درست در نقطه پایان «خانه عروسک» هنریک ایبسن، ماجرای نمایشنامه لوکاس نیث آغاز میشود؛ نورا از همان دری که این خانه و خانواده را ترک کرد، به خانه باز میگردد. این نمایشنامهنویس برهه کوتاهی از زندگی خانواده هلمر را در «خانه عروسک2» بازگو میکند، زمانی که نورا پس از 15 سال دوباره به خانه برمیگردد. در نمایشنامه نیث نورا پس از ترک همسر و فرزندانش به یک رماننویس موفق فمینیستی تبدیل شده و دلیل بازگشتش نهایی شدن طلاق از همسرش توروالد است. درواقع این نمایشنامه داستان زنی است که ترک خانه گفت و همسر و فرزندانش را رها کرد تا به اصل خود پی ببرد. پس از بازگشت نیز درمییابد که تنها اوست که تغییر کرده و انسانها و جهان اطرافش همچنان با همان تفکرات قبلی باقیماندند.
با مترجم این نمایشنامه بهار توفیقی گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
بهار توفیقی
نمایشنامه «خانه عروسک2» در ادامه نمایشنامه «خانه عروسک» هنریک ایبسن نوشته شده است، به نظر شما آیا برای خواندن آن نیازی به مطالعه نمایشنامه ایبسن هست؟ شما برای ترجمه «خانه عروسک 2»، اثر ایبسن را خواندهاید؟
اگر بخواهم کاملا صادقانه نظرم را بگویم، از دید من خواندن نمایشنامه «خانه عروسک» هنریک ایبسن جدا از بحث نمایشنامه «خانه عروسک دو» نوشته لوکاس نیث برای تمامی کسانی که به ادبیات نمایشی علاقه دارند ضروری است. بله چون رشته تحصیلیام ادبیات نمایشی بود این نمایشنامه را در دانشگاه خواندم. در حقیقت نمایشنامه «خانه عروسک دو» به خودی خود جذابیتهای زیادی دارد و میتوان به صورت یک اثر مستقل به آن نگاه کرد و از آن لذت برد اما اگر «خانه عروسک» ایبسن را نیز خوانده باشید این جذابیت برایتان چندین برابر میشود.
همانطور که شما هم در صحبتهایتان اشاره کردید نمایشنامه «خانه عروسک 2» در عین این که میتواند به عنوان اثری مستقل خوانده و اجرا شود اشاراتی نیز به اثر ایبسن دارد و مخاطب آشنا با «خانه عروسک»، به خوبی گذشته این خانواده را به یاد میآورد. نظر شما چیست؟
بله همینطور است، اشارات زیادی به گذشته خصوصا روزی که نورا خانه را ترک کرد میشود. همچنین به ما این فرصت را میدهد که حرفهای توروالد هلمر را نیز بشنویم و داستانی که اتفاق افتاد را از زاویه دید او نیز ببینیم. توروالد به نورا میگوید: من فقط یک افسوس دارم و آن این است که چرا من، تو را ترک نکردم. از ازدواجشان و مشکلاتی که داشتند میگوید و نورا را برای ترک کردن بچههایش سرزنش میکند. شخصیتها همان شخصیتهای «خانه عروسک» هستند که با گذشت زمان تغییر کردند و متحول شدند. این تغییرات دقیقا تغییراتی است که بنا به شرایط و اتفاقهای افتاده از آنها انتظار میرود. نورای «خانه عروسک دو» نورایی است که پانزده سال خانه را ترک گفته و مستقل زندگی کرده اما شبحی از نورای گذشته را در درون او میبینیم؛ همچنین خلق و خوی توروالد دچار تغییراتی شده که کاملا با اتفاقاتی که نیث در نمایشنامه برایش در این پانزده سال رقم زده سازگاری دارد.
صحنهای از نمایشنامه «خانه عروسک2»
به نظر شما نمایشنامه لوکاس نیث قابلیتها و جذابیتهای نمایشنامه «خانه عروسک» ایبسن را دارد؟
بله. البته در این که «خانه عروسک» ایبسن شاهکاری تکرار نشدنی است شکی نیست. اما اگر بخواهیم نمایشنامه نیث را از دید یک نمایشنامه مدرن قرن بیستویکمی نگاه کنیم که المانهای نمایشنامهای کلاسیک مثل «خانه عروسک» را لحاظ کرده و همچنین توانسته نگاه فمنیستی و سوال همیشگی درباره برابری زن و مرد را با معیارهای امروزی در نمایشنامه جای دهد، قطعا میتوان گفت که قابلیتهای بسیار شگرفی دارد و هرکسی که «خانه عروسک» را اثری چالش برانگیز و گیرا بیابد «خانه عروسک دو» نیز مورد پسندش قرار میگیرد. همچنین به گفته نیث، تلاشش بر این بود که با وجود حفظ کردن پیچشهای داستانی همانند ایبسن، کمی لحن طنز به نمایش دهد، چون بر این باور است که اگر آدمها بخواهند با هم صادق باشند و حقیقت را بگویند مکالمات کمی به سمت طنز پیش میرود و نیث کوشید که حرفهایی که در نمایشنامه «خانه عروسک دو» زده میشود بر پایه حقیقت درونی انسانها باشد.
از دید شما دلیل نگارش نمایشنامهای در ادامه اثر ایبسن چه بود و چرا نیث این کار را انجام داد؟
آنطور که خود لوکاس نیث در مصاحبهای میگوید او همیشه طرفدار ایبسن بوده است و به نظرش ایبسن استاد ساختن پلات در نمایشنامه است. او در شوخیای شنید که کسی میخواهد «خانه عروسک دو» را بنویسد. اسم «خانه عروسک دو» در نظرش جالب بود و خواست به قول خودش شیطنت کند و طنزی در این خصوص بنویسد. اما این شوخی برایش جدی شد و به بررسی «خانه عروسک» برای نوشتن قسمت دوم آن پرداخت. جالب است بدانیم که قبل از نوشتن اثر، نیث با افراد زیادی صحبت کرد و از آنها پرسید به نظرشان نورا پس از ترک خانه، وضعیتش به چه صورت بود و چه اتفاقاتی برایش افتاد و بیشتر افراد دیدگاهی منفی به آینده نورا داشتند و نیث تصمیم گرفت برعکس آن دیدگاهها عمل کند و نورا را پس از ترک خانه به زنی موفق تبدیل کند.
همچنین من میتوانم به عنوان طرفدار لوکاس نیث و با بررسی آثارش این را اضافه کنم که او به استفاده از شخصیتهای واقعی، شخصیتهای شناخته شده و نشان دادن ابعادی از این شخصیتها که مخاطب با آن آشنایی ندارد علاقه دارد. در نمایشنامه «چشم اسحاق» که در مورد زندگی اسحاق نیوتون است میبینیم که چالشهای زندگی نیوتون و بعد دیگری از شخصیت او را به ما نشان میدهد. نمایشنامهای در مورد زندگی والتز دیزنی دارد و در نمایشنامهاش «هیلاری و کلینتون» جنبههای زندگی هیلاری کلینتون و زندگی زناشوییاش با بیل کلینتون را بررسی میکند. همچنین نمایشنامه آخرش «دانا اچ» نمایش مستندی که شخصیت اصلیاش مادرش بود را بر پایه اتفاقی نوشت که برای مادرش افتاده بود. درست است که نورا و توروالد هلمر شخصیتهای واقعی نیستند، اما ایبسن آنقدر درست و قابل لمس این شخصیتها را ساخت که آنها را به عنوان شخصیتهایی منحصر به فرد و حقیقی در ذهن همه جاودانه کرد. نورا هلمر برای همه کسانی که «خانه عروسک» را دوست دارند یک شخصیت واقعی است و لوکاس نیث نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ همانطور که اشاره کردم نیث از بکار بردن شخصیتهای حقیقی به منظور بازشناخت آنها و بررسی ابعاد مختلف شخصیتیشان برای نمایشنامههایش بهره میگیرد و چالشهای زندگی آنها و نحوه مقابله آنها با این چالشها معمولا خط داستانی خیلی از نمایشهایش است.
صحنهای از نمایش «خانه عروسک»
«خانه عروسک» ایبسن و «خانه عروسک 2» نیث هر دو به مفاهیمی زنانه اشاره دارند و از نابرابری جنسیتی سخن میگویند.
بله باید به این نکته توجه داشت که نورا هلمر یکی از اولین چهرههای فمنیسم در جهان است. در نمایشنامه لوکاس نیث نورا پس از پانزده سال بازگشتن به خانه شخصیتش کمی شبیه شخصیت توروالد در «خانه عروسک» ایبسن میشود. از این نظر که محکم است، با اعتماد به نفس است و مصمم در تصمیماتش عمل میکند. این تا حدی نشان از برابری جنسیتی دارد اما دنیای اطراف نورا همگام با او و دیدگاههایش تغییر نکرده است، در واقع میتوان پانزده سال بعد از رفتن نورا را حتی کمی شبیه دنیای امروز دانست. درست است که برابری در بعضی کشورها به ظاهر وجود دارد اما به صورت کلی دنیا در خصوص مشکلات زنان آنقدر که باید تغییر نکرده و نمایشنامه نیث با این که در قرن نوزدهم میگذرد زنهای نمایشش و دیدگاههای متفاوتشان درست مانند زنهای امروزی است. جایی در نمایشنامه نورا در مقابل دخترش قرار میگیرد و این دو شخصیت که دو دیدگاه متفاوت در خصوص مسائل زنان و ازدواج دارند باهم به صحبت مینشینند. نیث هر دو زاویه دید را به قلم میکشد و اجازه میدهد مخاطب خود را در هردو جایگاه تصور کند. همچنین نورا از دنیایی در آینده حرف میزند که جهان به برابری حقوق بین زن و مرد رسیده باشد اما به عنوان انسانهای قرن بیستویکم میدانیم که این اتفاق هنوز به صورت کامل نیفتاده و به نظرم این مورد هم جزو کنایههای جالب لوکاس نیث در این نمایشنامه بود.
به نظرم لوکاس نیث از نمایشنامهنویسان خلاق و نوآوری است که حرفی برای گفتن دارد. نیث در نمایشنامههایش مفاهیم و ارزشها را زیر تیغ میبرد، بررسی میکند و موجب میشود مخاطب برایش سوال ایجاد شود. گاهی سوال همان حکم جواب را ایفا میکند. این چیزی است که در آثار یک هنرمند مدرن حائز اهمیت است، اینکه مخاطب سالن نمایش را با جواب ترک نکند بلکه با سوالاتی که در ذهنش درباره باورهای خودش و انسانهای دیگر به وجود آمده سالن را ترک کند. سوالاتی که تا مدتها به آن فکر میکند.
انتشارات روزبهان نمایشنامه «خانه عروسک 2» اثر لوکاس نیث را با ترجمه بهار توفیقی در 72صفحه، با تیراژ 1000 نسخه و با قیمت 20000 تومان منتشر کرده است.
نظر شما