به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سیزدهمین نشست از سلسله درسهای «شاهنامهپژوهی» عصر دیروز (17 مرداد) از ساعت 16 با حضور احمد ابومحبوب، مدرس این دوره و جمعی از علاقهمندان به شاهنامه در سرای اهل قلم برگزار شد.
ابومحبوب در آغاز جلسه اشارهای به تولد منوچهر و بزرگ شدن او داشت و توضیح داد: در این داستان منوچهر به نوعی یک چهره مقدس دارد و به عبارت دیگر از حمایت ایزدیان برخوردار است. همچنین به نظر میرسد این شخصیت تغییر صورت یا چهره یکی از ایزدان باشد که به صورت یکی از شخصیتهای شاهی در «شاهنامه» آمده است. مانند سیاوش که یکی از ایزدان گیاهی است و در «شاهنامه» به این شکل ظهور کرده است. حال باید دید منوچهر چه ایزدی است؟
وی درباره اهمیت دوران منوچهر گفت: از همین زمان منوچهر، شخصیتهای دیگری چون نریمان، سام، زال و گرشاسب در «شاهنامه» پدید میآیند یا رستم زاده میشود. در حقیقت در این دوره با حوادث متفاوت و گوناگونی روبهرو هستیم که این دوران را اهمیت میبخشند.
این پژوهشگر ادامه داد: هنگامیکه منوچهر بزرگ میشود، زمان کینجویی فرا میرسد. سلم و تور نیز از این خبر آگاه میشوند که فریدون، منوچهر را برای کینجویی آماده کرده است، البته ما در جای جای «شاهنامه» به نوعی رویارویی پدر و پسر را میبینیم. برای مثال گشتاسب با لهراسب، اسفندیار با گشتاسب یا رستم و سهراب.
وی اشارهای به سخنان جلسه پیش داشت و تشریح کرد: پیشتر گفته شد که ایرج تداوم چهره فریدون است و فریدون هم به نوعی با جهان غیب ارتباط دارد و تقدس دینی پیدا کرده است. بنابراین همان تقدس از فریدون به ایرج منتقل میشود. حال تور و سلم با کشتن ایرج قطعکننده این تداوم هستند، اما نکته اینجاست که کلید تداوم فریدون از طریق دختر ایرج است. پس باید گفت که منوچهر از طریق مادر به قدرت رسیده است.
ابومحبوب افزود: از زمان تولد تا انتقامجویی منوچهر، ایزدیان از صدمهدیدن و آسیبدیدن وی محافظت میکنند؛ چراکه به نوعی ایرج و منوچهر هر دو نماینده آغازین اسطورهای هستند که به ایجاد ملیتها ارتباط دارد.
وی اظهار کرد: اسطورهها به نوعی بیانگر زمان تقدس یافتهاند و زمان تقدس یافته به معنای آغاز است. پس آغازها مقدس هستند. آغازها دلالت بر شروع هستی و تولد دارند. جهان که متولد میشود، آن زمان، زمان ازلی و ابدی است. فردون ایرج و منوچهر با آغاز نوعی از آفرینش در ارتباط هستند.
این مدرس دانشگاه در بخش دیگر از سخنانش به وجود اسطورهها در زمان حال اشاره کرد و گفت: در اسطوره رستم و رخش میبینیم که رستم بدون رخش زنده نیست و حتی قابل تصور نیست که رستم بدون رخش وجود داشته باشد؛ مانند دنیای معاصر که به نوعی ماشین یا رایانه برای ما اسطوره هستند. بنابراین اسطورهها در زمان حال هم وجود دارند، اما به گونهای از واقعیت تبدیل میشوند که انسان بدون آنها نمیتواند زندگی کند.
وی ادامه داد: همانطور که گفته شد ما با سه آغاز روبهرو هستیم. این سه آغاز فریدون، ایرج و منوچهر هستند. منوچهر به نوعی اسطوره آغاز گسترش بشر در جهان است. ایرج نیز به نوعی آغاز ایران و پدید آمدن ایران است.
ابومحبوب با تاکید بر این موضوع که هر دوران جدیدی به نوعی تهدید برای دوران گذشته است، افزود: تور و سلم نماد دوران گذشته هستند. در این داستان فریدون از طریق منوچهر با سلم و تور روبهرو میشود و خودش را بهطور مستقیم نمیبینیم.
وی در ادامه گفت: تاریخ بشر انباشته از برادر کشیها است. این برادرکشی در «شاهنامه» بر آغاز تاریخ ایران دلالت دارد. بنابراین تاریخ ایران با مورد تجاوز قرار گرفتن و دفاع کردن از خود آغاز میشود. ایرج در اصل به معنای آریایی است و نماد ایران و آغاز تاریخ ایران است.
در ادامه این داستان، سلم و تور زمانیکه از کینجویی منوچهر آگاه میشوند، فرستادهای نزد فریدون میفرستند و تقاضای بخشش دارند و البته دلایلی را نیز برای کار خود و توجیه آن ارایه می کنند که فریدون هیچیک از این دلایل را نمیپذیرد.
ابومحبوب در بخش دیگر از این جلسه اظهار کرد: در این داستان نوعی جبرگرایی یا تقدیرگرایی را میبینیم؛ چراکه سلم و تور، در یکی از بهانههایشان برای کشتن ایرج، سرنوشت و تقدیر را مقصر برشمردهاند، البته این گفته سلم و تور دو جنبه دارد، یک جنبه توجیه کردن و دیگری جنبه اعتقادی است، البته بیشتر جنبه توجیه دارد، اما مطرح شدن این مساله در «شاهنامه» نشان میدهد که زمینه چنین اعتقادی نیز وجود داشته است.
وی با تاکید بر ویژگیهایی که «شاهنامه» برای فریدون قايل شده است، توضیح داد: شکیبایی، بینش و تفکر، هوش و خرد ویژگیهایی است که فریدون داشته است. فریدون تا بزرگشدن منوچهر شکیبایی کرده و این شکیبایی به معنای انتظار کشیدن تا موقع مناسب است. همچنین طبق تعریف روانشناسان هوش عبارت است از قدرت سازگاری با محیط. بنابراین جانور باهوش در این تعریف جانوری است که با محیط خود سازگار باشد.
این پژوهشگر در ادامه به یکی دیگر از نمادهای اسطورهای داستان اشاره کرد و گفت: یکی از عددهای نمادین در «شاهنامه» که کمتر هم تکرار شده، عدد هشت است. هشت بهشت در حقیقت از تفکرات کهن در بشر است. عدد سه به علاوه عدد چهار برابر عدد هفت است و در «شاهنامه» به معنای به پایان رسیدن یک دوران است.
وی ادامه داد: بنابراین این عدد نشان میدهد که دوره جدیدی در زندگی منوچهر آغاز شده و در حقیقت آغاز مرحله بعدی است. به عبارت دیگر دوران نبرد دوران دوم زندگی منوچهر است و دوران نخست زندگی او دوران پرورش بوده است.
ابومحبوب در بخش دیگر از این جلسه اظهار کرد: جنگل در اسطورهها و افسانهها نماد راز است و هر چه این جنگل انبوهتر باشد در حقیقت رازها پیچیدهتر و عمیقتر است. در لشرکشی منوچهر و لشکر او از جنگل نام برده شده است. بنابراین جنگ منوچهر یک جنگ اسرارآمیز است و ایزدان به شکلی در آن دخالت دارند و به صورت چهرهها و شخصیتهای مختلف در اینجا حضور دارند.
وی اشارهای به خاندان رستم داشت و گفت: خاندان رستم با گرشاسب، نریمان، سام و زال آغاز میشود. گرشاسب سمبل دوران و خاندان پهلوانی و از جمله جاودانان یعنی جاودانان پیش از کیخسرو است. گرشاسب در افسانهها و اسطورههای ایرانی نه در بهشت است و نه در دوزخ، بلکه در برزخ است؛ چراکه از یک سو اژدهای مردمخوار را کشته و تقدس یافته، اما از آنجا که ایمان نیاورده، بخشیده نشده است.
این پژوهشگر در ادامه به ارایه توضیحاتی درباره خویشکاریهای فریدون پرداخت و اظهار کرد: خویشکاری به معنای وظیفه است. فریدون چند نقش در اسطوره داشته است. به عبارت دیگر در اسطورهها دارای چهار نقش عمده است و البته سه نقش از این نقشها، تقشهای اصلی هستند.
وی در پایان گفت: یک نقش نابودی ضحاک است و در حقیقت تحولی در دورانهای تاریخی ایجاد میکند. پس دوره فریدون دوره روز روشن و استقرار نظام فریدونی است. نقش دیگر گسترش در جهان است، البته با گسترش جهان در دوره جمشید تفاوت دارد. نقش سوم هم پدید آمدن ملتها با تقسیم جهان میان فرزندانش بود.
سیزدهمین نشست از مجموعه درسهای «شاهنامهپژوهی» سهشنبه (17 مرداد) از ساعت 16 تا 17 و 30 دقیقه در سرای اهل قلم، واقع در خیابان انقلاب، خیابان فلسطین جنوبی، کوچه خواجهنصیر، شماره دو برگزار شد.
چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۳:۱۵
نظر شما