سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در سالنامه معارف آمده است: چون شهر عراق از این حیث (بهرهمندی از کتابخانه) تاکنون بهره و نصیبی نداشت، اداره معارف از مهر ۱۳۱۳ که شروع به تاسیس موسسات معارفی و تعمیم امور تعلیم و تربیت کرد، رفع این نقیصه را نیز منظور داشت. کتابخانه «معارف عراق» را در اسفند ۱۳۱۲ با ۳۷ جلد کتاب و مجلات در یکی از اتاقهای اداره دایر و تا این هنگام که هفت ماه … (سالنامه عراق ؛۱۱۶.)
در کتاب اولینهای اراک تالیف یوسف نیک فام و عبدالرضا چراغی آمده است: از چگونگی شروع و ساخت نخستین کتابخانه اراک به جز آنچه سید حسین فرید آورده است اطلاعاتی به دست نیامد؛ ولیکن در خبری تحت عنوان «کتابخانه معارف» در این رابطه اعلام شد: معادل مبلغ دو هزار ریال کتاب اداره معارف از مرکز خواستهاند که در کتابخانه معارف ضمیمه کتب موجود و در دسترس عموم گذارده شود. علاقمندان میتوانند استفاده نمایند»...
در گزارش مندرج در نامه عراق «بشارت افتتاح کتابخانه و قرائت خانه» به چاپ میرسد و در آن گزارش از فعالیتهای «سید حسین دها» رئیس وقت معارف اراک تمجید و تاسیس کتابخانه را به ایشان منتسب میکند.
کتابخانه از محل اولیه به خیابان پهلوی منتقل و در اتاقهای فوقانی عمارت آقای دستوری منتقل میشود. تعداد کتابهای آن ۲۳۰ مجلد و به زبانهای عربی؛ فرانسه و فارسی بودهاند...
در نیمه دوم سال ۱۳۱۴ خورشیدی مبلغ ۳ هزار ریال کتاب جدید خریداری و به خزانه «کتابخانه معارف» افزوده میشود.
در تاریخ چهاردهم دی ماه ۱۳۱۴ خبری با عنوان «خوشبختی ارباب فضل یا افتتاح رسمی کتابخانه معارف و قرائت خانه عمومی عراق» اعلام و کتابخانه معارف با ۵۳۰ مجلد کتاب با حضور «حسین دها» رئیس معارف عراق به صورت رسمی افتتاح میشود و ساعت کار آن مکان از ساعت ۴ تا ۶ عصر بوده است.
در همین تاریخ نیز «قرائت خانه عمومی» که یکی از شعب این کتابخانه محسوب میشود و اغلب جراید در آن موجود بوده است در محل فوقانی مدرسه مجیدی واقع در خیابان پهلوی به روی عموم گشوده میشود...
و اما روایتی دیگر از «مرشد محبی» که به تایید نویسندگان چون «ضیاء سجادی» و زنده یاد «اسماعیل فردوس فراهانی» از شاعران و نویسندگان اراک نیز میرسد… پیش از این یادداشت فردوس فراهانی نیز در یادداشتی آرزوی داشتن «قرائتخانه» در شهر اراک را کرده بوده است. مرشد محبی در نوشتهاش اطلاعات جالبی را برای مرحوم فراهانی و خوانندگان روشن میکند: «… از آنجایی که نگارنده به خاطر دارم همین منوال چندین بار در شهر اراک پیشنهاد و حتی عملی هم شده؛ ولی متأسفانه دوامی نیافته… یکی از اقدامات مهمی که چند سال پیش همان است که آقای ضیاءالدین سجادی در مقاله خود یادآوری نموده و حتی خود اینجانب هم از کسانی بودم که در بنگاه نامبرده که تحت تصدی آقای فضل الله مجلسی بود میرفتیم. واقعاً قرائت خانه خوب و آبرومندی بود و تدریجاً داشت یک کتابخانهای میشد. متاسفانه چون قائم به شخص بود، پس از رفتن آقای مجلسی آن بنگاه مفید تعطیل گردید...
در این سالنامه همچنین آمده است: «یکی دیگر از اقداماتی که در این باب شده است این است که سه چهار سال پیش که آقای عادل خلعتبری مدیر نامه آینده ایران سفری به شهر ما آمده بودند. یک شبی مشارالیه با جمعی از فضلا در منزل آقای فراهانی انجمن کرده و بنده نگارنده هم بودم. آن شب شرحی در اطراف تاسیس یک کتابخانه بحث و گفتگو شده و بالاخره آقای عادل خلعتبری شخصاً داوطلب گردید که یک قرائت خانه که تقریباً کتابخانه ای هم داشته باشد در شهر اراک تاسیس نموده، تمام جراید و مجلات را برای آن بخواهد و مقدار کتاب هم خودش داده و هم از معارف خواهان جمع آوری نماید. اولین کس آقای فراهانی بود که ۲۰ جلد کتاب اهدا نمود و سپس دیگران هم قول مساعد دادند. قرائت خانه در یکی از اتاقهای مهمانخانه «نواب» به مباشرت آقای «عطاالله رأفت» تاسیس گردید. چندی هم دایر بود ولی از آن جایی که قرائت خانه حامی و طالب و مراجعه کننده لازم دارد و در این شهر ما هم بدبختانه اهالی اقبالی بدین نوع کارها ندارند؛ این بود که درب این بنگاه هم بسته گردید.»
حسین شاهسوارانی در همان ایام یادداشتی مفصل در این رابطه مینویسد که در نهایت و پایان نامه آمده است: «در پایان امید است که با توجه مخصوص ریاست محترم فرهنگ و سایر اولیای امور اهالی این شهر هم به نوبه خود به آمال خویشتن نایل آمده و با افتتاح یک قرائت خانه عمومی موفق گردند.»
نظر شما