گزارش کتاب در رسانه های کاغذی شنبه بیست و دوم شهریور 1393
لغتنامه دهخدا؛ کار سنتی و فاقد روش بود/ افق نو در برابر کتابخوانهای حرفهای/ بار دیگر شهری که دوست میداشتم
امروز شنبه بیست و دوم شهریور1393 روزنامههای ایران، فرهیختگان، آرمان،مردم سالاری، اطلاعات و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کردهاند. گفتوگو با دکتر علی اشرف صادقی، مجید قاسمی و معصومه میرابوطالبی از موضوعات خواندنی روزنامههای امروز است.
کتاب در روزنامه ایران
شاعری با سکانسهایخوب
روزنامه ایران در صفحه شعر امروز مطلبی درباره گروس عبدالملکیان شاعر منتشر کرده که در آن می خوانیم: شعرهای بلند گروس عبدالملکیان سرنوشتهای متفاوتی دارند، مثلاً گاهی شعری اجتماعی از چند شعر کوتاه اوست، گاهی روایتی بدون «ضربه»، و گاهی روایت و ضربه را با هم دارد. در شعرهای بلند او همه چیز به تدوین سکانسها، توسط شاعر ربط دارد. نگاهی کلی به شعرهای گروس عبدالملکیان نشان میدهد که شعرهای او در کمال سادگی و در عین حال با کشف و شهود در جهان همراهاند. او در شعرهایش، بخصوص در شعرهای کوتاهاش براحتی فضا را میسازد و از ابهام یا پیچیده کردن فضاها دوری کند.
در این مطلب بخشهایی از اشعار شاعر در کتاب «پرنده پنهان» منتشر و به آن پرداخته شده است.
گروس عبدالملکیان شاعریست که با سکانسهای دوستداشتنی و آرام و پر از نوستالژیاش تا به حال مخاطبان زیادی را جذب شعرهایش کرده است اما گاهی لازم است سکانسی دل آدم را بریزد، گاهی باید همه چیز برعکس آن چیزی باشد که همیشه هست تا مخاطب علاوه بر لذت، غافلگیر شود یعنی به جای اینکه مخاطب فقط مجموعه شعر را ورق بزند و لبخندی از روی آرامش و لذت روی لبانش بنشیند، غافلگیر شده، مجبور باشد پا به پای شاعر از سختیها بگذرد دریاها و کوهها را رد کند و در شعر بعدی راهی سختتر و متفاوتتر را در پیش داشته باشد و دنیایی تازه را دیده و تجربه کرده باشد و لبخندش حاکی از گذراندن سختیها باشد چرا که انسان دردهایش را از فرسنگها دورتر میشناسد و آه میکشد.
واژههای سرنوشتساز
روزنامه ایران در صفحه اندیشه با استاد دکتر علی اشرف صادقی گفتوگو کرده که زمانی به عنوان جوانترین عضو لغتنامه دهخدا وارد عرصه فرهنگ نویسی شد. او اکنون سرپرست تدوین «فرهنگ جامع زبان فارسی» است؛ طرحی که حدود 16 سال پیش با حمایت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و زیر نظر او آغاز شد و ماحصل آن فرهنگنامهای افزون بر 25 تا 30 جلد هزار صفحهای خواهد شد.
دکتر صادقی می گوید: لغتنامه دهخدا کار سنتی و فاقد روش بود، کاری بود که دهخدا شروع کرده بود و خود نیز تصوری از روشهای فرهنگنویسی و دایرِةالمعارفنویسی در غرب نداشت. بعد هم که فوت کرد عدهای این کار را دست گرفتند. برای مثال مرحوم معین اسماً رئیس لغتنامه بود اما هیچ نظارتی نمیکرد و مشغول نگارش فرهنگ خودش بود. او تمامی کارها را به دکتر شهیدی واگذار کرده بود و دکتر شهیدی نیز دانشآموخته حوزه علمیه بود و با زبانهای دیگر آشنایی نداشت و نمیدانست روش علمی تدوین و تألیف فرهنگلغت به چه شکل است. در نتیجه عدهای از دانشجویان دکترای ادبیات فارسی و دبیران در این مجموعه حضور داشتند و هرکسی بخشی از فیشها را کامل کرده و چاپ میکرد و این است که هر گوشه این لغتنامه یکسازی میزند. واقعیت این است که از همان ابتدا که این کار کلید خورد روشمند نبود.
من نیز تا وقتی آنجا بودم تصوری جز این از فرهنگنویسی نداشتم اما زمانی که برای ادامه تحصیل در رشته زبانشناسی به فرانسه رفتم و کتابها و فرهنگهای مختلف را دیدم متوجه شدم که ماجرا جز این است که در مورد فرهنگنویسی در ایران در جریان است. این بود که همانجا به این فکر افتادم تا بعد از بازگشت به ایران طبق موازین علمی فرهنگنویسی را آغاز کنم.
اندیشههای دینی آیتالله طالقانی
روزنامه ایران در صفحه مقالات امروز، مقاله ای درباره اندیشههای دینی آیتالله طالقانی منتشر کرده که در آن آمده است: کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» نوشته مجتهد و عالم بزرگ و نواندیش مشروطه علامه محمدحسین نایینی سالها بود که به نسیان و فراموشی و عزلت سپرده شده بود و بسیاری بدان کتاب به چشم سوءظن نگاه میکردند. درچنین زمانهای طالقانی تصمیم به انتشار این کتاب میگیرد و با توضیحات و حاشیههایی که خود بر این کتاب میافزاید بار دیگر این رساله ارجمند در میان اهل فکر و خرد زنده میشود و درحقیقت اندیشه روشنگری و اصلاح گری دینی نیز احیا شده و نفسی چاق میکند. اهمیت این کتاب وقتی دوچندان میشود که مجتهدین بزرگ و مشروطه خواه نجف همچون آخوند خراسانی و عبدالله مازندرانی براین کتاب تقریظ نوشتند و با تأیید مؤکد این بزرگان، این کتاب مرجعیت خاصی میان اهل فکر و فرهنگ یافت. طالقانی بحق و بدرستی با بازنشر این کتاب جریان نحیف نواندیشی دینی را قوام و ثبات بخشید و خود نیز از این کتاب بهرهها برد و خوشهها چید و از آن به بعد این کتاب راهنمای زندگی فکری و سیاسی او در بسیاری از تحولات وی شد.
طالقانی در مقدمه این کتاب توضیح میدهد که چگونه میتوان شورا و دموکراسی را به همراه آزادی از دین اخذ کرد و در زندگی به کاربست و هیچ گاه نیز به تناقض و تباین با دین نرسید. آیتالله طالقانی به ما گوشزد میکند: «از آن روز که اینجانب در این اجتماع چشم گشودم، مردم این سرزمین را زیر تازیانه و چکمه خودخواهان دیدم و هر شامگاهان در خانه منتظر خبری بودیم که چه اتفاقی میافتد و کی دستگیر یا تبعید و کشته میشود و... » از این رو این پرسش در ذهن او بود که چرا ملت ما چنین سرنوشتی دارد؟ او با تأمل پیرامون خود و تجربه بشری و کتب دینی مینویسد: «دعوت پیامبران به توحید فقط توحید در ذات و عبادت نبوده است بلکه توحید درعمل و اطاعت نیز بوده است و هم از این رو آزادی و مساوات نیز از توحید سرچشمه میگیرد.
کتاب در روزنامه فرهیختگان
بار دیگر شهری که دوست میداشتم
روزنامه فرهیختگان در ستون صفحه ادب و هنر یادداشتی درباره مجموعهداستان «محراب سانتاماریا» نوشته ملاحت نیکی منتشر کرده که می گوید: نویسنده نشان میدهد که شاخکهای حسیاش در مورد پدیدههای اجتماعی- سیاسی عصر خود و حتی پیشادوران خود، خوب کار میکند. ملاحت نیکی چهل ساله است اما نگاه موشکافانهاش نشان از تجربهای بیش از عمر دارد. او خوب دیده است و خوب نوشته است.
تقسیم زندگی نویسنده در دو شهر رشت به عنوان زادگاه و تبریز به عنوان محل تحصیل و زندگی و همچنین استعداد ذاتیاش برای مشاهده وجوه مشخصه این دو دیار و آدمهایش، این امکان را به وی داده است تا با نگاهی اومانیستی و فارغ از تعصب تعلق به این یا آن سرزمین، داستانهایش را خلق کند.
ادای دین نویسنده به شهری که در آن درس خوانده و زندگی کرده است، تداعیکننده عنوان کتاب نادر ابراهیمی: «بار دیگر شهری که دوست میداشتم» است. ادای دین دیگر نویسنده به فروغ فرخزاد است در داستان «خانه سیاه است» و همچنین است به سیمین دانشور در سیل آورده. شادمان از خواندن کتاب «محراب سانتا ماریا» امیدوارم که این دفتر به پایان نیامده باشد و حکایتهای شیرین خانم نیکی همچنان باقی باشد. ذهنش خلاقتر و قلمش پرتوانتر.
افق نو در برابر کتابخوانهای حرفهای
روزنامه فرهیختگان در اندیشه امروز با مجید قاسمی، مدیر پروژه و عضو هــــیاتمدیره سایت رسمی فیدیبو گفتوگو کرده که نزدیک به هشت ماه از راهاندازی این سایت فروش کتاب و اپلیکیشن ایرانی مطالعه کتاب در ایران میگذرد. فیدیبو اولین سامانه چند رسانهای (multi platform)تولید و تـــــــــوزیـــع کتاب الکترونیک در ایران است که مبتنی بر استانداردهای جهانی صنعت نشر و با رعایت کامل تعهد جهانی کپی رایت طراحی و اجرا شده است. سایت فیدیبو برنامه کتابخوان خود را به صورت رایگان در اختیار مخاطبان قرار میدهد که روی تلفنهای همراه، تبلت و کامپیوترها قابل نصب است و به شما این امکان را میدهد که هر کدام از کتابهایی را که روی سایت وجود دارد بخرید و مطالعه کنید
قاسمی می گوید: وقتی مولف قراردادی با ناشر امضا میکند تکلیف همه حقوق اثرش را هم مشخص میکند. در تمام دنیا نیز به این شکل است که ناشر به این شرط که تمام حقوق اثر را در دست داشته باشد با انتشار آن موافقت میکند. علت این کار هم این است که ناشر میخواهد ریسک سرمایه کند. ممکن است کتابی که ناشر روی آن سرمایهگذاری میکند فروش نرود و او ضرر بدهد. از این رو نسخه الکترونیک از کتاب یک نوع تضمین است که تا حدودی از سرمایه پشتیبانی میکند با این وجود ناشران حق انتشار نسخه الکترونیک اثر را هم میگیرند.
او در ادامه بحثهایش گفت: ایران جزو کنوانسیون برن نیست-کنوانسیونی که حق کپیرایت را حفظ میکند- از اینرو ناشران بزرگ دنیا برای بستن قرارداد با ما مشکل پیدا میکنند و من مجبور هستم با هویت اروپایی قرارداد ببندم. ما در اتحادیه اروپا دفتری داریم که به کمک آن دفتر میرویم تعهد میدهیم و قرارداد میبندیم.
کتاب در روزنامه آرمان
رسالت اول نویسنده داستان گویی است
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات با معصومه میرابوطالبی، نویسنده مجموعه داستان «مثل یک بوم سفید» گفتوگو کرده که میخوانید: داستانهای بسیار سرراستی هم وجود دارند که وقتی تمام می شوند اثر گذاریشان بر ذهن خواننده از بازیهای فرمی بیشتر است. مثلا سام شپارد داستانی دارد بسیار ساده به نام کولینگا نیمه راه . مردی از یک تلفن عمومی به زنش زنگ می زند و می گوید که بعد از سالها زندگی در حال ترک اوست. از طرفی مرد از جانب زنی که به خاطر او همسرش را رها کرده جواب می شود. این نیمه راه و توصیف سینمایی شپارد از جاده و تلفن عمومی همه چیز را یک جا در ذهن خواننده ثبت می کند. داستان که تمام میشود تازه به تک تک اشیا و جزییات منظره مقابل مرد فکر میکنی و دلیل همه آنها را می فهمی. با همه این توصیفات حس عجیب و درونی مرد را درک می کنیم. فکر می کنم اولین رسالت نویسنده داستان گویی است. گاه داستان فرمی می طلبد عجیب. نمی شود یک راست رفت سر اصل مطلب. اینجوری اصل مطلب خراب می شود. و برعکس. یک داستان، یک حس، یا یک واقعه شاید باید همانجوری که هست خواننده را درگیر خود کند. آن وقت است که در ذهن ماندگار می شوند.
هست یا نیست
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات یادداشتی درباره هست یا نیست سارا سالار منتشر کرده که می گوید: در هست و نیست در جریان افت و خیزهای درونی زنی قرار میگیرید در دو برهه از زندگی اش. هر چه هست ماجرای این سفر درونی است و مطرح کردن این سوال بی پاسخ: دنیا جای امنی هست؟ نیست؟ هست یا نیست؟
زنی که در ابتدای داستان می بینیم درگیر هرزه گردی های ذهنی است که نمی تواند کنترلش کند. توقع دارد بخشی از آن دود بشود برود هوا. وقتی دارد توی باشگاه ورزش می کند میگوید: از همه جای بدنم عرق بیرون می زد. اما مغزم هنوز عرق نکرده یا اگر کرده چیزی بخار نشده و نرفته هوا کم کم در ادامه داستان می بینیم حذف وجوه ناخوشایند و تعالی طلبی مساله جدی راوی است. این زن در یک بازه زمانی تقریبا ده ساله از برج عاجش پایین می آید و اعتقاداتش نسبت به عشق، زندگی، مرگ، کامل بودن و... تغییر می کند.
طرحی از زندگی و مرگ بر بوم
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات یادداشتی درباره کتاب « مثل يك بوم سفيد» اولين مجموعه معصومه ميرابو طالبى منتشر کرده و نوشته است: مجموعهاى شامل دوازده داستان كوتاه است كه هر كدام در فضايى خاص رخ مى دهند. داستانهاى كوتاه اين مجموعه داستان روایت روان انسانهاست. داستانهایی که نویسنده کوشیده آثار در فضایی جدید روایت شود. اگر چه داستان ها از نظر ظاهرى( فرم ) با يكديگر متفاوت هستند اما از لحاظ مضمونى اكثرشان با يكديگر مرتبط هستند. مرگ و سرنوشتی که سینه به سینه به افراد منتقل می شود جزو مفاهیم اصلی این مجموعه است. اكثر داستان ها در مورد تقابل مرگ / زندگى است. اين تقابل در نهايت به سمت مرگ حركت مى كند.
در کل روایت داستان هایی که در فضای بیابانی و بومی رخ می دهند داستانهای قابل قبولی هستند. تقابل مرگ و زندگى ، عشق و بى عشقى در اين داستانها به خوبی دیده می شوند. به نظر می رسد برای اولین مجموعه داستان، این اثر کاری قابل تامل است و آن را می توان جزو مجموعه های خوب این روزهای ادبیات داستانی کشور دانست.
سیاه چون مرگ
روزنامه آرمان در ستون نگاه صفحه ادبیات یادداشت دیگری درباره کتاب « مثل يك بوم سفيد» از معصومه ميرابو طالبى منتشر کرده که می گوید: مجموعه مثل یک بوم سفید شامل دوازده داستان کوتاه است. داستانها فضاهایی متنوع دارند و نویسنده کوشیده است داستان هایی خاص از نظر فرمی و قصه بیان کند. داستان ابتدایی مجموعه، سلول های اضافی روایتگر فردی است که با سرطان دسته و پنجه نرم می کند. در این میان فرد در تقابل با مرگ به امری خیالی روی میآورد و تصور می کند با موجوداتی بیگانه در ارتباط است. استفاده از اسطوره بشقاب پرنده و امر مرگ در این داستان ایجاد کننده مفهومی قابل تامل است. گویی مدور بودن امر زندگی و مرگ با مدور بودن بشقاب پرنده یکی شده است. نکته دیگری که در مورد این داستان می توان به آن اشاره کرد، مسئله مرگ و ارتباط آن با دیگری است. گویی نویسنده میکوشد مسئله مرگ را به دیگری پیوند بزند. مرگ که سایه وار با فرد همراه شده و چهره اش را در ظاهر موجودی بیگانه نشان می دهد.
در این کتاب مجموعه داستان ها آپارتمانی نیستند و صرفا به بیان روابط زناشویی نمیپردازد. بیشتر داستان ها در فضایی بیابانی رخ می دهند و گویی کویر امری جدا ناپذیر از داستان هاست. فضای گرم و اغلب کم شخصیت داستان ها از ویژگیهای دیگر این مجموعه است. مجموعهای که داستانهایی خواندنی دارد. نثر ساده و پاکیزه مجموعه از دیگر ویژگیهای اولین مجموعه معصومه میرابوطالبی است.
کتاب در روزنامه مردم سالاری
13 سپتامبر؛ درگذشت دانته نويسنده کمدي الهي
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره دانته آليگيري شاعر و نويسنده بزرگ قرون وسطي ايتاليا منتشر کرده که در سال 1265 ميلادي در شهر فلورانس بهدنيا آمد. اين تاريخ استنتاجي است بدست آمده از اتوبيوگرافي دانته در کتاب بزرگ خود «کمدي الهي» که به صورت کنايه آميز گفتهاست: «در نيمه راه سفر زندگاني...». نوشتههاي دانته در ادبيات ايتاليا و سراسر اروپا موثر افتادهاست. دانته در دوران زندگي خود دست به انتشار کتابهاي متعددي زد که معروفترين آنها «کمدي الهي»، «زندگاني نو»، «ضيافت»، «سلطنت»، و «آهنگها» است. کمدي الهي سهگانهايست به شعر که دانته آليگيري، شاعر و نويسنده ايتاليايي نوشتن آنرا در سال 1308 ميلادي آغاز کرد و تا زمان مرگش در سال 1321 ميلادي کامل کرد. اين کتاب از زبان اول شخص است و دانته در اين کتاب، سفر خيالي خود را به دوزخ، برزخ و بهشت تعريف ميکند. کمدي الهي يکي از اولين کتابهاي ادبيات ايتاليا است و از بزرگترين آثار در ادبيات جهان به شمار ميآيد.
کتاب در روزنامه اطلاعات
تجلي حكمت
روزنامه اطلاعات به معرفی کتاب «تجلي حكمت» تالیف فاطمه لاجوردي، زهرا قرهالاعيان، افسانه مجاوري پرداخته که رويكردي موضوعي به واژگان نهجالبلاغه دارد. كتاب حاضر راهي براي بهرهگيري بيشتر از نهجالبلاغه را براي تمام قشرها ميسّر ميسازد؛ چه، با برخورداري از ترجمه روان مرحوم استاد عبدالمحمد آيتي، ابتدا مطالب نهجالبلاغه به شكل موضوعي تقسيمبندي شده و سپس واژهها و اصطلاحات به كار رفته در آن، استخراج گرديده، آنگاه با جستجو در فرهنگهاي معتبر عربي، معنايي كه با موضوع سخن مرتبط بوده، انتخاب شده و در حاشيه متن با رنگي مجزا درج شده است. متن اصلي در درون كادري مشخص در يك صفحه و ترجمهاش در صفحه روبرو آمده و حاشيه و پانوشت به تجزيه و شرح واژگان اختصاص يافته است كه افزون بر توضيح معنايي و اصطلاحي، مفرد هر لغت نيز مشخص گرديده و در صورتي كه تركيبي بوده، نخست تفكيك شده، سپس معنا و ريشهاش بيان شده است. در مواردي هم كه كلمهاي نياز به توضيح بيشتري داشته، شرح جامعتري در ذيل آن آمده است.
هدف اصلي مؤلفان این کتاب، ارائه راهي در جهت آسانسازي نهجالبلاغه است تا مخاطبان هرچه بيشتر از آموزههاي ارزنده اين كتاب ارجمند بهرهمند شوند.
کتاب در روزنامه شاپرک
اعتبار ادبيات روسيه
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان با انتشار بخشی از رمان «جنگ و صلح» اعتبار ادبيات روسيه پرداخته که می گوید: داستان کتاب در شهر سنت پترزبورگ روسيه و در سال 1805 اتفاق ميافتد؛ يعني درست همان زماني که خبر فتوحات ناپلئون در غرب اروپا کمکم داشت موجب نگراني مردم و دولت روسيه ميشد. اغلب شخصيتهاي کتاب در مهماني مخصوص بزرگزادگان گرد آمدهاند و در همين مهماني به خواننده معرفي ميشوند: پيير بزوخف؛ فرزند نامشروع يک کنت ثروتمند که مقام اجتماعي بالايي ندارد، آندره بالکونسکي؛ پسر باهوش و جاهطلب يک فرمانده بازنشسته. همينطور اعضاي خانواده تازه به دوران رسيده کوراگين: پدري مرموز به نام واسيلي، پسري عياش و خوشگذران به اسم آناتول و دختر زيباي خانواده هلن. خانواده ديگري هم در اين جمع حضور دارند ...
نظر شما