چاپ نخست كتاب «فقر و غنا از ديدگاه روايات: ريشهها، راهكارها، پيامدها، مدح و ذمها، جمع روايتها و...» تاليف علي احمديخواه(كوهناني)، از سوي انتشارات مسجد مقدس جمكران منتشر شد. اين كتاب احاديث مدح و ذم موضوع فقر و غنا را براي دستيابي به علل و ريشه آن بررسي ميكند._
اگر فقر خوب است، پس چرا روايتها مذمتش كردهاند. چنانچه ناداري، بد است؛ پس چرا ـ طبق روايت ـ رسول رحمت(ص) فرمودند: «الفقر فخري و به افتخر؛ فقر، فخر من است و به آن افتخار ميكنم!»
اگر دارايي مطلوب است، پس اين همه مذمتش چرا؟! به گونهاي كه اگر سليمانبن داود(ع) هم باشي، باز آخرين پيامبري هستي كه وارد بهشت ميشوي؛ «آخر نبي يدخل الجنه سليمانبن داود و ذلك لما اعطي في الدنيا».
نويسنده ميكوشد پاسخي براي اين پرسشها و امثال آن مسايل را از زبان اهلبيت معصوم(عليهمالسلام) بشنود و تعارضهاي ظاهري احاديث را، با روايات ائمه(ع) حل كند؛ از اين رو براي رسيدن به پاسخ دقيق اين پرسشها، تلاشي جدي صورت گرفته است.
فقر و غنا در لغت
در ابتداي كتاب كتاب «فقر و غنا از ديدگاه روايات: ريشهها، راهكارها، پيامدها، مدح و ذمها، جمع روايتها و...» به مفاهيم «فقر، غنا، فقير و غني» از نظر لغت و اصطلاح و كاربرد و استعمال آنها، اشارهاي شده است. در مفردات آوردهاند كه «فقر» در لغت به چهار معنا آمده است؛ «نياز ضروري كه در دنيا بين انسان و حيوان مشترك است»؛ «ناداري، بيچيزي»؛ «فقر نفس ـ كه بدترين معناي فقر است ـ» و «فقر الي الله». در اصل «كمر شكسته» را «فقير» گويند. «غنا» نيز در لغت، به سه صورت استعمال شده است؛ «عدم نيازمندي، كه در اين مورد در غير خداوند متعال راه ندارد»؛ «احتياج اندك»؛ «كثرت سرمايه به حسب طبقات مردم».
كاربرد مفاهيم فقر و غنا
اين مفاهيم، در احاديث به معناي فقر و غناي قلب، فقر و غناي علمي، فقر و غناي نفس، فقر و غناي مادي و اقتصادي، آمدهاند. نقش قلم در اين نوشتار، نوشتن از فقر و غناي مادي و اقتصادي است.
معاني اصطلاحات «كفاف و عفاف» و «قوت»
مرحوم مجلسي(ره) بعد از نقل روايتي از كافي درباره اصطلاحهاي «كفاف، عفاف و قوت» نوشته است: «رزق او به قدر كفاف است؛ يعني به قدر حاجتي ميباشد و به اندازهاي كه او را از سوال و درخواست ـاز مردمـ بينياز ميكند». در «النهاية» نيز نوشته: «كفاف، آن است كه اضافه نباشد و به قدر احتياج باشد (رافع مايحتاج)». و در «المصباح» هم آورده است: «قوت او كفاف است؛ يعني به اندازه نياز ميباشد؛ بدون كم و زياد».
قرطبي نيز در معناي قوت مينويسد: قوت آن است كه بدنها را قوت بدهد و از نيازمندي جلوگيري كند.
در همه اين موارد و غير آن، وجدان و انصاف فرد، وكيل است و قاضي، و حاكم و محكوم؛ يعني خود ميداند با چه مقدار مال، نيازهاي او رفع ميشود كه كمتر از آن برابر است با احتياج و نيازمندي، كه همان فقر مذموم است. وجدان گواهي ميدهد كه چه مقدار اضافه بر نياز است و غير ضروري، كه آن مقدار تكاثر و سرگرم كننده خواهد بود و مذموم.
فقر، مايه افتخار رسول خاتم(ص)
و نيز از آن سرور انبيا(ص) نقل شده كه فرمودند: «مباهاتم به فقر است و به اين فقر افتخار ميكنم». براساس كتاب حاضر، هرچند كه برخي اين را فقر اقتصادي ميپندارند؛ اما تلاش اين تحقيق، آن سخن را «فقر معنوي» نسبت به خداي غني مطلق ميداند، نه فقر مادي؛ «انتم الفقراء الي الله».
فقر، زينت و گنج نزد خدا
امير مومنان علي(ع) فرمودهاند: «فقر، گنجي (پساندازي) نزد خداست ـ مانند شهادت ـ كه به افرادي كه خود بخواهد ميبخشد». همچنين فرمود: «در روز قيامت، فقر زينتي نزد خداست».
بر اساس اين مسايل حاصل كتاب عنوان ميكند كه نه فقر را فخر بدان! نه فقيري ـ به معناي بيچيزي و ناداريـ را خوش دار! چون اگر فرمود: «الفقر فخري و به افتخر»، اين بيان نيز هم از اوست كه فرمود: «كاد الفقر ان يكون كفرا».
نه به ملك و مال خوشحال باش كه عقوبت است و ماده شهوات و نه با ملك سليمان، مويد مالداران! زيرا كه ايشان(ع) آخرين پيامبري هستند كه وارد بهشت ميشوند. نه با ذكر و اوراد و دعاهاي رفع فقر، خانهنشين شو و صوفي مسلك؛ زيرا كه ائمه اطهار(ع) در عين تعليم اذكار، تلاش و كوشش بسيار ميكردند.
بعد از كار و تلاش و عدم تنبلي، به «روزي عفاف و قوت كفاف» راضي باش كه دعاي هميشگي رسول خدا(ص) براي خود و دوستان خويش بود.
همان گونه كه تارك آخرت مذمت شده، تارك دنيا نيز مذمت شده و از جرگه اهلبيت رسول(ص) خارج دانسته شده است. امر به درخواست «حسنه» دنيا و آخرت شدهايم و جمع دنيا و آخرت با هم منافات ندارد. بزرگ مرداني كه تجارت و معامله كردن آنان را از ياد خدا غافل نكند و باز ندارد.
چاپ نخست كتاب «فقر و غنا از ديدگاه روايات: ريشهها، راهكارها، پيامدها، مدح و ذمها، جمع روايتها و...» در شمارگان 2000 نسخه، 135 صفحه و بهاي 8000 ريال راهي بازار نشر شده است.
نظر شما