اولين نشست مولوي پژوهي سراي اهل قلم عصر شنبه (۲ خرداد) با سخنراني پرويز عباسيداكاني و عبدالرضا مظاهري برگزار شد. در اين نشست، عباسيداكاني، عرفان مولانا را متاثر از عرفان ايراني دانست و آن را وجدآميز توصيف كرد.
وي ادامه داد: ما درباره نسبت مولوي با شمس سه دوره داريم كه دوره اول، دوره ترديد و سبك سنگين كردن او است. دوره دوم، دلبستگي است كه هنوز به دلسپردگي تبديل نشده و دوره سوم، سر ارادت گذاشتن و پذيرفتن شمس است.
وي كه شمس را صوفي ملامتي خواند اضافه كرد: شمس خيلي صريح حرف ميزند و يك رند است. يكي از خصوصيات صوفيان ملامتي اين است باطن را به ظاهر ترجيح ميدهند.
داكاني در توصیف علاقه مولانا به شمس تاکید کرد: شمس زلزلهاي در اركان مولانا بوجود آورد. اين زلزله انكار ناپذير بود و نوعي شيدايي لاهوتي براي او به همراه داشت كه ميتوان آن را ديوانگي خواند. به همين دليل مولوي بعد از شمس رابطه مريد و مرادي را كنار ميگذارد و البته حسامالدينچلپي و پسر جوانش سلطان ولد با او همراه ميشوند.
نويسنده «شمس من و خداي من اينجاست»، با اشاره به سبك شعر مولانا، درباره بنيانهاي عرفاني شعر او تصریح کرد: عرفان ايراني با عرفان غير ايراني فرقهايي داشت. مولوي هشت سال طلبه علوم ديني بود. او بيشتر از عرفان ايراني متاثر است. رينولد نيكلسون ميگويد عرفان مولانا وجدآميز است و مفهومي نيست. مولوي درياي آشفتهاي است كه پس ماندههايي از اين دريا به ما ميرسد.
اين مولويپژوه تصريح كرد: ما درباره مولانا با كسي كه فقط ميخواهد يك سري مفاهيم عرفاني را عرضه كند، مواجه نيستيم.
داكاني با اشاره به شعر نخستین مجموعه «مثنويمعنوی» و بیان تفاسير مختلف درباه آن اضافه کرد: شعر آغازين مثنوي يكي از معروفترين اشعار جهان است. درباره بيت اول اين شعر شارحان تفاسير متعددي از نيستان داشتهاند و اينكه نيستان واقعا از نظر مولانا كجا بوده است.
اين پژوهشگر، يكي از تفاسير اين بيت را اينگونه بيان كرد: جز، هميشه ميل به كل و كل نيز همواره ميل به جز دارد. در كل، ماجراي مولانا دعوت به يك سفر است؛ سفري كه مبدا، جاده و مقصدش خودمانيم؛ چرا كه ما قرار است از خود بيگانه، به خود يگانهمان برسيم.
نظر شما