
رونمايي كتاب دوجلدي «پرونده كاريكاتور» تبدیل به نشست نقد و بررسی شد. در این مراسم، ميرشكاك به زوايد، حشوها و اشكالات دستوري در متن كتاب اشاره كرد و افزود: نويسنده این کتاب قلم رسايي در رساندن مطلب خود نداشته است. منصور فارسی نیز در بخش دیگری از نشست انسانها را از لحاظ عمق به چهار دسته تقسیم کرد؛ نعلبکی، حوض، اقیانوس و بینهایت._
در ابتداي اين جلسه كه با سلام ميرشكاك به صندليهاي خالي و سرمازدگي منصور فارسي و پاسخگويي ديباج به ميرشكاك از ميان حضار، تبديل به طنز شده بود، موسوي گفت: از آنجا كه هنرمندان حوزه هنرهاي تجسمي خود كمتر دستبهقلم هستند، مسوولان براي نقد اين آثار دست به دامان نويسندگاني ميشوند كه تسلط و تجربه كمتري در هنرهاي تجسمي دارند.
سپس ميرشكاك در نقد كتاب «پرونده كاريكاتور» گفت: به نظر من كتاب حاضر بيشتر يك جنگ است و اين مشكل خيلي به آقاي ضيايي مربوط نميشود. من اين كوتاهي را از جانب آقاي گودرزي ميدانم.
وي ادامه داد: اين رويكرد كه هر هنرمندي در عرصه هنر خودش از قلمي برخوردار باشد كه بتواند هنرش را بهخوبي منتقل كند، رويكرد اشتباهي است. هر خوانندهاي كه اين كتاب را بهدست بگيرد متوجه ميشود كه نويسنده، قلم رسايي در رساندن مطلب خود نداشته است.
اين منتقد در تكميل سخنانش، به زوايد، حشوها و اشكالات دستوري در متن كتاب اشاره كرد كه از آنها ميتوان كاربرد كلمات غلط «فراشگفت» و«ژانرگونه» را نام برد. وي سپس گفت: يكي از كمعنايتيهاي نويسنده توجه نكردن به محل كاربرد صفت تفضيلي است. تا وقتي در متن مقايسهاي صورت نگرفته است، استفاده از صفت تفضيلي بيجاست.
مير شكاك با اشاره به تتابع اضافات در متن، گودرزي ديباج را به عنوان رييس پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي مقصر دانست كه متن كتاب را پيش از انتشار آن به ويراستار نسپرده است.
گودرزي از ميان حضار در پاسخ به ميرشكاك گفت: تنها بخش محتوايي اين كتاب بر عهده ما بوده است و باقي مسايل از جمله مسايل نرمافزاري بهعهده انتشارات سوره مهر است.
در ادامه جلسه منصور فارسي درباره كتاب مورد بحث و اظهارات ديگر منتقد جلسه گفت: سعي من بر اين است كه از بحث تئوريك كاريكاتور شروع كنم. اين كتاب بسيار كار زيبندهاي است. ما در كشور فقر تئوري و كار روي زمين مانده زياد داريم و تنگنظريها باعث ميشود كه كارها بهدرستي صورت نگيرند. كافي است يك نفر مطالب اين كتاب و كتابهايي از اين دست را بفهمد؛ هرچند مشكلات بسيار عادي در اين كتاب هست كه حتما در كتابهاي بعدي رعايت خواهند شد.
وي در نقد اين كتاب به تعاريف ارايه شده از جانب مولف اشاره كرد و گفت: «كاريكاتور، طنز ترسيمي معنا نميدهد.» وي به ارايه تعاريف خود از مقولاتي چون هجو، هزل و طنز پرداخت و ادامه داد: در اينجا به اشتباه از كلمه هجو استفاده شده است، چون هجو فقط برخورد متني با يك رويداد است. همچنين در هزل ما صرفا براي ايجاد خنده طرحي را ترسيم ميكنيم و اثري كه بيننده را به غم واميدارد و هدفش عيبجويي است هجو نام دارد؛ اما هجو سياه يا طنز سياه بيمعناست.
فارسي پس از دستهبندي انسانها به لحاظ عمق، به چهار دسته نعلبكي، حوض، اقيانوس و بينهايت، بهاختصار به كاربرد و جايگاه كاريكاتور اشاره كرد و گفت: زبان كاريكاتور زبان امروز است و خوشحالم كه توانسته به وسيله كارتون به سينما راه پيدا كند و خود را جهاني كند.
اين كاريكاتوريست، بر خلاف آنچه ضيايي در كتاب اظهار داشته است، ارايه تعاريف منحصر بهفرد و كنسرو شده براي انسان امروز را الزامي دانست و گفت: تعريف طنز و هجو و هزل بايد در اينجا مطلق باشد؛ همانگونه كه با كفش اسكي نميتوان اسكيت كرد.
وي همچنين گفت: كاريكاتور از غار لاسكو و آلتاميرا آغاز شده است و نه بعد از اختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ و نميتوان از ظواهر يك واژه آن را تعريف كرد. طنز ترسيمي كه در اين كتاب بهعنوان تعريف كاريكاتور آمده است، تعريف مناسبي نيست. طنز حركتي است پايان نيافته و اغراقآميز كه پايان آن در ذهن مخاطب كامل ميشود.
سپس موسوي درباره عنوان كتاب گفت: درست است كه معمولا مطبوعاتيها در نامگذاري آثارشان از كلمه «پرونده» استفاده ميكنند، ولي با توجه به پژوهشي بودن كتاب حاضر، عنوان «پرونده كاريكاتور» براي آن مناسب نيست.
ميرشكاك در پاسخ به موسوي گفت: اتفاقا واژه پرونده دقيقا مناسب اين كتاب است؛ زيرا اين كتاب بهواقع پرونده، تذكره و جنگ است. از آنجا كه ما ايرانيها به تذكرهنويسي علاقه وافر داريم، اين مجموعه نيز تبديل به يك جنگ براي كاريكاتور شده است. وي درباره سخنان فارسي نيز گفت: ايشان از منظري به نقادي پرداختند كه خود مشمول نقد است.
اين طنزپرداز در ادامه سخنان پيشين خود مشكل ديگر اين كتاب را تعاريف ارايه شده در آن دانست و گفت: مولف در متن گاهي گريزهاي ابتري به فلسفه زده است و گاهي به ادبيات و مصطلحات رايج در آن نزديك شده است. براي مثال در كاربرد تركيب «اغراق مبالغهآميز» بهخوبي ميدانيم كه اغراق، نهايت مبالغه است و اين تركيب از اساس اشتباه است.
ميرشكاك در انتها به زحمات بسياري كه مولف در جمعآوري اطلاعات در مورد كاريكاتوريستهاي ايراني و غربي متحمل شده اشاره كرد و گفت: در هر صورت بهتر بود نويسنده بهجاي تعريف هزل و هجو و مكاتب نقاشي كه تعاريف جامع و مانعي هم نيستند، به تعريف خود كاريكاتور و توضيح شيوههاي مختلف آن ميپرداخت.
وي همچنين در پاسخ به فارسي در مورد تعاريف كنسرو شده گفت: ما در هنر تعاريف كنسرو شده نداريم و اگر چنين بود در همان زمان افلاطون و ارسطو بايد اين تعاريف متوقف ميشد. تعاريف هنري حالت جيوهاي دارند و نميتوان براي آنها چهارچوب ارايه داد.
وي ادامه داد: تعاريف همواره تقريبي هستند و شرحها ميتوانند دقيق باشند. عالم هنر، فلسفه و تفكر ممكن است با عوالم مهندسي و رياضي تناسباتي داشته باشد؛ ولي قابليت پذيرش تعاريف دقيق را ندارد.
موسوي نيز در انتهاي جلسه نقاط ضعف و قوت كتاب را اينگونه ذكر كرد: يكي از محاسني كه بخش معرفي كاريكاتوريستهاي اين كتاب دارد اين است كه دستهبنديها به لحاظ سياسي لحاظ نشده و صرفا هنري بوده است. هر چند كه در لنتخاب اندازه عكس و مطلب براي هنرمندان مشهور و شناخته نشده دقت كافي صورت نگرفته است. همچنين در تعاريف اين كتاب حكمهايي صادر شده است كه بهراحتي ميتوان نقيض آنها را يافت.
مراسم رونمايي و نقد و بررسي كتاب دوجلدي «پرونده كاريكاتور» تاليف محمدرفيع ضيايي، امروز دوشنبه ۱۲ مرداد، با حضور مولف، گودرزي ديباج، يوسفعلي ميرشكاك، منصور فارسي، عبدالجواد موسوي و جمع بسيار معدود مخاطبان در تالار مهر حوزه هنري برگزار شد.
نظر شما