یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۳
شاعران آیینی را به شعار محکوم نکنیم/ شعر هیئت باید سواد مخاطب را ارتقا دهد

خراسان رضوی – یک شاعر آیینی مشهدی گفت: بیشتر شاعرانی که آیینی شعر می‌سرایند، اهل ادبیات هستند و مذهب را هم می‌شناسند پس آن‌ها را به شعار دادن محکوم نکنیم.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ساحل رضائی: این شاعر آیینی خراسانی، متولد سال ۱۳۸۰ در مشهد است که در سال ۱۳۹۹ اولین شعر آیینی‌اش را سرود و کم‌کم به طور جدی وارد فضای شعر مذهبی و آیینی شد. او دارای مدرک کارشناسی علوم تربیتی از دانشگاه فرهنگیان مشهد است و اکنون به آموزگاری در مدارس ابتدایی مشغول به کار است. «شهریار سنجری» از سال‌های کودکی همیشه به خواندن و نوشتن علاقه‌مند بود و مدام با شعر شنیدن سر و کار داشت اما زمانی که مشغول مطالعه و آمادگی برای آزمون کنکور بود، نوشتن را با شعر غیرآیینی شروع کرد و کم‌کم مشغله‌های تحصیلی باعث شد تا شعر را رها کند ولی از یکسال بعد یعنی سال ۱۳۹۹ دوباره به سرودن پرداخت و خیلی جدی‌تر به شعر نگاه کرد. در همان سال اولین شعر آیینی را سرود و وارد حوزه شعر مذهبی شد. انجمن ادبی «تشرف» روزهای چهارشنبه با گردانندگی «سید حسین سیدی» در صحن «پیامبر اعظم» حرم مطهر رضوی اولین انجمنی بود که وی حضور یافت که با شیوع کرونا این انجمن تعطیل شد. با این شاعر جوان خراسانی، در خصوص وضعیت شعر آیینی به گفت‌وگو نشستیم؛

شعر باید در معرض نقد قرار داده شود

شهریار سنجری با بیان اینکه همیشه سعی داشته‌ام شعرم را در معرض نقد قرار بدهم، گفت: از همان سال‌های اول که وارد حوزه ادبیات شدم، سعی داشتم شعرم را در معرض نقد قرار بدهم. زمانی که در انجمن ادبی «تشرف» شرکت می‌کردم به شعر نگاه جدی نداشتم و آن انجمن هم که متاسفانه عمر کوتاهی داشت. اما از زمانی که انجمن ادبی «مطلع» راه اندازی شد، همیشه سعی می‌کردم در این انجمن من اولین نفر باشم که در جلسه شعرش را می‌خواند. چرا که رسم بود در نیم ساعت اول جلسه درباره کار یکی از شاعران شرکت کننده صحبت شود. به نظر من انجمن ادبی «مطلع» از این نظر که اختصاصی در مورد کار یکی از شاعران شرکت کننده صحبت می‌کند در بین همه جلسات مشهد رکورد دارد. شاعرانی مثل مسعود یوسف‌پور، علی مقدم، احمد حیدری، ابوالفضل عصمت‌پرست و محمدعلی بقایی در جلسات و در فضای مجازی به طور خیلی جدی درباره شعر به من کمک کردند و همیشه ممنون لطفشان هستم. اما با همه این‌ها نمی‌توانم بگویم شاعر خاصی را الگوی تام و مطلق خود تا به حال قرار داده‌ام. طبیعتاً از بعضی شاعران چیزهایی یاد گرفته‌ام؛ مثلاً آرایه ایهام تناسب را خیلی دوست دارم و آن را از حافظ یاد گرفته‌ام. یا مثلاً ترکیب‌سازی‌ها را از اشعار مرحوم «حسین منزوی» یاد گرفته‌ام یا زبان سالم در شعر را از اشعار سعدی آموخته‌ام ولی هرگز به صورت تمام تحت تاثیر شاعری نبوده‌ام.

سنجری افزود: در میان قالب‌های شعری، قالب غزل با توجه به محدودیت‌ها و کارکردهایی که دارد برایم قالب برتر و سرآمد است. اما آن نوع شعری که با آن راحت‌تر هستم و با زحمت کمتری می‌توانم بسرایم، شعر محاوره است که این‌گونه شعر در ادبیات امروز ما بیشتر با قالب چهارپاره معرفی شده است.

در شعر آیینی قرار نیست کسی به شاعر رتبه دهد

این شاعر جوان در خصوص بحث شعر آیینی نیز بیان کرد: در بحث شعر آیینی بر این معتقدم که قرار نیست کسی به شعر ما رتبه دهد. زیرا شعر آیینی برای معصومین نوشته می‌شود و هدیه‌ای برای آن بزرگواران است. از نگاه من تنها کسانی که قابلیت رتبه دادن به شعر آیینی را دارند خود معصومین هستند. بنابر همین دلیل است که هرگز تا به حال در جشنواره‌ای شعرهای آیینی‌ام را شرکت نداده‌ام. با تمام احترامی که به داوران جشنواره‌ها قائل هستم داوری درباره اشعار آیینی و امتیاز دادن به آن‌ها را قبول ندارم. ولی مثلاً در بحث مقاله نویسی در سال ۱۳۹۳ مقاله‌ای با عنوان «نقدی بر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران» نوشتم و آن مقاله در جشنواره خوارزمی تا سطح کشوری رتبه آورد.

وی افزود: همانطور که خانواده‌ام در علاقه‌مند شدن من به ادبیات موثر بودند، در علاقه‌مند شدن من به مذهب هم موثر بودند. از همان ایام کودکی، در روضه‌های خانگی و هیئت‌ها شرکت می‌کردم و در نگاه برخی از بزرگ‌ترهای خانواده‌ام، شعر باید همیشه آیینی سروده می‌شد. همین نگاه خانواده موثر بر این بود که به سمت شعر آیینی بروم با این دید که این‌گونه شعر، حسناتی برای شاعر ذخیره می‌کند.

شعر آیینی برخاسته از اعتقادات بچه‌های هیئت است

سنجری یادآور شد: شعر آیینی‌ای که امروزه در بین مردم رایج است، برخاسته از فرهنگ آن‌هاست و بیشتر برای شعری که در وصف اهل بیت باشد (چه در شکل مدح چه در شکل مرثیه) کاربرد دارد. گاهی مسائل روز ایجاب می‌کند تا گونه‌هایی مثل شعر مقاومت هم شعر آیینی محسوب شود. هر شعری که به آیین ما مربوط شود و مضامینش را از باورهای مردم بگیرد می‌شود شعر آیینی. در کلیت مخاطبان شعر آیینی افراد مذهبی هستند و اگر بخواهیم مخاطبینش را محدود کنیم می‌رسیم به افراد اهل هیئت.

وی ادامه داد: ما به عنوان شاعر آیینی باید در قالب شعر حرفی را بزنیم که با باور همین افراد اهل عزاداری در هیئت، همسو باشد چرا که مخاطبان شعر ما همان افراد مذهبی و اهل هیئت هستند. المان‌های شعر آیینی امروز می‌شود شامل سینه زدن، حرم، گنبد، اشک، ثواب اشک و… آرایه‌هایی هم که یک شاعر آیینی در شعرش استفاده می‌کند باید در خدمت همین المان‌ها باشد. پس می‌توان گفت که شعر آیینی و مذهبی ما برخاسته از باورها و اعتقادات بچه‌های هیئت ما می‌باشد و باید طبق عقاید آن‌ها شعر سرود و مضامین را هم از دل فرهنگ این عزیزان بیرون آورد.

شعر آیینی محدود به سده‌های اخیر نیست

این شاعر آیینی افزود: شعر آیینی در ادبیات فارسی هم جایگاه والایی دارد و هم پیشینه بسیار قوی دارد. مثلاً یک فرد مسن ایرانی که حتی سواد آکادمیک مدرسه‌ای هم ندارد به احتمال خیلی زیاد شعر معروف «شهریار» در وصف امیرالمومنین (ع) را یا ترکیب‌بند مشهور «محتشم کاشانی» را شنیده است. شعر آیینی محدود به سده‌های اخیر نیست. مثلاً نمی‌شود گفت که شعر آیینی از زمانی که حکومت صفوی روی کار آمد و مذهب شیعه در ایران رسمی شد متولد شده است. خیر این‌طور نیست.

شاعران آیینی را به شعار محکوم نکنیم/ شعر هیئت باید سواد مخاطب را ارتقا دهد

سنجری ادامه داد: می‌گویند که رودکی پدر شعر فارسی است. رودکی شاعری است که در قرن سوم هجری می‌زیست. در مجموعه اشعاری که از او به جا مانده است ما با بیتی مواجه می‌شویم که نشان دهنده ارادت او به امیرالمومنین (ع) است و آن بیت چنین است: «کسی را که باشد به دل مهر حیدر / شود سرخ رو در دو گیتی به آور». یا مثلاً در قرن چهارم هجری شاعری داشتیم به نام «ابوسعید ابولخیر» که از این شاعر هم یک مجموعه رباعی به جا مانده است و مطلع یکی از آن رباعی‌ها چنین است: «ای حیدر شهسوار وقت مدد است». با این شواهد پس نمی‌توان گفت شعر آیینی در ادبیات فارسی پیشینه‌ای ندارد؛ متاسفانه برخی معتقدند این نوع شعر جایگاه خاصی ندارد که با بررسی آثار قدیمی زبان فارسی متوجه می‌شویم این نظر اصلاً صحیح نیست.

برای سرودن شعر آیینی باید مطالعه غیرآیینی هم داشت

وی ادامه داد: شعر آیینی امروز از جهاتی بسیار کارآمد بوده و بسیار هم موفق عمل کرده است. در همین عصر خودمان خیلی از بزرگ‌ترها هستند که در ادبیات آیینی شاهکارهای فوق‌العاده‌ای تولید می‌کنند. اما از طرفی هم گروهی از دوستان هستند که به این حوزه ممکن است ضربه وارد کنند. آن گروهی که نقابی به نام الهام بر چهره زده‌اند و باورشان بر این است که چون شعر آیینی از طرف اهل بیت است و ملکی به نام «روح‌القدس» که در برخی روایات «حضرت زهرا» منظور شده است آن شعر را به شاعر عرضه می‌کند، پس نباید درباره شعر این بزرگواران صحبت شود و نظر یا انتقادی ارائه شود. این عده معتقدند هر چه بر قلمشان آمد درست است و نباید ایرادی از شعرشان گرفته شود. گویا شاعر یک پستچی است که نامه‌ای را از حضرات دریافت می‌کند و مخاطبان امروزی هم گیرنده‌های این نامه‌ها هستند. به نظر من این گروه تا حدی باعث ضعف شعر آیینی شده‌اند. پیشنهاد من این است که این تعصب را کنار بگذارند و کمی به مطالعه بپردازند. مطالعه نه فقط در حوزه شعر آیینی، بلکه نظر من این است که خارج از این حوزه هم مطالعه کنند. به شخصه خود من از همان اول راه که وارد شعر آیینی شدم، بزرگ‌ترهای این حوزه به من گفتند که اگر می‌خواهی در شعر آیینی به خوبی عمل کنی حتماً آثار غیر آیینی را هم مطالعه کن. اما متاسفانه انسان‌های امروز با مطالعه کردن، تماشای فیلم، سریال و تئاتر میانه چندان خوبی ندارند. اگر تفکر خود را بسط دهند و تعصبشان را کنار بگذارند و نمونه‌های دیگر ادبی را بخوانند و از دنیای درونی خودشان بیرون بیایند آن وقت نتیجه خیلی خوبی را دریافت می‌کنیم.

عده‌ای شعر آیینی را با شعار یکسان می‌دانند

این شاعر آیینی مشهدی خاطرنشان کرد: در برخی از جلسات مشهد مثل انجمن ادبی مطلع، ارادت و تا حدودی انجمن ادبی ارادت رضوی، تمام تمرکز بر شعر آیینی است. در این انجمن‌ها اگرچه که شعر غیر آیینی هم می‌توان خواند اما توجه و تمرکز بیشتر بر شعر آیینی است. در چنین انجمن‌هایی شاعران آیینی خیلی راحت می‌توانند شعر خود را عرضه کنند تا در مورد آن شعر بحث شود و نظر تخصصی داده شود. اما برخی از جلسات دیگر هستند که این حس را به شاعر القا می‌کنند که انگار در آن جلسه جایی برای شاعر آیینی نیست. چرا که اکثریت جمعیت غیر آیینی هستند و متاسفانه در این جلسات برخی از دوستان حضور دارند که شعر آیینی را اصلاً شعر نمی‌دانند و آن را با شعار یکسان می‌بینند. معتقدند که شعر مذهبی شعری است که ارزشی ندارد. در چنین جلساتی طرف تا شعر آیینی می‌خواند اعضای جلسه به عمد از شعرش چنان ایرادهایی می‌گیرند که شاید واقعاً آن ایرادها در شعرش نباشد. یا به عبارتی بهتر است بگویم هر طور شده می‌خواهند به تو بفهمانند اینجا، جای شاعر آیینی نیست.

گاهی مطالعه شاعر آیینی پای منبر نشستن است

شهریار سنجری ادامه داد: از آنجایی که امروزه شعر آیینی مخاطبی جز مردم معتقد به آیین ندارد، پس شاعر آیینی باید تلاش کند تا یک رابطه دو سویه میان شاعر و مخاطب بسازد. در یک جاهایی شاعر باید از فرهنگ مخاطب استفاده کند و چیزی را بگوید که مخاطب می‌پسندد. در یک جاهایی مطالعه شاعر آیینی رفتن به هیئت و مداحی گوش دادن و پای منبر نشستن است تا نبض مخاطب به دستش بیاید و بداند مخاطب امروزی چه چیزی را می‌پسندد. اما از طرفی هم نباید گرفتار این امر شد که فقط مخاطب به شاعر آیینی فرمان بدهد.

وی ادامه داد: کسی که فرمان می‌دهد به جامعه مذهبی باید خودش شاعر باشد و گفته‌هایش طبق فرهنگ مخاطبین شعر آیینی باشد. پس وظیفه یک شاعر آیینی در قبال مخاطبش این است که حرفی را بزند که حرف دل مخاطب است تا مخاطب بتواند با شعر حس مشترک را تجربه کند اما از شعریت کارش به این بهانه که شاید مخاطب متوجه منظور نشود نکاهد. مثلاً بگوید در فلان جا، فلان آرایه اگر استفاده شود ممکن است مخاطب متوجه نشود پس از این آرایه استفاده نمی‌کنم. اینگونه کم‌کم از ارزش هنری کار کاسته می‌شود. همانطور که مخاطب فرهنگش را به شاعر القا می‌کند، پس شاعر هم باید با استفاده از شاعرانگی، مخاطبش را رشد دهد تا فرمان فقط و فقط به دست مخاطب نباشد.

شعر آیینی به راحتی در ذهن مردم ماندگار می‌شود

وی با بیان اینکه اوج قدرت شعر آیینی در ماندگاری‌اش است گفت: اوج قدرت شعر آیینی در اثرگذاری و ماندگار شدنش است. بسیاری از وقوع انقلاب‌ها و جنگ‌ها تحت تاثیر شعر بوده است. حتی در صدر اسلام چیزی به نام رجز وجود داشت و امروزه نوعی دیگر از این رجزخوانی‌ها در هیئت‌ها اجرا می‌شود. حتی در دوران دفاع مقدس آقای «آهنگران» برای مردم رجز می‌خواند تا مردم بیشتر ترغیب به دفاع از کشور شوند. همه این‌ها بیانگر تاثیر قوی شعر آیینی است. شعر آیینی به راحتی در ذهن مردم ماندگار می‌شود، برای مثال از «شهریار» پنج دفتر شعر به زبان ترکی به جا مانده است که اشعار این پنج دفتر در مضامین عاشقانه و عارفانه است. اما مردم ما زمانی که اسم «شهریار» را می‌شنوند مصرع «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را» در ذهنشان تداعی می‌شود. یا مثلاً «فقط حیدر امیرالمومنین است» مصرعی است که در سده‌های گذشته سروده شده اما هنوز بین مردم رایج است. پس شعر آیینی هم ماندگار است و هم اثرگذار.

وی خاطرنشان کرد: شعر هیئت علاوه بر اینکه باورها را تبلیغ می‌کند، باید فرهنگ و سواد مخاطب مذهبی خود را هم ارتقا دهد. مضمون شعر هیئت همیشه نوعی معرفت شناسی و باور و عقاید است، اما اینکه چگونه مضمون خود را بیان کنیم نیازمند مقداری زحمت است. یکی از آفت‌های شعر هیئت امروز، صریح‌گویی است. برای مثال ما فکر می‌کنیم که خیلی مستقیم و صریح باید بگوییم من سینه زن حسینم و بقیه کار اهمیتی ندارد و همین که منظور حرف رسانده شد کافی است. در صورتی که می‌شود همین سینه زدن را در لایه‌های زبانی مختلف بیان کرد. به خصوص در مرثیه‌ها این آفت خیلی دیده می‌شود که شاعر واضح و بدون هیچ‌گونه هنرنمایی، به اتفاقات اشاره کرده است و این برای منی که مخاطب جدی این‌گونه اشعار هستم خیلی آزار دهنده است. می‌شود که همه آن اتفاقات را با لایه‌های زبانی و آرایه‌ها و تصویرسازی‌های خاص بیان کنیم تا هوش ادبی مخاطب خود را هم بالا ببریم.

عده‌ای از شاعران آیینی رغبتی به مطالعه نشان نمی‌دهند

این شاعر آیینی جوان افزود: مهم‌ترین مشکلی که در عده‌ای از شاعران آیینی دیده می‌شود این است که رغبتی به مطالعه نشان نمی‌دهند. یا به کسی که مثلاً آثار اروپایی را مطالعه می‌کند با این تصور که نیازی نیست یک فرد شیعه به مطالعه آثار افرادی مثل شکسپیر بپردازد، به راحتی برچسب غرب‌زدگی و فرهنگ فروشی می‌زنند. در حالی که خیلی از این افراد که به مطالعه چخوف و شکسپیر و… انتقاد دارند حتی نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه خودمان را هم مطالعه نمی‌کنند. یا روایات اهل بیت را حتی تورق نمی‌کنند و پای صحبت علما هم نمی‌نشینند و معتقدند شعر فقط یک الهام است و کوششی نیست بلکه جوششی است. پس با این حساب ضرورتی برای مطالعه نیست. اما شعر هم به جوشش نیاز دارد و هم به کوشش، هم به مطالعه آیینی نیاز دارد، هم به مطالعه آثار غیر آیینی. ما باید فرد به فرد شاعران آیینی را رشد دهیم تا از جهان درونی خود بیرون بیایند و حتی از تعابیری که مختص فرهنگ غرب است گاهی استفاده کنند.

شعر آیینی از سیاست جدا نیست

شهریار سنجری با بیان اینکه شعر آیینی از سیاست جدا نیست یادآور شد: شعر مذهبی برای بیان باورهای مذهبی استفاده می‌شود. ما با این نوع شعر، عقایدمان را به مردم نشان می‌دهیم. تمام حضرات معصوم و وابستگانشان حرکاتی که در زندگی داشته‌اند سیاسی بوده است. قیام امام حسین (ع) در کربلا یک حرکت سیاسی بود و با این حرکت نشان دادند که ما در راه ایستادگی در برابر ظلم، حتی از جان کودک شش ماهه خود گذشتیم. یا مثلاً صلح امام حسن (ع) و اتفاقاتی که برای حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) افتاد همه ریشه سیاسی داشت. پس با این حال نمی‌توان گفت که شعر آیینی از سیاست جداست. شاید عده‌ای از شاعران امروز صلاح ندانند که شاهد مثال‌هایی از جهان امروز در شعرشان بزنند و خیلی کلی بگویند ما به پیروی از حضرت زهرا (س) از ظلم بیزاریم. یا مثلاً در فرهنگ ما شهادت بهترین نوع مرگ است، خود من شعری دارم با این مصرع که «هر کس نشده شهید، مرده‌ست رفیق». این مصرع هم فرهنگی، هم مذهبی و هم سیاسی است. عده‌ای به بیان این عبارات به صورت کلی می‌پردازند و عده‌ای با شاهد مثال‌های امروزی شعر می‌گویند. مثلاً برای مقاومت امروز فلسطین و لبنان و بیزاری از اسرائیل شعر می‌گویند. حالا اینکه شاعران کلی گویی کنند یا با شاهد مثال شعر بگویند مرتبط با سلیقه شاعر است. اما در کل موافق این نیستم که شعر آیینی از سیاست جداست.

شاعران آیینی را به شعار محکوم نکنیم/ شعر هیئت باید سواد مخاطب را ارتقا دهد

وی افزود: مهم‌ترین و لذت‌بخش‌ترین لحظه برای یک شاعر آیینی آن لحظه‌ای است که شعرش توسط دیگران اجرا شود و ورد زبان‌ها بشود. بارها پیش آمده که من مشغول انجام کارهای روزمره‌ام بوده‌ام و در همان حال شعرم در هیئت‌های شهر خودم یا دیگر شهرها در حال اجرا شدن بوده است. جایی که از خودم خیلی احساس رضایت کردم وقتی بود که متوجه شدم شعرم را حتی افراد غیر مداح خوانده‌اند و توسط شعرم یا از شنیدن مدح اهل بیت لذت برده‌اند یا از شنیدن ذکر مصیبت اهل بیت اشک ریخته‌اند. فرض کنید مثلاً طرف در کربلا قدم می‌زند و شعر مرا زمزمه می‌کند در حالی که حتی اسم من را به عنوان شاعر اثر نمی‌داند.این همیشه برایم خیلی لذت‌بخش و ارزشمند است.

مشهد از نظر شاعران آیینی شهر پرباری است

سنجری ادامه داد: در مشهد افراد زیادی مثل مسعود یوسف‌پور، علی مقدم (عاصی خراسانی)، احمد حیدری، محمدعلی بقایی، محسن علوی، ابوالفضل عصمت‌پرست، امیر فرخنده و رضا وکیل‌آذر هستند که به نحو احسن شعر هیئت و آیینی کار می‌کنند و قوت شعرشان واقعاً بالاست. خوشبختانه شعر این افراد نه تنها در شهر مشهد، بلکه در کل ایران شناخته شده و خیلی وقت‌ها در هیئت‌های مختلف کشور شعرشان نقل مجلس است و مداحان کار درست و شناخته شده مثل «محمود کریمی» آثار شاعران ما را اجرا می‌کنند. همه این اسامی که نام بردم برای امثال من حکم یک بزرگ‌تر را دارند. مشهد از نظر شاعران آیینی و هیئتی شهر پرباری است.

وی خاطرنشان کرد: هدف همه ما شاعران آیینی این است که شعرمان را به معصومین هدیه کنیم. اما برای این هدف باید زحمت کشید و به بهترین شکل شعر را ارائه داد. طبیعی است که گاهی خسته شویم و اذیت شویم اما باید تلاش کنیم تا شعر بدون نقص و در شأن اهل بیت باشد.

علاقه دارم شعرم شنیده شود نه اینکه نامم برده شود

این شاعر خراسانی افزود: برای من هرگز مطرح شدن نام «شهریار سنجری» ملاک نیست. بیشتر علاقه دارم تا شعرم شنیده شود نه اینکه نامم شنیده شود. اگر گاهی شعری از من توسط یک مداح اجرا شده یا در سایتی منتشر شده یا اینکه از هر طریق دیگری به دست مردم رسیده باشد به من حس خوبی می‌دهد. اما خوشحالی من از این بابت است که عده‌ای با شعر من ارتباط برقرار کرده‌اند و توسط این ارتباط به اهل بیت نزدیک شده‌اند. خوشحالی من از این بابت نبوده که فلان شخصیت شناخته شده شعرم را خوانده و اجرا کرده است اما طبیعتاً اگر شعری را مداحی اجرا کند که مسمتع بیشتری دارد، آن شعر بیشتر در بین مردم شناخته می‌شود.

وی ادامه داد: هدف اصلی حرفم این است که شاعران آیینی هم می‌توانند هم‌زمان با اینکه فرهنگ و مذهبشان را تبلیغ می‌کنند به ادبیات هم مسلط باشند و از ابزارهای کلامی استفاده کنند. همه شاعرانی که آیینی کار می‌کنند هم اهل ادبیات هستند و هم مذهب را می‌شناسند پس بهتر است آن‌ها را به شعار دادن محکوم نکنیم. برخی معتقدند که ما شاعران آیینی صرفاً با شعارهایمان دیده شده‌ایم. اگر جایی هم شعاری داده‌ایم، شعارمان وابسته به اقتضای فضایی بوده است که در آن قرار گرفته‌ایم.

شعر شاعران آیینی خالی از قوای ادبی نیست

شهریار سنجری یادآور شد: درست است که شاعران آیینی دم از فرهنگ خود می‌زنند اما شعرشان خالی از قوای ادبی نیست. پس باید بیشتر به این شاعران بها داد تا محدود به فضای هیئت نشوند و شعرشان در جاهای دیگری هم علاوه بر هیئت شنیده شود. بدون تعارف و تعصب می‌گویم که خراسان مهد شعر و ادب است. اما همیشه احساس می‌کنم که حتی در جلسات مذهبی خود مشهد هم به شعر مشهد بها داده نمی‌شود. مثلاً خیلی از روزنامه‌ها با شاعران آیینی مشهد مصاحبه نمی‌کنند. یا در بسیاری از شب شعرها از شاعران مشهد دعوت نمی‌شود. این تفاوت قائل شدن را همیشه متوجه شده‌ام. ما در همه شهرها شاعر خوب داریم، اما بارها دیده می‌شود که شهر ما از شهر دیگری شاعران بهتری دارد اما از شاعران آن شهر دیگر یاد می‌شود نه شاعران شهر ما.

شاعر جوان مشهدی ادامه داد: روحیه نقد پذیری خیلی خوب است و برای هر شاعری لازم است. اما متاسفانه در برخی جلسات می‌بینم شخصی که به نقد شعر می‌پردازد، مشخص است که هدفش نقد شعر نیست بلکه تخریب شخصیت آن شاعر است.

شاعران جوان جدی گرفته نمی‌شوند

شهریار سنجری افزود: دوستانی معتقدند شعر شهر مشهد بزرگ‌تر ندارد. بزرگ‌ترهایی هم عقیده دارند که مشهد کوچک‌تر ندارد. نتیجه این نزاع داخلی این شده است که بزرگ‌ترهای ما که چند دهه با امثال من اختلاف سنی دارند، به راحتی قابل دسترس نباشند و گاهی ما جوان‌ها را جدی نگیرند. من به عنوان یکی از کوچک‌ترین‌های این حوزه همیشه اعلام آمادگیکرده‌ام برای اینکه در محضر این استادان زانوی ادب بزنم و از ته دل آرزو دارم روزی با بزرگ‌ترهایی که بنا بر ادب از آوردن نامشان پرهیز می‌کنم، ارتباط برقرار کنم و شبیه شاگردی حرف گوش‌کن پای توصیه‌هایشان بنشینم.

شاعران آیینی را به شعار محکوم نکنیم/ شعر هیئت باید سواد مخاطب را ارتقا دهد

وی همچنین در خصوص تصمیمش بر چاپ کتاب گفت: من برای چاپ کتابم صحبت‌هایی با برخی از بزرگواران کرده‌ام اما به آن نتیجه مطلوب نرسیدم. اما قطعاً نتیجه چند سال فعالیتم را در آینده نزدیک، در قالب کتاب ارائه خواهم داد البته قبل از آن باید به یک نظم شخصیتی برسم و خودم را به عنوان یک «شهریار سنجری» دارای کتاب بپذیرم.

باید که نذر تو کنم خاکسترم را

شهریار سنجری، در پایان گفت‌وگو با ایبنا، چند نمونه از اشعار آیینی‌اش را تقدیم خوانندگان ایبنا کرد:

زهرا بمان در خانه بالاجبار حتی

ما را ببین با چشم‌های تار حتی

هر دم دعای مغفرت را خوانده‌ای شد

مشغول استغفار، استغفار حتی

جسم تو زخمی می‌شود عنوان تو نه

تو مادر این خانه‌ای بیمار حتی

عجل وفاتی را نخوان اینقدر، جایش

حمد شفایت را بخوان یک بار حتی

با تو که راضی نیستی هرگز ببینی

در پای زن‌های یهودی خار حتی

این نامسلمانان چه چه‌ها کردند زهرا

لبخندهات افتاده‌اند از کار حتی

وقتی که در افتاد رویت نزد مردم

پیش خودش شرمنده شد نجار حتی

زخمی شده دیوار خانه بعد از آن روز

لطمه زده از غصه‌ات دیوار حتی

تنها نه اینکه دشمن تو راه کج رفت

کج خلق شد با پهلویت مسمار حتی

-----------------------

حالا که دوری از تو سوزانده پرم را

باید که نذر تو کنم خاکسترم را

غیر از جناب تو خریداری ندیدم

هر چه نگاه انداختم دور و برم را

خاک کف پای تو بودن فخر دارد

بالا اگر می آورم گاهی سرم را

من شاعرم واقف به شأن واژه هایم

جز تو کسی نشنیده از من نوکرم را

هر دل که شد غمخانه ی ارباب عالم

در زندگی هرگز نبیند رنگ غم را

جز لحظه ای که پا به هیات می گذارم

هیهات اگر بیند کسی چشم ترم را

به احترامت لحظه ی مرثیه خواندن

بیرون کشم از دست خود انگشترم را

-------------------------

امشب بریم عیادت فاطمه

ما نوکرا که عمری مدیون شیم

خیال که واسه‌ی جوونا عیب نیست

خیال کنیم امشب و مهمون شیم

بریم بگیم ببخش که غیر گریه

هیچ کاری بر نمیاد از چشم‌مون

تو شهر ما دل نگرونت شدن

مرد و زن و بچه و پیر و جوون

تو این روزا چقدر اذیت شدی

فقط خداست که می‌دونه فاطمه

با شری که برای تو درست شد

خدا بخیر بگذرونه فاطمه

خدا خودش رحم کنه به جوونیت

خدا خودش برا دلت بسازه

همین که چشمای تو بسته میشه

آسمونم روحیه شو می بازه

چادر تو تصویری از بهشته

تاریکی رو با روشنیش می‌کُشه

برای ما شیعه‌ها سر پناهه

چادر تو حتی اگه خاکی شه

واست گذشتن یه روز اخیرأ

مساوی با گذشت یک سال شده

بیشتر ناراحتی‌مون از اینه

یکی مثل مغیره خوشحال شده

نه تنها از در و دیوار خونه

تو غیر ظلمِ بی شمار ندیدی

که از در و دیوار همسایه هم

غیر اذیت و آزار ندیدی

این شبا فکر ما گداها نباش

این شبا سعی کن پر تو جمع کنی

می‌رسه کم‌کم دیگه اون لحظه که

از تو خونت بسترت رو جمع کنی

از روزی که افتادی روی زمین

غیر غم از این روزگار ندیدیم

هر چی که فکر کنی خزون و دیدیم

هر چی که فکر کنی بهار ندیدیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها