سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - فهیمه ایمانی، مربی کتابخوانی و مروج کتاب کودک و نوجوان: ۲۵ آوریل امسال (۵ اردیبهشتماه) روز جهانی پنگوئن است. پنگوئن، از آن دسته حیوانات است که همه ما از کودکی با تصویر کارتونی و بامزهاش خاطره داریم. زندگی پنگوئنها نیز مانند بسیاری از حیوانات، در معرض خطرات ناشی از دخالت انسانهاست. چه خوب است که کودکان از سنین پایین با این دسته از حیوانات دوستداشتنی آشنا شوند. از آنسو، قصههایی که یکی از شخصیتهای اصلیشان پنگوئن باشد، عموماً تأثیرگزاری بیشتری بر کودکان دارد. از همین رو، در این یادداشت به معرفی یکی از بهترین کتابهای کودک در این زمینه میپردازیم.
کتاب «کسی پنگوئن گم نکرده؟» اثر الیور جفرز را انتشارات زعفران منتشر کرده است. معمولاً در کتابهایی که نویسنده، تصویرگری آن را نیز برعهده گرفته است، شاهد تصاویر بدیع و منطبق با محتوا هستیم. این کتاب را نیز الیور جفرز نوشته و تصویرگری کرده است. تصاویر ساده و بدیع است و در آن از اشکال هندسی کمک گرفته شده. از این حیث برای کودکان ۴ تا ۶ سال نیز مناسب خواهد بود.
صفحه ۱۲ تصاویر پرندگان بر درخت و صفحه ۱۶ تصویر کشتی، از نمونه شاهکارهای تصویرگری این کتاب به شمار میآیند. تصویر نهایی کتاب که کوسههای زیر آب به شکل سایه به تصویر کشیده شده است، تصویر بسیار جذابی است. همزمان کودک با دنیای روی آب و زیر آب آشنا میشود. در زمینه پایانبندی کتاب هم، به رمزگشایی پایانی کتاب در تصویر صفحه ۲۹ اشاره شده است و دنبال کردن تصاویر میتواند برای کودکان جذاب باشد.
کتاب دوزبانه است و از این نظر که جملات کوتاه و روانی دارد، جزو بهترین کتابها برای یادگیری زبان انگلیسی از کودکی است. شروع کتاب، متفاوت است با عموم کتابهایی که این روزها منتشر میشوند. «روزی روزگاری …» شروع نوستالژیک و زیبایی است. روزی روزگاری پسری پشت در خانهاش پنگوئنی را پیدا کرد. پنگوئن ناراحت بود و همهجا به دنبال پسرک میآمد. پسرک فکر کرد او گم شده است. تصمیم گرفت به او کمک کند تا خانهاش را پیدا کند. به هرجایی که به فکرش میرسید سر زد تا آدرس خانه پنگوئن را پیدا کند؛ تا اینکه هردو راهی یک سفر سخت و طولانی میشوند.
در حالیکه از ابتدای کتاب، مخاطب نیز چون پسرک گمان میکند پنگوئن گم شده است، انتهای کتاب آشناییزدایی بسیار خوبی دارد و علت ناراحتی پنگوئن، رمزگشایی میشود. از این حیث میتوان ادعا کرد پایانبندی بسیار خوبی دارد.
در صفحه ۸ کتاب، نویسنده بیان میکند پنگوئن پشت در خانه پسرک است؛ اما چقدر خوب میشد اگر به پاس اهمیت به بنیان خانواده و مالکیتهای آن، به جای «خانهاش» از واژه «خانهشان» استفاده میکرد. نکته جالب توجه این است که پسرک در این داستان نام ندارد. البته کودک میتواند برای پسرک اسم انتخاب کند. پنگوئن پشت در خانه ایستاده بود، تا این بخش از داستان در پنگوئن شاهد هیچ علائمی از وابستگی نیستیم؛ اما بلافاصله به پسرک وابسته میشود. درواقع تنهایی میتواند وابستگی شدید و ناگهانی ایجاد کند.
پسرک از این نظر که اقدامی در زمینه کمک به حیوانات انجام میدهد و برای این مسئله بسیار تلاش میکند، میتواند الگوی خوبی باشد؛ حتی در بخشی از داستان ناراحتی پنگوئن سبب ناراحتی پسرک میشود. همدردی اولین گام برای کمک است. پسرک در بخشهایی از داستان، اشیای بیجانی چون اردک عروسکیاش و کشتی را خطاب قرار میدهد و این جانبخشی به خوبی در متن داستان باورپذیر است.
«دوستی» عنصری است که در قالب گوش دادن قصه به صورت متقابل معرفی میشود که تعبیر بدیعی است. درواقع دوستی اینگونه است، بدون اینکه متوجه آن باشیم اتفاق میافتد. پسرک بدون مشورت شروع به حل مسئله میکند و با صرف هزینه و زمان زیادی متوجه میشود اشتباه کرده است؛ بنابراین برای هر کاری باید با برنامهریزی و مشورت عمل کرد وگرنه ممکن است دیر شود.
قصه این کتاب از نمونههای بیان و روایت دخالتهای انسانی در زیستگاه و زندگی پنگوئنهاست؛ گویی ما شاهد جدایی پنگوئن از زیستگاه طبیعی خود هستیم. کتاب «کسی پنگوئن گم نکرده؟» را نسرین کمالی به فارسی ترجمه کرده و انتشارات زعفران در ۳۲ صفحه منتشر کرده است.
نظر شما