جلال خالقي مطلق، شاهنامهشناس و استاد ادبيات فارسي، روز 20 شهريور 1316 در تهران زاده شد. كتاب «گل رنجهاي كهن»، «سخنهاي ديرينه (مجموعه سي گفتار درباره فردوسي و شاهنامه)»، «حماسه، پديدهشناسي تطبيقي شعر پهلواني» از جمله كتابهاي اوست.\
(1349 خ – 1970 م). او از سال 1350 (1971) در بخش ايرانشناسي دانشگاه هامبورگ (آلمان) به تدريس زبان و ادبيات فارسي و فرهنگ ايران پرداخت.
افزون بر جستارها و مقالات متعددي كه از دكتر خالقي مطلق منتشر شده است، شركت او در كنگرهها و سمينارهاي علمي نيز درخور توجه است و نمودار تلاش بي وقفه او در گسترش و شناسايي ادب و فرهنگ ايراني است. دكتر خالقي مطلق در برخي كنگرهها شركت جست و به ارايه مقاله پرداخت، مشهد 1354، فرايبورگ (آلمان ) 1354، هامبورگ (آلمان) 1365، ليدن (هلند) 1365، لندن (انگلستان) 1368، لس آنجلس (آمريكا) 1369، پاريس (فرانسه) 1370، وين (اتريش) 1370 و گراتس (اتريش) 1370 برخي از كنگرههايي است كه اين شاهنامهپژوه به ارايه مقاله پرداخته است.
دكتر خالقي مطلق در سال 1380 (2002 ميلادي) موفق به دريافت جايزه فردوسي از سوي دانشنامه ايرانيكا شد. چندي پيش نيز دانشوران و استادان خراسان شمارهاي از فصلنامه «پاژ» را به وي اهدا كردند. دكتر خالقي مطلق مشاور علمي دانشنامه ايرانيكا، عضو هيات امناي موزه ايران (هامبورگ)، عضو هيات امناي مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي (تهران) و مشاور چند مركز و مجله علمي ديگر است.
او در سال 1356 كتاب پايهاي «هاينريش هوبشمان» را به نام «اساس اشتقاق فارسي» ترجمه كرد و با تنظيم دوباره مطالب و نقل شواهد فارسي و پهلوي منتشر ساخت. از او تاكنون دو مجموعه مقاله در پژوهشهاي شاهنامهشناسي منتشر شده است. نخست كتاب «گل رنجهاي كهن» ( 137) و ديگري «سخنهاي ديرينه (مجموعه سي گفتار درباره فردوسي و شاهنامه)» (1381). هر دو كتاب ياد شده به كوشش علي دهباشي منتشر شده است. به تازگي نيز كتاب «حماسه، پديدهشناسي تطبيقي شعر پهلواني» از او در دسترس دوستداران شاهنامه قرار گرفته است. (1387) همچنين ترجمه كتاب «ايرانيات در كتاب بزم فرزانگان» نوشته «آثناس» (از سده دوم ميلادي) در 122 صفحه (1387) منتشر شده است.
از جمله مقالات مهم او ميتوان به «درباره رستم و سهراب بنياد شاهنامه» اشاره كرد كه نقد اوست درباره متني كه ساليان پيش، از اين داستان منتشر شده بود. نقد خالقي مطلق در مجله سخن چاپ شده است (دوره 23 و 24). مقاله «طوس زادگاه دقيقي است؟» (در كتاب: فردوسي و ادبيات حماسي– 1354) به شيوهاي تحقيقي و سنجش منابع تاريخي ثابت ميكند كه زادگاه دقيقي شهر طوس بوده است.
اهميت مقاله خالقي در آن است كه پيش از آن شهر ديگري را زادگاه دقيقي ميپنداشتند. جستار «يكي مهتري بود گردن فراز» كه در مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد چاپ شده است. (1356)، شناخت يكي از كساني است كه در ديباچه شاهنامه به گونه مبهمي از او نام برده شده است. مقاله «اسدي طوسي» (1356) درباره شرح حال اين حماسه سراي ايراني و هويت ممدوحان و تعيين زمان تأليف كتاب «الابنيه» است.
از نوشتههاي ديگر دكتر خالقي مطلق ميتوان به معرفي يك نسخه معتبر شاهنامه (1360)، گردشي در گرشاسبنامه (1362)، شاهنامه و موضوع انسان نخستين (1362)، فرامرزنامه (1362)، معرفي و ارزيابي برخي از دستنويسهاي شاهنامه (1364)، نفوذ بوستان در شاهنامه (1364)، پيرامون زن و شاهنامه (1369)، بيژن و منيژه و ويس و رامين (1369) و... اشاره كرد. از دكتر خالقي مطلق مقالاتي به زبانهاي ديگر در مجلات معتبر دانشگاهي منتشر شده است. او علاوه بر تحقيقات شاهنامهشناسي، به ادبيات داستاني نيز دلبستگي دارد. تاكنون چندين داستان، نمايشنامه و فيلمنامه از او در دسترس دوستداران چنان گونههاي ادبي قرار گرفته است. به همه اينها بايد سرودن گاهگاهي شعر را هم افزود.
تصحيح جلال خالقي مطلق از «شاهنامه فردوسي» که با همکاري محمود اميدسالار و ابوالفضل خطيبي انجام شده در بخش ادبيات نهمين آيين بزرگداشت حاميان نسخ خطي (18 مرداد 88) به عنوان اثر برگزيده انتخاب شد. اين شاهنامه جديترين و با اهميتترين چاپ حماسه ملي ايران محسوب ميشود.
دكتر خالقي كه بيگمان چهره اول شاهنامهشناسي است در سال 1366 موفق به انتشار جلد اول ويرايش شاهنامه شد. انتشار جلدهاي ديگر حماسه ايران تا سال 1386 به طول انجاميد. در اين كار دكتر محمود اميد سالار (در جلد ششم) و ابوالفضل خطيبي (در جلد هفتم) همكار او بودهاند. همه مجلدات شاهنامه خالقي در سال 1386 توسط مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي در ايران چاپ شده است. چاپ يادداشتهاي شاهنامه نيز از سال 1380 آغاز شده است.
دكتر خالقي مطلق در ويرايش شاهنامه براي نخستين بار از كهنترين دستنويس شاهنامه (معروف به دستنويس فلورانس– 614 ق) استفاده كرده است. شيوه او در ويرايش متن نيز نو و دانشورانه است. او با آن كه در نيمه نخست شاهنامه نسخه فلورانس را اساس كار خود قرار داده است، اما تكيه او تنها به اين نسخه نيست و از نسخههاي معتبر و كهن ديگر نيز بهره برده است. در اين ويرايش 16 نسخه شاهنامه مورد دقت و توجه باريكبينانه قرار گرفته است.
در مجموع، شاهنامه خالقي مطلق را ميتوان داراي چنين امتيازات و برتريهايي دانست: نخست، بررسي و ارزيابي نزديك به 50 دستنويس، اساس قرار دادن كهنترين و معتبرترين دستنويس نويافته شاهنامه يعني دستنويس فلورانس، به كارگيري اصول علمي تصحيح متن، استفاده از ترجمه عربي بنداري از شاهنامه براي نخستين بار، استفاده از منابع جنبي در تصحيح متن، وجود واژههاي جديد و ضبطهاي متفاوت و نزديك به اصل در متن شاهنامه، ثبت تمامي نسخه بدلها، حركتگذاري برخي واژهها كه امكان بهتر خواندن شاهنامه را فراهم ميكند.
نظر شما