم عرفاني را عرضه كند، مواجه نيستيم.

داكاني با اشاره به شعر نخستین مجموعه «مثنوي‌معنوی» و بیان تفاسير مختلف درباه آن اضافه کرد: شعر آغازين مثنوي يكي از معروفترين اشعار جهان است. درباره بيت اول اين شعر شارحان تفاسير متعددي از نيستان داشته‌اند و اينكه نيستان واقعا از نظر مولانا كجا بوده است. 

اين پژوهشگر، يكي از تفاسير اين بيت را اين‌گونه بيان كرد: جز، هميشه ميل به كل و كل نيز همواره ميل به جز دارد. در كل، ماجراي مولانا دعوت به يك سفر است؛ سفري كه مبدا، جاده و مقصدش خودمانيم؛ چرا كه ما قرار است از خود بيگانه، به خود يگانه‌مان برسيم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها