چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۶
بحران در اقتصاد جهانی، چه باید کرد؟

کتاب «بحران در اقتصاد جهانی، چه باید کرد؟» بیانگر تازه‌ترین دغدغه‌های احمد سیف درباره اقتصاد سیاسی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «بحران در اقتصاد جهانی، چه باید کرد؟» بیانگر تازه‌ترین دغدغه‌های احمد سیف درباره اقتصاد سیاسی است. او در این اثر به بحران در اقتصاد جهانی پرداخته و معتقد است اگرچه بیش از ده سال از بحران بزرگ جهانی سال ۲۰۰۸ گذشته است، اینجا و آنجا رهبران سیاسی با اغراق درباره دستاوردهای اقتصادی خویش آدرس غلط می‌دهند و متأسفانه بخش عمده‌ای از مجموع شرایطی که به بحران بزرگ جهانی منجر شد هنوز دست نخورده باقی مانده‌اند.

سیف می‌گوید، اگر ادعای محققانی چون استکهمر و راجان و اشتیگلتز را بپذیریم یکی از عوامل مهم بحران ساز افزایش نابرابری درآمد و ثروت بوده است؛ اما اکنون می‌دانیم که نابرابری از آنچه پیش از بحران جهانی سال ۲۰۰۸ وجود داشت افزون تر شده است. ده سال از اجرای سیاست‌های مخرب گذشته است و امروزه شاهد پیامدهای مخرب آن در اغلب این جوامع هستیم. البته در بیشتر این سالها ادعا می‌شد که اقتصاد جهانی در حال رونق نسبی و برون آمدن از بحران است اما خبر داریم که میزان بدهی در همین حال تریلیون‌ها دلار بیشتر شده است.

طی این مدت اغلب کشورهای سرمایه داری برای کنترل بدهی سیاست‌های ریاضتی را در پیش گرفته بودند تا نگذارند میزان بدهی افزایش پیدا کند. یک نتیجه گیری بلافاصله این است که هر چه ادعای مدافعان این سیاست مخرب ریاضتی باشد، واقعیت این است که در رسیدن به عمده ترین هدف خود که کاستن از میزان بدهی دولتها بوده این سیاست در همه جا با شکست کامل روبه رو شده است. در عین حال سیف در این کتاب اشاره می‌کند که این سطح از بدهی در اقتصاد جهان به شدت نگران کننده است و بعید نیست که با اندک تغییر نامساعدی در یکی از متغیرهای مالی و پولی به صورت یک بحران غیر قابل کنترل تازه نمود یابد. در ضمن این وضعیت بر این دلالت دارد که ادعای برون آمدن از رکود، به قول معروف به اندکی مبالغه آلوده است.

به باور احمد سیف، گذشته از بحران مالی و اقتصادی واقعیت این است که در جهان امروز - ۲۰۲۳ با بحران‌های متعددی روبه رو هستیم که اگرچه به یکدیگر مربوطند و یکدیگر را تشدید می‌کنند اما متأسفانه راه حل ساده و سرراست ندارند. در فصل اول این کتاب گزارش مختصری از بحران چندبعدی‌ای که با آن روبه رو هستیم ارائه می‌شود. ابعاد دیگر این بحران اقتصادی، بحران سیاسی، اجتماعی و احتمالاً از همه مهمتر بحران محیط زیستی است. اگر بحران سیاسی در بسیاری از کشورهای جهان به صورت جریان‌های پوپولیستی خود را نشان می‌دهد. نماد بحران اجتماعی در جوامع گوناگون به شکل‌های متفاوتی در می‌آید در جایی به صورت خارجی ستیزی بروز می‌کند و در جای دیگر به صورت خشونت روزافزون جلوه‌گر می‌شود؛ و در شماری از کشورهای اروپایی مشخصاً به صورت اسلام ستیزی خود را عیان می‌کند.

بحران محیط زیستی هم که به گمان نویسنده کتاب عیان‌تر از آن است که قابل کتمان باشد هر چند عده‌ای همچنان به شیوۀ کبک سرشان را در برف فرو کرده‌اند مقوله بهداشت محیط زیست از آن حوزه‌هایی است که اندکی کم دقتی یا مسئولیت گریزی در مدیریت آن بعید نیست انسان را به همان سرنوشتی دچار کند که دایناسورها در گذشته با آن روبه رو شده‌اند. در فصل دوم از مکانیسم‌هایی سخن گفته می‌شود که نقش مهمی در توزیع نابرابر درآمد و ثروت دارند اما نویسنده معتقد است اقدام مؤثر و قابل توجهی برای تصحیح آنها صورت نگرفته است در کنار کوشش دولت‌ها برای کاستن از پرداخت‌های رفاهی به طبقات فرودست در جوامع سرمایه داری، شواهدی از پرداخت یارانه ادامه دار به ثروتمندان در کتاب ارائه می‌شود.

در فصل سوم علل گسترش نابرابری در جوامع سرمایه داری بازارهای مالی بررسی می‌شود، که اگرچه قرار است برای کمک به بخش مولد اقتصاد ایجاد شده باشد اما بخش عمده فعالیت‌هایش به جای اینکه به جد مشوق و مددکار - سرمایه گذاری و تولید ارزش در اقتصاد باشد در حوزه رانت ستانی است.

موضوع فصل بعدی نگاهی به مقولۀ فقر و پیامدهای آن است. اگرچه قرار بود در پیامد جهانی کردن «نیک بختی» هم «جهانی» بشود اما شواهد ارائه شده در این فصل نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از مردم در جوامع گوناگون از منافع رشد اقتصادی برکنار مانده‌اند حتی از جوامع پیشرفته سرمایه داری شواهدی ارائه می شود که نشان می‌دهد در بریتانیا کانادا و آمریکا شاهد رشد شمار کسانی بوده‌ایم که به کمک‌های اضطراری غذایی دولت‌ها و انجمن‌های خیریه وابسته شده‌اند. در انگلیس و کانادا از آن به عنوان بانک مواد غذایی نام می‌برند و در آمریکا هم آن را به بیان تحت اللفظی - «تمبرهای غذا» یا «کوپن غذا» نام داده‌اند.

در فصل بعدی نویسنده کتاب برای تخفیف و حل این تنگناها نقش دولت در اقتصاد سرمایه داری متأخر را بررسی می‌کند. حرف مولف کتاب این است که به خاطر پیچیدگی تنگناهایی که با آن روبه‌رو هستیم و بابت تغییرات و تحولاتی که پیش آمده است باید دولت به صورت فعال و مؤثری در اقتصاد مداخله کند. منظور احمد سیف از مداخله هم نه تنها برای تصحیح عملکرد، بازار بلکه برای شکل دادن به بازار است تا پیامدهای فعالیت در بازار از آنچه در چهار دهه گذشته شاهد بوده‌ایم، متفاوت باشد. با توجه به بحران محیط زیستی ای که با آن روبه‌رو هستیم، سیف موافق کوشش برای رشد اقتصادی نامحدود نیست؛ چون به جد بر این باور است که با توجه به شیوه ای که عمل می کنیم کره زمین نمی‌تواند هزینه‌های رشد نامحدود را برای زمان طولانی تری بپردازد. به همین دلیل نویسنده کتاب بر این باور است که باید برای تغییر پیامدهای عمل در بازار تمرکز کنیم تا بتوانیم با کاستن از نابرابری روز افزون درآمد و ثروت در راستای رسیدن به اقتصادی فراگیر قدمی به جلو برداریم.

در فصل پایانی کتاب هم نتیجه بندی از تمامی مباحث مطرح شده در کتاب ارائه می‌شود و به این پرسش که چه باید کرد پاسخ داده می‌شود.

کتاب «بحران در اقتصاد جهانی، چه باید کرد؟» نوشته احمد سیف در ۲۶۴ صفحه به بهای ۲۵۰ هزار تومان از سوی انتشارات افکار منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین