گفتوگو با فرید مرادی پژوهشگر تاریخ شفاهی نشر
ناگفتهها و پنهان ماندههای تاریخ نشر ایران جدیتر کاویده شود
فرید مرادی، پژوهشگر حوزه نشر و سرویراستار نشر نگاه گفت: کمبود اطلاعات در حوزه تاریخ نشر نشان میدهد که ما چقدر از حوزه فرهنگ غافل هستیم.باید ناگفتهها و پنهان ماندههای تاریخ نشر ایران جدیتر از قبل کاویده شود.
انتشار کتابهایی درباره تاریخ شفاهی نشر تا چه اندازه در ضرورت دارد؟!
نخست باید بگویم تاریخ نشر ایران پر از حفرههای تاریخی است، به عبارتی مجهولات آن بیشتر از معلومات آن است، علت این امر، آن است که بیشتر اطلاعات چاپ و نشر هنوز ثبت و منتشر نشده و پیدا کردن این اطلاعات تنها با تحقیقات میدانی حاصل میشود و بدون این امر نمیتوان مدرکی برای آن پیدا کرد. این سخن را بر این پایه میگویم که سالهاست در این حوزه مشغول گردآوری و ثبت اطلاعات حوزه نشر هستم. از اینرو تصور میکنم یکی از میدانهایی که میتوان اطلاعاتی از آن به دست آورد، گفتوگو با پیشکسوتان نشر است. تدوین تاریخ شفاهی نشر از طریق گفتوگو با فعالان پیشکسوت حوزه نشر میسر میشود، زیرا دانستهها و اطلاعات فراوانی در این حوزه دارند.الان بسیاری از فعالان با سابقه این حوزه تقریبا به پایان راه نزدیک شدند و در سالهای سالخوردگی هستند و ضرورت دارد فعالیتها در این عرصه با شتاب بیشتری دنبال شود. از سویی متاسفانه در سالهای اخیر بسیاری از پیشکسوتان حوزه نشر روی در نقاب خاک کشیدند، بدون اینکه اطلاعات و دانستههایشان جایی ثبت شود و یا خاطراتشان برای آیندگان به یادگار مانده باشد. گام نخست گردآوری اطلاعات تاریخ نشر از طریق همین شیوه گفتوگوی تاریخ شفاهی امکانپذیر است، اگرچه با این شیوه گرفتن اطلاعات چندان موافق نبودم.
چرا با شیوه گردآوری اطلاعات از طریق گفتوگو با پیشکسوتان تاریخ نشر موافق نیستید؟
زیرا گستردگی اطلاعات افراد حاضر در این گفتوگوها به اندازهای بود که اختصاص زمان دو ساعته برای ثبت و ضبط آن کافی نبود و به نظرم در یک جلسه عمومی نمیتوان دانستههای یک فرد را که پنجاه سال در حوزه نشر فعالیت کرده است، به صورت کامل و مفید استخراج کرد، در حالی که برای هر کدام از این پیشکسوتان میتوان یک کتاب به چاپ رساند. این سخن را از آنرو میگویم که همین حالا سی نفر در حوزه نشر مد نظرم هست و ضرورت دارد با این افراد گفتوگوهای مفصلی در حوزه نشر گرفته شود.
به نظر شما چالشهای تاریخ شفاهی نشر چیست؟
در حال حاضر پیاده کردن طرحهای پژوهشی و تحقیقی تاریخ شفاهی نشر از سوی مراکز دولتی به دلیل محدودیت بودجه با دشواریهای خاصی روبرو هست. برای نمونه طرح گفتوگو با سی نفر از پیشکسوتان نشر را ارائه کردم اما در حال حاضر امکان پیگیری و محقق کردن آن ممکن نیست. افرادی هستند که در حوزههای گوناگون نشر فعالیت کردند و از بسیاری مسائل تاریخ نشر اطلاع دارند اما فعلا مقدمات گفتوگو با آنها مهیا نیست. یکی از افرادی که در فهرست سی نفری پیشنهاد کردم، نصرالله پورجوادی است که موسسه نشر کتاب دانشگاهی را در ایران مدیریت کرد و بسیاری از مبانی امروز نشر ایران مانند واژهسازی یا ویرایش درست، به نوعی حاصل تلاشهای وی در نشر دانشگاهی است. وی در این موسسه فرهنگ اختصاصی منتشر کرد. پورجوادی سالهاست حاشیهنشین شده و با بهرهگیری از این فرصت میتوان بخشی از تاریخ نشر دانشگاهی را ثبت کرد. بنابراین ما در حال حاضر افرادی را داریم که منبع ناگفتهها و پنهان ماندههای تاریخ نشر ایران حتی پس از پیروزی انقلاب هستند. برخی مشکلات و غفلتها باعث شده امروز به راحتی از کنار آنها بگذریم و وقتی اتفاقی برایشان میافتد، افسوس و حسرت میخوریم که چرا اطلاعات آنها ثبت نشد! شاید تصور کنیم پیدا کردن اطلاعات پیشکسوتان نشر به آسانی امکانپذیر است، اما باید بگویم چنین نیست. این مدعا را در هنگام پژوهشهای نشر تجربه کردم. برای مثال وقتی به دنبال اطلاعاتی ساده و اولیه درباره حسین بریانی شبستری، بنیانگذار «کتابهای سریالی» در ایران بود، هر قدر جستوجو کردم تا اطلاعاتی درباره تاریخ تولد، دوران کودکی، سال درگذشت و محل دفناش پیدا کنم، مطلبی به دست نیاوردم. این فقدان اطلاعات نشان میدهد که ما چقدر از حوزه فرهنگ غافل هستیم، در حالی که اگر قرار باشد، تاریخ فرهنگی این کشور نوشته شود، بدون تاریخ نشر قابل تعریف و تدوین نیست. بنابراین ضرورت دارد که در پرداخت و گردآوری تاریخ نشر تعجیل شود؛ تعجیلی که نیازمند رعایت نکاتی است که برشمردم. کتابهایی که در موضوع تاریخ شفاهی نشر منتشر شده است؛ با کاستیهایی که ممکن است داشته باشد، حرکت مفیدی است. زیرا مطالب ثبت شده در این منابع میتواند دانستهها و موضوعات دیگری را طرح کند که اگر پژوهشگران و محققان پیگیر آن شوند، میتوانند اطلاعات بیشتری بر تاریخ نشر بیفزایند. برای مثال درباره رئیسدانا، مدیر نشر نگاه و اطلاعاتی که در زمینه نشر دارد، میتوان بر پایه 40 سال فعالیت در حیطه نشر یک کتاب استخراج کرد؛ بخشی از آن در رابطه با فراز و فرود نشرنگاه، قراردادها، کتابهایی که منتشر کرده است که بخش مهمی از فرهنگ معاصر ماست.
ارزیابی شما از وضعیت تاریخ شفاهی نشر چیست؟
به باور من تمام این کتابها میتواند ماده خام تاریخ تحولات اجتماعی – فرهنگی ما از منظر کتاب و نشر باشد. آثاری خانه کتاب در حوزه نشر خوب است و انتشار آن باید ادامه پیدا کند. در کنار این آثار اسناد و مدرکی وجود دارد که سالها در رابطه با نشر پیدا کردم و میتواند مبنای تالیف تاریخ تحلیلی نشر باشد و یک تاریخ وقایعنگارانه نشر را رقم بزند. نشر چنین آثاری، قدمهای اولیه است. از سویی در حوزه نشر مسائل کاوش نشده بسیاری هست؛ مانند طراحی جلد، صفحهآرایی، تصویرسازی کتاب و تا کنون کسی سراغ این حوزهها نرفته است. ما هنوز تحقیق مفصلی درباره چاپ سنگی انجام ندادیم، علاوه بر آن درباره تاریخ کتاب درسی، کتاب کودک کاری نکردیم. بنابراین حوزههای نکاویده بسیاری در حیطه نشر وجود دارد که باید سراغ آنها رفت و دریافت ناشران و آثارشان چه تاثیری در فکر و فرهنگ کشور گذاشتهاند.
نظر شما درباره مجموعه کتابهای منتشر شده موسسه خانه کتاب در حوزه نشر چیست؟
در موسسه خانه کتاب از زمانی که مجید غلامیجلیسه عهدهدار مسئولیت شدند، اقدامات مناسبی انجام شده است و سیدفرید قاسمی نیز طرحهای بسیار خوبی را به این موسسه ارائه دادند. بنابراین طی این سه سال شاهد این هستیم که کارهای جدی در حوزه تاریخ نشر صورت گرفته که تا پیش از آن سابقه نداشت و شاید حضور مدیرعامل علاقهمند و آشنا به حوزه نشر، باعث چاپ چنین تالیفاتی شده است؛ کتابهایی که در رابطه با تاریخ نشر در این مدت در خانه کتاب منتشر شده در حدی است که میتوان از آن یک کتابخانه کوچک ساخت که با توجه به آن میتوانیم بگوییم برگهایی از تاریخ نشر را در دسترس داریم. بنابراین به نظرم چنین کارهایی باید حمایت شود و چنین مدیرانی مانند غلامیجلیسه که علاقهمند، دلسوز و دلبسته حوزه چاپ و نشر هستند، تقویت شوند تا این حوزهها قوت بیشتری بگیرد و بتوانند کارهای بیشتری انجام دهند.
نظر شما