پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
حضور بسیاری از تیپ‌ها و شخصیت‌ها در ادبیات کودک و نوجوان کمرنگ است

یک نویسنده کودک و نوجوان گفت: بسیاری از تیپ‌ها و شخصیت‌ها را در آثار ادبیات کودک و نوجوان کمتر می‌بینیم. مقداری کار شده است؛ اما با توجه به آن مقداری که در دنیای واقعیت هست و ظرفیت‌هایی که وجود دارد، به اندازه کافی به این مسئله نپرداخته‌ایم.

شهرام شفیعی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در مورد کمیت و کیفیت ایرانی‌بودن شخصیت‌های ساخته‌شده در ادبیات کودک و نوجوان، گفت: پیش از اینکه به پاسخ این سوال بپردازیم، باید به مهارتی در نویسندگی اشاره کنم که به آن مهارت «نزدیک‌شدن به واقعیت» می‌گوییم. همیشه الزاماً پرداختن به خیال و رویاپردازی یا فانتزی به معنای قوت اثر هنری نیست. گاهی من در این دیدگاهِ خودم مقداری افراط می‌کنم و تخیل را این‌طور تعریف می‌کنم؛ تخیل، قدرت نزدیک‌شدن به واقعیت به شیوه شخصی است. اگر تخیل را این‌طور تعریف کنیم، دست‌مان بسیار باز خواهد شد و وهم‌پردازی‌ها یا فانتزی‌های غیراصیل از فضای کار ما دور می‌شوند؛ درنتیجه موفق می‌شویم به واقعیت نزدیک شویم، واقعیت را در قدم اول ببینیم، خوب ثبتش کنیم و به مخاطب ارائه دهیم. شخصیت‌ها هم بخشی از واقعیت هستند؛ اگر ما این نیرو را داشته باشیم موفق می‌شویم شخصیت‌های دنیای اطراف‌مان را خوب ببینیم و خوب بشناسیم و تصویری از آن‌ها داشته باشیم. به نظرم، ما نویسندگان ایرانی در این زمینه باید بیشتر تلاش کنیم.

او افزود: بسیاری از تیپ‌ها، شخصیت‌ها، گرایش‌های مختلف شخصیتی و رنگ‌آمیزی‌های مختلف شخصیتی وجود دارد که آن‌ها را در آثار ادبیات کودک و نوجوان کمتر می‌بینیم. مقداری کار شده است؛ اما با توجه به آن مقداری که در دنیای واقعیت هست و ظرفیت‌هایی که وجود دارد، به اندازه کافی به این مسئله نپرداخته‌ایم.

نویسنده مجموعه «جزیره بی‌تربیت‌ها» درباره وضعیت نقد ادبی در ادبیات کودک و نوجوان نیز بیان کرد: نقد ادبی اگر به معنای نقد آکادمیک باشد، باید منطبق بر نظریه‌های ادبی مطرح شود و بعد بر آن اساس، میزان موفقیت نویسنده را نه ارزش‌یابی بلکه تحلیل کند؛ یعنی چگونگی موفقیت را تحلیل کند و ریشه‌هایش را پیدا کند. به نظر من، نقد در معنای ارزشیابی، کمرنگ‌ترین وزن خودش را پیدا می‌کند و از این نظر جای کار وجود دارد.

شفیعی در ادامه عنوان کرد: من خیلی زود از جلسات نقد و بررسی گریزان شدم. در ابتدای کار نویسندگی‌ام در جلساتی شرکت می‌کردم که به صورت منظم و هفتگی تشکیل می‌شد. شاید یکی دو سال در آن جلسات شرکت کردم و بعد، طی این سی‌وچندسال، در هیچ جلسه نقد و بررسی‌ای شرکت نداشتم. متأسفانه بعضی‌وقت‌ها هم می‌بینم جلساتی تشکیل می‌شود که حضار آن، بچه‌ها هستند و عنوان آن جلسات را جلسات نقد و بررسی از طرف بچه‌ها می‌گذارند که به نظر من، برای بچه‌ها چندان مفید نیست. بهتر است که ما مهارت‌های چگونه باهم خواندن و چگونه باهم درباره آثار حرف زدن را یاد بگیریم و این مهارت‌ها را به بچه‌ها بیاموزیم. موضوعاتی مثل چگونه لذت‌بردن از آثار ادبی، فلسفه ادبیات، اینکه ادبیات چه کاربردی در ذهن ما و روح ما دارد و اینکه اصلاً چرا ادبیات زیباست، چگونه می‌توان از این زیبایی استفاده کاربردی کرد و… به طور غیرمستقیم باعث می‌شود ما از آن نقد ارزش‌گذارانه، هراس داشته باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط