بهروز همتی، موسیقیدان و سخنران سومین نشست «سعدی شناسی» استفاده از شعر در موسیقی ایرانی را بر اساس ذوق، سلیقه و دانش خواننده میداند و معتقد است دلایلی چون محدودیتهای وزنی در گوشههای موسیقی گاه در این امر دخیل بوده است.
در ابتدای این نشست همتی با تاکید بر این امر که اگر شناخت سعدی دغدغهای جدی برای همگان بود، به طور حتم انسانها از پریشانی در زندگی رهایی مییافتند گفت: همواره احساس و برداشت من از سرودههای سعدی این بوده که سعدی شناسی چه تاثیری میتواند در زندگی ما داشته باشد. فرهنگ سعدی برای ما مغفول مانده و کاربرد عملی پیدا نکرده است. هنگامیکه به دنبال کلمات مرتبط با موسیقی کلیات سعدی را مرور میکردم به غزل(چو کسی درآمد از پای و دستگاه داری/ گرت آدمیتی هست دلش نگاه داری) رسیدم. به اعتقاد من اگر میتوانستیم بر اساس محتوی این غزل زندگی کنیم، زندگی بهتری داشتیم.
وی در ادامه به موضوع نشست و ارائه تعریف مختصری از اصطلاحات موسیقی، دستگاه و ردیف پرداخت.
همتی به عنوان موضوع نشست اشاره و تصریح کرد: در این عنوان تقدم و تاخری باید به کار برده میشد؛ چراکه موسیقی در گذشته تا پیش از ترجمه آثار فلاسفه به کار برده نشده است. در دوران ایران پس از اسلام کتابهای فلسفه و حکمت رواج پیدا کرد و توجه به ترجمه این آثار جلب شد. از آن پس اصطلاح موسیقی جایگزین کلمههایی چون نغمه، آواز و خنیاگری شد.
وی با تاکید بر این امر که سابقه استفاده از اصطلاح ردیف به حدود 200 سال پیش باز میگردد، اظهار داشت: اگر عنوان نشست «نقش شعرهای سعدی در روایت موسیقی دستگاهی» انتخاب میشد، از نظر ارتباط آن با موسیقی عنوان صحیحتری بود.
این استاد موسیقی سابقه استفاده از اصطلاح دستگاه در موسیقی را نیز حدود 200 سال ذکر کرد و در تعریف این اصطلاح گفت: این کلمه ترکیبی است. گاه در زبان پهلوی سه معنای تخت شاهی، شاید(پسوند زمان) و آواز و آهنگ را داشته است. اما به نظر میرسد ترکیب دست به معنای نواختن و گاه(پسوند مکان) به منای جای گرفتن دست بر روی ساز معنای صحیحتری برای این اصطلاح بوده است.
وی درباره موسیقی ایرانی و نحوه ایجاد نغمه توضیح داد: موسیقی ایرانی بر اساس ساخته شدن یک نغمه روی چهار نت که یک دانگ نامیده میشده، پدید آمده و از کنار هم قرار گرفتن دو دانگ یک مقام ساخته شده است.
همتی با تاکید بر این که به دلیل توجه نکردن به موسیقی و مشکلات و موانع موجود بر سر راه آن در مقطعی از زمان اصرار بر این بود که موسیقی را جزو علوم ریاضی به حساب آورند و ارسطو نیز موسیقی را یکی از شعب ریاضی میدانسته و فیلسوفان ایرانی نیز با این طرز فکر موافق بودهاند افزود: امکان ضبط موسیقی در آن دوران وجود نداشته است. همچنین کتابت موسیقی و آوانگاری سالها بعد رواج یافته در نتیجه برای آموزش موسیقی تکرار نغمههای موسیقی امری ضروری بوده و نام آنرا گوشه گذاشتهاند.
وی ادامه داد: برای هر یک از این گوشهها اسامی سازندگان و یا روایتکنندگان آنها را برگزیدهاند و سپس یک استاد موسیقی بخشی از این گوشهها را به دنبال هم و به گونهای که از نظر موسیقی با هم تناسب داشته باشند، ردیف میکرده و این ردیف به نام آن استاد باقی میمانده است.
این استاد موسیقی با تاکید بر این که ردیف، پسوندی برای مجموعه دانستههای یک استاد موسیقی است، یادآور شد: در حقیقت در آموزش موسیقی به هنرجو گوشههای موسیقی آموزش داده میشود و تکرار این گوشهها مجموعه ثابتی را به وجود میآورد.
وی در بخش دیگری از سخنانش به توضیح نحوه انتخاب اشعار در موسیقی ایرانی پرداخت و اظهار داشت: در انتخاب اشعار همانند ردیفسازی سلیقه خواننده و دانش او بسیار موثر بوده است. به عنوان مثال مفصلترین ردیف آوازی که آوانگاری شده و اشعارش در اختیار است ردیف آوازی محمود کریمی است. این مجموعه شامل آموختههای کریمی از استادش عبدالله دوامی و تجربههای خودش بوده است. دوامی گاه یک دستگاه را با سه بیت از شعر یک شاعر به پایان برده و این امر نشان میدهد استفاده از شعر بر اساس ذوق و سلیقه و دانش آن موسیقیدان بوده است.
همتی تعداد ابیات سعدی را که در ردیف استاد عبدالله دوامی به کار رفته 10 تک بیت خواند.
در بخش دیگری از این نشست، تجبر، دبیر نشست در ابتدای سخنان خود به سابقه فعالیت همتی در زمینه موسیقی اشاره کرد و گفت: همتی سابقه 15 سال تدریس در هنرستان موسیقی را دارد. همچنین استاد تار و سهتار در دانشکده موسیقی است. از سوی دیگر با گروههای موسیقی نیز همکاری دارد.
وی در ادامه با تاکید بر پیوند شعر با موسیقی در فرهنگ ایرانی اظهار داشت: در فرهنگ ایرانی شنیدن یک قطعه موسیقی بدون آواز مرسوم نیست. موسیقی ایرانی از آواز بهرههای بسیاری برده است. اما آنچه اهمیت دارد و نگرش تاریخی را میطلبد، دلایل راه یافتن شعر سعدی به موسیقی ایرانی بوده و به طور کلی دلایلی که شعر را وارد موسیقی ایرانی کرده است.
دبیر نشست «سعدی شناسی» نخستین راه گسترش شعر در گذشته را شاعرانی خواند که با موسیقی ارتباط داشتهاند و افزود: شاعران دوره نخست ادب فارسی همگی دستی بر ساز داشتهاند و با موسیقی آشنا بودهاند.
وی یادآور شد: توانایی خواندن شعرش به شیوهای خوش و دلنشین در گذشته برای یک شاعر امری ضروری بوده؛ اما اگر شاعری این توانایی را نداشته برای خود راوی اختیار میکرده است.
تجبر در توضیح ویژگیهای راوی ادامه داد: راوی صدایی باز و رسا داشته و از سوی دیگر شعرشناس و سخنوری توانا بوده است. شاعر شعرش را به راوی میسپرده تا شعرش پراکنده شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش نمونه تاریخی از تصنیفسازی بر شعر سعدی را یادآور شد که به زمان ابن بطوطه باز میگردد و بر اساس شعر (تا دل به مهرت دادهام در بحر فکر افتادهام/ چون در نماز استادهام گویی به محراب اندری) بوده است.
دبیر نشست «سعدی شناسی» در ادامه با تاکید بر این امر که روایت در موسیقی به دو دسته روایت آوازی و روایت سازی تقسیمبندی میشود گفت: این مجموعهها به صورت ردیف به هنرجو آموزش داده میشده. ردیف، زبان موسیقی ایرانی است. اگر هنرجو مجموعهای از ردیفها را بداند با موسیقی ایرانی آشناست.
وی به ویژگی ادبی بیتهایی که در ردیف موسیقی به عنوان مثال ردیف استاد محمود کریمی استفاده میشده اشاره و تصریح کرد: معیار انتخاب ابیات برای خواننده معیاری ذوقی بوده و از سوی دیگر در برخی از گوشهها محدودیت وزنی در موسیقی وجود داشته است.
بخش پایانی این نشست به پرسش و پاسخ اختصاص یافت. یکی از حضار پرسشی مبنی بر اینکه آیا شعر سعدی بر موسیقی تاثیر داشته و یا موسقی زمان سعدی بر شعر او موثر بوده، مطرح کرد.
همتی در پاسخ به این پرسش اظهار داشت: با وجود تمام اشاراتی که سعدی به موسیقی داشته، اما نسبت به سایر شاعران شخصیت متشرعتری داشته و کمتر با موسیقی مانوس بوده است. رودکی چنگ مینواخته و مولوی بربط؛ اما سعدی به صورت علمی با موسیقی آشنا نبوده است.
موسیقی سنتی ایرانی چه تغییراتی قبل و بعد از اسلام یافته است، پرسش دیگری بود که مطرح شد.
همتی با تاکید بر این که تا پیش از ورود اسلام جز آثار نقش بسته بر کتیبههای بیستون و طاقبستان مجموعه آثار دیگری از موسیقی ایرانی در دست نیست، توضیح داد: در دوران فارابی و اعتلای فرهنگ ایرانی و اسلامی، توجه به موسیقی رواج بیشتری مییابد. مبانی نظری موسیقی نوشته میشود و آثار آن نیز در دست است.
در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا موسیقی ایرانی در حال نابودی است یا خیر، همتی اظهار داشت: همواره این ترس وجود داشت که ممکن است موسیقی از بین برود و این ترس منجر به جمع آوری ردیف در موسیقی شد. اما بیشترین لطمه از نظر ساخت و عمق معنوی به موسیقی از زمانی آغاز شد که تصمیم گرفتند آنرا ثبت کنند.
وی یادآور شد: موسیقی مقامی قومها مانند موسیقی کردی هنوز ثبت نشده و نسل به نسل این موسیقی منتقل شده بی آنکه از بین رفته باشد. موسیقی در ایران جزو هنرهای شنیداری است.
همتی در پایان تاکید کرد: هر استاد باید به مرحلهای برسد که ردیفهای خودش را داشته باشد. موسیقی ایرانی هنری پویا و سیال بوده و باید آنرا رها کرد تا تجربههای جدیدی در این هنر بهدست آید. گردآوری ردیف در موسیقی بیشترین ضربه را به موسیقی ایرانی زده است.
بهروز همتي، سخنران این نشست متولد 1336 در بروجرد و فارغالتحصيل رشته موسيقي از دانشگاه هنر است.
وی آموزش موسیقی را نزد محسن نفر، حميد متبسم و ارشد طهماسبي آغاز کرد و از سال 1366 با حسين عليزاده كارش را ادامه داد. همچنين دورههاي كوتاه مدتي را نزد داريوش طلايي، محمدرضا لطفي و هوشنگ ظريف گذراند.
در سال 72 با گروه همنوايان به سرپرستي حسين عليزاده و همچنين با اركستر مضرابي به سرپرستي حسين دهلوي همكاري کرد. تدريس در هنرستان موسيقي، دانشگاه جامع علمي كاربردي و دانشگاه هنر و همچنين همكاري با گروه آوا به خوانندگي محمدرضا شجريان از ديگر فعاليتهاي اوست.
سومین نشست «سعدی شناسی» با حضور نیما تجبر، دبیر نشست و بهروز همتی سخنران شنبه(28 آذر) از ساعت 16 و 30 دقیقه تا 18 و 30 دقیقه در سرای اهل قلم واقع در خیابان انقلاب، خیابان برادران مظفر جنوبی، کوچه خواجه نصیر، پلاک 2 برگزار شد.
نظر شما