چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۷:۰۰
كيمياگري، ابزاري براي تشرف به واقعيت روح

از عصر روشنگري به اين سو، كيمياگري ميل سيري‌ناپذير به ساختن طلا تعبير شد كه افراد را به انبوهي از نسخه‌ها معتقد مي‌كرد، اما نويسنده كتاب «كيميا: علم جهان، علم جان» كيميا را از دريچه عرفان مي‌كاود و‌ ريشه آن را در مرتبه‌اي مافوق فرآيندهاي ذهني آگاهانه و در مقام نوعي تشرف به واقعيت روح جست‌وجو مي‌كند._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، بررسي كيميا از دريچه عرفان، موضوعي است كه طي چند دهه اخير بيش از پيش توجه پژوهشگران غربي را به خود جلب كرده است. آنان كيميا را با رويكردي عرفاني بررسي مي‌كنند و كمتر آن را به عنوان مقدمه‌اي براي شيمي مدرن مي‌پندارند.

كيمياگري به طلايه‌داري «جابربن حيان» از رونق بسياري در دنياي اسلام برخوردار است. وي به دليل شاگردي در نزد امام صادق(ع) علمش را با روحانيت پيوند داد و گردي از عرفان بر آن پاشيد. او كيميا را علمي الوهي مي‌پنداشت و به خوانندگانش توصيه مي‌كرد كه پيش از مطالعه آثارش، اعمالي عبادي به جا آورند. كيمياگري علمي متعلق به تمام دنياست، زيرا در بسياري از سنت‌ها و آيين‌ها در طول تاريخ وجود داشته و در تمامي آنها نيز صبغه‌اي عرفاني دارد.

از عصر روشنگري به بعد، هنگامي كه تنها آن چه با عقل طبيعي توجيه‌پذير بود رسميت يافت، كيمياگري نيز پيش‌قراول علم شيمي به شمار آمد. به همين دليل تقريبا تمامي دانشمنداني كه به ادبيات كيميا توجه داشته‌اند، تنها به عنوان مراحل اوليه اكتشافات شيمي به آن نگريسته و بي‌اختيار نتيجه مي‌گرفتند كه ميلي سيري‌ناپذير به ساختن طلا همواره موجب شده است كه كساني به انبوهي از نسخه‌ها اعتقاد پيدا كنند. آنان در تعابيرشان كيميا را چيزي بيش از نوعي كار پست عامه‌پسند و خرافي فلسفه طبيعي قدما به حساب نمي‌آوردند.

با اين اوصاف، هرگز به ذهن كسي خطور نكرد كه هنري از اين نوع با وجود همه نابخردي‌ و فريب‌كاري‌هايش در نظر عقل‌گرايان، چگونه توانسته است در طول قرن‌ها خود را در دل فرهنگ‌هاي بي‌اندازه مختلف شرق و غرب جاي دهد!؟

«تيتوس بوركهارت» در كتاب «كيميا: علم جهان، علم جان» به كيميا به عنوان نشانه‌اي از توانايي عميق روح و جان مي‌نگرد و فارغ از تعابير روان‌شناسي «يونگ» كه آن را پشتوانه اثبات نظريه ناخودآگاه جمعي ساخته است و منشأ آن را در شالوده رواني مبهم مي‌جويد، به ياري شناسايي رشته وحدت‌بخش رموز كيمياوي، ريشه آن را در مرتبه‌اي مافوق فرآيندهاي ذهني آگاهانه و در مقام نوعي تشرف به واقعيت روح جست‌وجو مي‌كند.

به اعتقاد بوركهارت، كيمياگران راستين هرگز در دام روياي خوش ساختن طلا گرفتار نيامدند و هدفشان را همچون خوابگردها يا از طريق فرافكني‌هاي منفعل مضامين ناهوشيار نفس خويش دنبال نمي‌كردند، بلكه برعكس، روش سنجيده‌اي را دنبال مي‌كردند كه اصلاح فلزشناختي آن يعني هنر تبديل فلزات پست به نقره يا طلا، به يقين بسياري از پژوهندگان ناوارد را گمراه كرده، اگرچه اين كار في‌نفسه منطقي و مهم‌تر از آن به‌راستي عميق است. 

«تيتوس بوركهارت» زاده 1908 و متوفاي 1984، هنرشناس و انديشمند سوييسي ـ آلماني، از جمله نويسندگان پيشتاز معتقد به حكمت جاويدان در قرن بيستم بود. نوشته‌هاي او حوزه چشمگيري را دربر مي‌گيرد. بوركهارت در باب مابعدالطبيعه ناب، علوم سنتي و علوم متجدد، هنر مقدس، تاريخ و ديگر جنبه‌هاي گوناگون تمدن‌هاي سنتي قلم زده است. وي مترجم،‌ ناشر و مشاور در احياي شهرهاي سنتي به هيأت زيباي نخستين آنها بود. 

از آثار مهم وي مي‌توان به «هنر مقدس در شرق و غرب»،‌«مباني هنر مسيحي»،‌‌ «شارتر و تولد كليساي جامع»، «فاس شهر اسلام» و «كيميا: علم جهان، علم جان» مي‌توان اشاره كرد. 

چاپ نخست كتاب «كيميا: علم جهان، علم جان» با ترجمه گلناز رعدي‌آذرخشي و پروين فرامرزي در شمارگان 1000 نسخه، 242 صفحه و بهاي 42000 ريال از سوي انتشارات حكمت منتشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط