سه‌شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۷
ظرفیت‌های قوی فرهنگ عامه بوشهر برای کمک به داستان‌نویسی جنوب

بوشهر- احمد آرام، داستان‌نویس جنوبی معتقد است که بوشهر یک فرهنگ عامه بسیار قوی دارد که می‌تواند کمک خیلی خوبی به داستان‌نویسی جنوب باشد.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهام بهروزی: احمد آرام از جمله نویسندگان جنوبی است که جغرافیای جنوب را با روایت و شگرد متفاوتی در شاکله داستان‌هایش بازآفرینی می‌کند. وی بهترین بوم‌نگاری را در داستان‌نویسی، خیانت به بوم می‌داند تا بتوان از آن عبور کرد و به پسابوم رسید.

پیش از آرام، صادق چوبک نیز در داستان به پسابوم رسیده بود و از همین‌روست که داستان‌های وی هرگز روی کهنگی به خود نگرفته است. محمدرضا صفدری هم دیگر نویسنده جنوبی است که در برخی از کارهایش رویارویی متفاوتی با بوم دارد. احمد آرام با تحسین صادق چوبک و همچنین صفدری در مهارتی که در بوم‌نگاری دارند، آن‌ها را نویسندگان موثری در پسابوم‌نویسی می‎‌داند.


آرام که به‌‎تازگی رمان «شبی که انتو با درد خویش آشنا شد» را منتشر کرده، در نوشتن داستان شگردهای خاص خود را دارد، او با بهره‌گیری از پنداره واقعیت و کاربرد هوشمندانه «تعلیق»، فضایی انتزاعی از جنوب را در آثارش می‌آفریند که در عین شگفت‌انگیزی، خواندنی است. او هرگز در داستان‌هایش به تکرار و خاطره‎‌گویی نمی‌رسد. زبان داستان‌هایش نو است اما کاملاً مناسب با فرهنگ عامه جنوب در روایت‌گری است. از همین روست که در داستان امروز، آثار او از نمونه‌های موفق ژانر «رئالیسم جادویی» شناخته می‌شوند.

ظرفیت‌های قوی فرهنگ عامه بوشهر برای کمک به داستان‌نویسی جنوب

جشن نوروز را بهانه‌ای قرار دادیم تا به سراغ این نویسنده برای گپ‌وگفتی عیدانه درباره انعکاس جغرافیا و بوم بوشهر در آثار داستانی نویسندگان بوشهری و وضعیت داستان‎‌نویسی این منطقه در دوره کنونی برویم. در بخشی از گفت‌وگو با این نویسنده که تاکنون آثار متعددی نظیر «غریبه در بخار نمک» (مجموعه داستان- نیم‌نگاه، ۱۳۸۰)؛ «مرده‌ای که حالش خوب است» (رمان- افق، ۱۳۸۳)؛ «آنها چه کسانی بودند؟!» (مجموعه داستان- افق، ۱۳۸۷)؛ «همین حالا داشتم چیزی می‌گفتم» (مجموعه داستان- چشمه، ۱۳۸۹)؛ این یارو، آنتیگونه (نمایشنامه- نوح نبی، ۱۳۸۹)؛ «به چشم‌های هم خیره شده بودیم» (مجموعه داستان- کتابسرای تندیس، ۱۳۹۰)؛ «حلزون‌های پسر» (رمان- افق، ۱۳۹۳)؛ «بیدار نشدن در ساعت نمی‌دانم چند» (مجموعه داستان- نیماژ، ۱۳۹۵)؛ «باغ استخوان‌های نمور» (رمان- نیماژ، ۱۳۹۶)و… را منتشر کرده، خواستیم تا کتاب‌هایی را برای مطالعه در نوروز به مخاطبان خود معرفی کند.


آرام، کتاب‌های «سایه و سنگ» محمدرضا صفدری، «قمارباز» داستایفسکی، «اتاق شماره ۶» آنتوان چخوف، «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» عطیه عطارزاده و «همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها» از رضا قاسمی را برای مطالعه معرفی کرد. در ادامه ماحصل گفت‌وگوی ما با این نویسنده نوگرا و خلاق جنوبی می‌آید.

بوشهر، شهری است پر از داستان، چقدر با این نظر موافقید؟

کاملاً؛ دلیلش هم این است که در بوشهر ما یک فرهنگ عامه بسیار قوی داریم و این فرهنگ عامه می‌تواند کمک خیلی خوبی به داستان‌نویسی جنوب باشد، همانطور که فرهنگ عامه آمریکای لاتین به قول گابریل گارسیا مارکز شالوده داستان‌نویسی در آن سرزمین محسوب می‌شود. وقتی که با دریانوردها صحبت می‌کنیم می‌بینیم که اشراف کاملی به بومیت جایی که زندگی می‌کنند دارند در نتیجه اگر بخواهیم جغرافیای داستان را در جنوب به‌خصوص در بوشهر بسازیم باید متکی بر فرهنگ عامه باشیم و بومی را معرفی کنیم که برای مردم تازگی داشته باشد و نگاهی پسامدرن باشد.

بوشهری‌ها در خاطره‌گویی مانند راوی اول شخص در داستان به طور زیرکانه و غریزی‌، پایبند عناصر داستانی هستند و مهم‌تر از همه ضرباهنگ کلام را می‌شناسند. از همین روی، شنونده از داستان‌ها و روایت‌هایشان خسته نمی‌شود؛ چراکه واژگان بومی قابل استفاده در جای جای جملاتشان، بافت روایت آن‌ها را قوام می‌بخشند.

همین طور است. از دید شما داستان‌نویسانی چون چوبک، رسول پرویزی، محمدرضا صفدری، منیرو روانی‌پور تا چه میزان در بازنمایی بوم و فرهنگ این شهر پرقصه موفق ظاهر شدند؟ کدام‌یک در این زمینه موفق‌تر بود؟

به عقیده من، تنها صادق چوبک به‌درستی این کار را انجام داده است. او با پرهیز از ویترینی کردن فرهنگ عامه یا توریستی کردن آن، بوشهر واقعی را در داستان‌هایش زنده نگه داشت. در واقع، چوبک برای ما یک راهنمای بزرگ است؛ او با تدبیر خاصِ خود بوم را مورد استفاده قرار داده است به‌خصوص در رمان تنگسیر و چیزی که در این رمان حیرت‌آور است، استفاده شگفت او از باورهای مردمی است. به داستان خارق‌العاده «چرا دریا طوفانی شده بود» توجه کنید! شما با نویسنده‌ای روبه‌رو هستید که جغرافیا و زبان آن را به‌خوبی می‌شناسد. زمان خطی داستان با نثری روان پیش می‌رود و همه روایت پیرامون یک ضرب‌المثل بوشهری شکل می‌گیرد.

00:00
00:00
Download

البته محمدرضا صفدری هم نویسنده‌ای است که در داستان‌هاش جغرافیا را می‌سازد و به تناسب پیرنگ خود زبان را به‌تناسب جغرافیا کشف می‌کند.


منیرو روانی‌پور هم تلاش‌هایی برای بازتاب اقلیم بوشهر در داستان‌هایش کرده و اینکه می‌گویند «منیرو در اهل غرق به بوم‌گرایی با نگاهی به گفتمان قدرت پرداخته است»، درست است؟

خیر؛ چون بوم در کار منیرو روانی‌پور مانند رسول پرویزی در سطح قرار دارد، به این دلیل که نتوانسته بوم را مدرن کند، بیشتر گرته‌برداری عامه‌پسندانه از «ماکوندو» ی مارکز کرده است. گرچه او دو کتاب خوب دارد به‌نام «کنیزو» و «سنگ‌های شیطان» که به عقیده من از «اهل غرق» ش بهتر هستند.

به نظر شما بوم منعکس‌شده در داستان‌های کدام‌یک از نویسندگان نام‌برده‌شده با بوشهر امروزی قرابت بیشتری دارد؟

قطعاً آثار چوبک. ببینید من بیشتر به داستان‌هایی که می‌خواهند جغرافیای بوشهر را در یک بازتولید نوین بسازند، فکر می‌کنم. اینکه چرا داستان «چرا دریا طوفانی شده بود» چوبک بعد از این همه سال نو مانده است؟ دلیل دارد؛ دلیلش هم این است که چوبک روایت داستان‌هایش را در مسیر رئالیستی- ناتورالیستی قرار می‌دهد و از حافظه‌اش مدد می‌گیرد تا با درآمیختن با بوم و جغرافیا به یک زبان بی‌رحمانه و خشن مسلط شود. هرچند رسول پرویزی را طنزپرداز بسیار قوی می‌بینم اما بوم در کارهایش در سطح می‌گذرد و مانند چوبک در بوم عمیق نشده، حتی کاربرد شیوه مدرن روایی در کارش دیده نمی‌شود.


شما خود نیز در آثارتان به بوم بوشهر توجه ویژه دارید؛ اما با روایت‌هایی متفاوت و گاه انتزاعی که از خصیصه‌های داستان‌نویسی مدرن است؛ در کدام اثرتان بوم عینیت‌یافته به بوم کنونی بوشهر نزدیک‌تر است؟

اینجا باید اشاره کنم نگاه من به بوم یک نگاه «پسا بوم» است؛ یعنی خمیرمایه فرهنگ عامه را در اختیار دارم و از آن سود می‌برم تا به یک زبان تازه برسم. با توجه به اینکه پسابوم، قابی است که ظرفیت روایی داستان را در خود می‌گیرد و داستان را بر اساس همان انگاره‌های بومی دراماتیک می‌سازد. داستان بومی این نیست که تو یک مشت واژگان بومی را به خورد داستان‌هایت بدهی یا اینکه مَتل‌ها و افسانه و اسطوره‌های جنوبی را به همان شکلی روایت کنی که مردم قبلاً آن را شنیده باشند. توجه کنید این روزها داستان‌نویسان جوان بوشهری با آمیزه‌ای از طنز و خاطره‌نویسی و سوء‏استفاده از بوم، به خیال خودشان داستان بومی نوشته‌اند، حال آنکه حافظه قوی و خلاقیت در کارهایشان دیده نمی‌شود؛ همه چیز در سطح می‌گذرد و در سطح پایان می‌یابد، بی‌آنکه داستان‌ها در انسان نفوذ کرده باشد.

حال مدرن‌نویسی را فضای انتزاعی بوشهر و فرهنگ پویایش به من داده، آن هم نه به شکل ادا و اطوار، بلکه از درون جوشیده و بیرون زده است. از میان آثارم، رمان‌های «مرده‌ای که حالش خوب است» و «حلزون های پسر» به بوم بوشهر نزدیک‌تر است، به این دلیل که جغرافیا را ساخته‌ام؛ جغرافیایی که متعلق به خودم است؛ جغرافیایی که می‌خواهد با تکیه بر پسابوم، یک بوشهر دیگر را به تصویر بکشد.

در بازنمایی سیما و جغرافیای بوشهر بیشتر روی کدام ویژگی‌های بوشهر تاکید دارید؟

بیشتر روی چیزهایی تاکید دارم که در نگاه اول دیده نمی‌شوند. من به شما نمی‌گویم آنها چه چیزهایی هستند؛ چون این یک راز است که پس از چاپ داستان‌ها رونمایی می‌شود.

با مطالعه آثار شما، متوجه شده‌ام که افسانه‌ها و خرده‌روایت‌ها یکی از حوزه‌هایی است که همواره مورد توجه شما در داستان‌نویسی است، این‌گونه نیست؟

بله، درست است؛ چون زندگی در این جغرافیای داغ و شرجی‌زده منقطع است. شما در اینجا پرده به پرده زندگی می‌کنید چون همه چیز این شهر رازآمیز و جادویی است. جادو، زندگی را منقطع می‌کند و در همین مسیر انگار تکثیر می‌شوی؛ انگار قطعاتی از تو شناور بر دریاست و همین‌هاست که گاهی ما را می‌ترساند و گاهی هم غنی می‌شویم از این جادو. به همین دلیل با هر افسانه‌ای، افسانه می‌شویم و با هر اسطوره‌ای به ریشه‌های خود پی می‌بریم.

آیا داستان جدیدی هم دارید که باز در جغرافیای بوشهر خلق شده باشد؟

بله؛ مجموعه‌داستانی دارم که فعلاً نامش «بوق سگ» است. یک رمان جدید هم دارم که ویراستاری‌اش تمام شده و «دستی که کوبه‌ها را به صدا در می‌آورد». این رمان را همین روزها برای انتشار به دست ناشر خواهم سپرد. این رمان به شدت بومی و بوشهری است البته به سبک وسیاق خودم.

در بخشی از گفت‌وگو به سوءاستفاده برخی از نویسندگان بومی در استفاده از بوم اشاره کردید تا به گمان خود داستان بومی بنویسند که خروجی آن داستان‌هایی سطحی‌نگرانه با خلاقیت پایین شده است! در این باره بیشتر توضیح می‌دهید؟

ببینید آنهایی که جغرافیا، زبان، مکان و فرهنگ عامه را به خوبی می‌شناسند، کارهایشان ماندگار است و این آثار می‌توانند جغرافیای بوشهر را بازنمایی کنند. قطعاً افرادی که خاطره‌نویسی را با داستان اشتباه گرفته‌اند، راه به جایی نخواهند برد!


چه خلأیی را در آثار داستانی امروزی که درباره جغرافیای بوشهر نوشته شده‌اند، مشاهده می‌کنید؟

پرسش خوبی است. هر شهری بوم خود را دارد. از تهران گرفته تا خراسان و تبریز و بندرعباس. صادق هدایت در داستان نوین، نخستین کسی است که بوم تهران را کشف کرد، نیرنگستانش را بخوانید. نشناختن فرهنگ عامه در داستان خلأ ایجاد می‌کند. طبیعی است داستانی که با پشتوانه بوم عرضه می‌شود، دارای هویت است. به عقیده من، هر اثر ادبی از داستان کوتاه تا رمان یک بیانیه است؛ هر نویسنده‌ای بیانیه‌‏ای مخصوص به خود دارد؛ این بیانیه‌ها استوار است بر «منِ» نویسنده. این «من» ریشه در جغرافیا و زبان مکان دارد. بنابراین بیانیه چوبک با هدایت فرق می‌کند؛ چرا که هر دو متکی به باورهای خودشان هستند و از این روست که هویت داستان عیان می‌شود.


چرا در میان نسل امروزه و جوان، نویسنده‌صاحب سبکی مثل شما و چوبک و صفدری و… ظهور نکرده و همه در یک سطح تقریباً مانده‌اند، دلیل آن چیست؟

دلیل آن واضح است، چون برخی از این نویسندگان جوان فقط می‌خواهند دیده شوند. با اینکه اغلب آنها استعداد دارند اما کارشان را بد شروع کرده‌اند!


چه آینده‌ای را پیش روی داستان‌نویسی بوشهر می‌بینید؟

نسلی که الان دارند می‌نویسند، نسل بدی نیستند اما نتوانسته‌اند «منِ» گمشده‌شان را در داستان پیدا کنند. البته این را بگویم که در خورموج چند نویسنده خوب هستند که مجموعه‌داستان‌های قابل‌تاملی را چاپ کرده‌اند. نویسنده‌هایی که دور از هیاهو می‌نویسند.


به نظر شما آیا می‌توان با داستان به جهانی شدن بوشهر دامن زد؟ همان‌طور که موسیقی بومی با تلاش برخی از هنرمندان موجب مطرح شدن نام بوشهر در جهان شده است.

ببیند داستان با موسیقی و سینما فرق دارد. البته اینکه می‌گویید موسیقی بومی جهانی شده، تعجب می‌کنم! آیا در جهان کسی تحت تاثیر نی‌انبان قرار گرفته که آن را در ارکسترهای سمفونی جهان به اجرا درآورد؟ ما پیش از آن ساز نی‌انبان ایرلندی داریم که فقط در رژه‌ها استفاده می‌شود. حال شما نگاه کنید در موسیقی امروز بوشهر چه به روزگار خیام‌خوانی آمده‌است دیگر خود تا ته این قضیه بروید؛ اما در خصوص اینکه چرا داستان ما جهانی نمی‌شود باید اشاره کنم چون «وجودی» یا اگزیستانسیال نیست که البته آرزو دارم این اتفاق بیفتد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین