سيداحمد نادمي در نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «ساعت نه و ربع به عقربه آویخته میشوم» سروده علی آبان گفت: جریانشناسی نظریههای ادبی نتوانسته روندی رو به رشد را در مسیر حرکتهای ادبی و شعر ایجاد و به ارتقای آن کمک کند. بهتر است تلاشهای شاعران معطوف جریانهایی شود که شعر امروز را با فضای آکادمیک آشتی میدهد.
نادمی از منتقدان این نشست با ارائه مقدمهای پیرامون فضای آکادمیک و شاعرانه در ایران گفت: این مجموعه شعر سبب میشود از لحاظ آکادمیک شعر آزاد و سپید را که تا کنون چندان جدی نبوده است جدیتر بگیریم، البته حضور شاعران و بزرگانی چون محمدرضا شفیعی کدکنی و رضا براهنی این مسیر را تا حدی هموار کرده است اما این عرصه نیاز به خلق آثاری دارد تا بتوانیم این نوع از شعر را شعری دارای جایگاه و مرتبه ویژه بشناسیم.
وی افزود: مطالعه مجموعه «ساعت نه و ربع به عقربه آویخته میشوم» برای خوانندگان حرفهای شعر آیندهای روشن را ترسیم کرده و نشان میدهد وضعیت شعر سپید و آزاد به سامانتر خواهد شد.
این شاعر ادامه داد: اشارات و تلمیحات شاعر گاه بیش از یک اشاره شده است و مخاطب را آزرده خاطر میکند؛ چراکه احساس خواندن خطابهای را به ما میدهد و این فضا دلگیری مخاطب را در پی خواهد داشت.
وی با انتقاد از نوع علامتگذاریهای شاعر در این مجموعه اظهار داشت: نوع علامتگذاریهای شاعر در این مجموعه کار را مشکل کرده است و بسیاری از علامتگذاریها به نظر بیدلیل میآیند و خوانش کتاب را برای خواننده دشوار میکنند.
نادمی گفت: مجموعه «ساعت نه و ربع به عقربه آویخته میشوم» را از جمله آثاری میدانم که آشتی میان فضای آکادمیک و شعر را ایجاد کرده است و حمایت فضای آکادمیک را به سمت شعر جلب میکند. سود اصلی این حمایت و همکاری به شعر امروز ما میرسد.
نادمی در پایان سخنانش یادآور شد: به مبحث جریانشناسی نظریههای ادبی بسیار پرداختهایم اما این مبحث تاکنون به نتیجه مفیدی نرسیده و نتوانسته است روندی رو به رشد را در مسیر حرکتهای ادبی و شعر ایجاد کند.
شکارسری: تعادل میان فرم و محتوا در سرودههای آبان دیده میشود
شکارسری یکی از منتقدان نشست درباره این مجموعه شعر گفت: در این مجموعه سرودهها با روالی مشخص و معطوف به شخصیت فردی شاعر و دنیای شاعرانگی او در حرکت هستند. در نظر اول احساس میکنیم این شاعر دغدغه سیاسی و اجتماعی ندارد و حوادث پیرامون خود را در شعرهایش بروز نمیدهد.
وی افزود: با کمی دقت نظر متوجه میشویم شاعر در لابه لای سطرهای خود کلاژی از تاریخ دارد و به مسائل اجتماعی و سیاسی جهان نیز میپردازد. همچنین حس نوستالوژی زیبایی را از دوران کودکی شاعر در این سرودهها میتوان دید.
شکارسری ادامه داد: موسیقی و زبان شاملو بر سرودههای آزاد این شاعر حاکم است و در شعرش تعادلی میان فرم و محتوا وجود دارد. البته در سرودههای بلندتر گاه شاعر بهطور صحیح به بیان اندیشه خود پرداخته است.
وی در پایان با تاکید بر فخامت زبانی این شاعر اظهار داشت: زبان شاعر زبانی فخیم و موسیقایی و البته در بند جذابیتهای آوایی است. از سوی دیگر در شعرهای آبان ریسکهای شاعرانه نمیبینیم و شاعر در بند به کارگیری زبان شعرهای دهه 40 و 50 است.
نظر شما