تکرار جنایت در سایه سکوت نهادهای بینالمللی
به تاریخ ما، چهارم تیر 1366 گروهی از عراقیهای مقیم فرانسه – که گویا بیشترشان دانشجو بودند – جلوی ساختمان یونسکو در پاریس تجمع کردند و به جنایتهای رژیم بعث در مناطق کردنشین عراق معترض شدند. حرفشان این بود که چرا مجامع جهانی بمبارانهای شیمیایی رژیم بعث را میبینند و همچنان در قبال آن سکوت میکنند و چرا کسی کاری برای توقف این جنایتهای غیرانسانی انجام نمیدهد. راست میگفتند. عراق، یا در واقع رژیم بعث از مدتی قبل در سایه سستی یا بیتوجهی عمدی سازمانهای بینالمللی، تعداد حملات شیمیاییاش را بیشتر کرده بود و بیشتر از گذشته از چنین تسلیحاتی استفاده میکرد. حتی همان روز، و نیز پنجم و ششم تیر ماه، بخشهایی از منطقه ماووت را که نیروهای ایرانی و کردهای متحد ایران در عملیات نصر 4 گرفته بودند با راکتهای حاوی گاز اعصاب و گلولههای گاز خردل هدف گرفت و شمار زیادی را مجروح کرد. حداقل 60 تن فقط در تقاطع موسوم به پل شکسته مجروح شدند.
ما از همان آغاز بمبارانهای شیمیایی عراق، این جنس از جنایتهای بعثیها را فریاد زده بودیم اما همه نهادهای جهانی – و حتی سازمان ملل و شورای امنیت – از شنیدن آنچه ما میگفتیم طفره میرفتند. نه فقط طفره میرفتند، که اتفاقاً بسیاری از دولتهای موثر در مناسبات جهانی، بدشان نمیآمد – اگر نگوییم مشتاق بودند – که صدام با بهکارگیری چنین تسلیحاتی، ایران را وادار به عقبنشینی از شروط مشروع و منطقی خود برای پذیرش آتشبس کند. نشریه فرانسویزبان (تونسی) ژون آفریک درباره همین موضوع نوشت «از ماه مارس (فروردین) گذشته، رژیم بغداد برای اولین بار، در مقابله با عملیات روزافزون پیشمرگان کرد در کردستان عراق، از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد. بغداد نه تنها واحد مسلح مخالف خود، بلکه روستاهایی را که رزمندگان کرد عراقی ممکن است در آنجا پناه یابند، هدف بمبارانهای شیمیایی قرار میدهد و چون جوامع بینالمللی این رفتارهای غیرانسانی را نکوهش نمیکنند و فشارهای موثری وارد نمیشود، بیم آن میرود که چنین عملیاتی گسترش و فزونی یابد، بهویژه آنکه نیروهای مسلح صدام در شمال کشور، زیر ضربات مداوم پیشمرگان کرد عراقی و نیروهای جمهوری اسلامی، در تنگنا قرار دارند.»
واکنش دولتهای غربی، شراکت و سکوت
بهکارگیری سلاح شیمیایی از سوی بعثیها آنقدر آشکار بود که رسانههای جریان اصلی دنیا را مجبور کرد، ولو با تعابیر خودشان دربارهاش صحبت کنند. از جمله جی رابینسون کارشناس رادیو بیبیسی که گفت «این سلاحها فیالواقع ساخت داخل عراق بوده. عراقیها خودشان اینها را براساس اطلاعات تکنولوژیکی و اجزای وارداتی، فراهم کرده بودند. حالا این سوال مطرح است که تأمینکننده این مواد و اجزا، کدام کشورها بودهاند؟ هنوز اطلاعات در این زمینه تکمیل نشده است، اما یکی از عوامل اصلی این معامله، شرکتهای خصوصی غربی هستند که سفارشی برای فلان مقدار از فلان ماده شیمیایی دریافت میکنند و بدون تأمل در این گونه سفارشات، مواد درخواستی را برای مقام وزارتی امور دفع آفات عراق میفرستند. این یک شیوه از تولید و بسط این نوع سلاحها است که کنترل آن بینهایت دشوار است و قراردادها هم بههیچوجه نمیتواند آن را مشمول ممنوعیت بکند، چون درست همین مواد شیمیایی، موادی است که واقعاً میتوان از آنها برای مقاصد سودمند در دفع آفات استفاده کرد.» او میکوشید سهم دولتهای غربی را در شراکت با رژیم بعث کمتر از آنچه واقعاً بود نشان دهد و از نقش آنان در چنین جنایتهایی بکاهد.
بعثیها در آغاز با احتیاط و در خفا از بمبهای شیمیایی استفاده میکردند و بعدتر، با دیدن واکنش انفعالی مجامع بینالمللی، هم تعداد حملات اینچنینی خودشان را بیشتر کردند و هم مخفیکاری و کتمان واقعیت را کنار گذاشتند. حتی گاهی به اشاره و گاهی به صراحت میگفتند از هر سلاح ممکن استفاده میکنند تا جلوی پیروزی ایران را بگیرند و کسانی را که با ایرانیها همکاری میکنند تنبیه کنند. آن عراقیهایی که آن روز از تابستان 1366 (1987 میلادی) در پاریس تجمع کردند، به همین رویه رژیم بعث و نیز به انفعال مشکوک سازمانهای بینالمللی معترض بودند. اما – چنان که انتظار میرفت – نه این مجامع کاری کردند و نه رژیم بعث از راهی که در پیش گرفته بود برگشت. و بعد، آن جنایت تکاندهنده را مرتکب شد.
بمباران شیمیایی سردشت، جنایتی که هزاران انسان را قربانی کرد
در کتاب «تصویب قطعنامه 598» ذیل روز هفتم تیر 1366 میخوانیم: «امروز هواپیماهای عراق در اقدامی هولناک، با بمبهای شیمیایی، مناطق مسکونی سردشت را بمباران کردند. در این حمله، ده فروند هواپیمای دشمن در ساعت 16، به چهار منطقه سردشت از جمله بازار این شهر با بمبهای حاوی گاز خردل هجوم آوردند. شدت بمباران به حدی مردم را غافلگیر کرده بود که در لحظات نخست حمله، 30 تن از اهالی شهر شهید و 3500 تن نیز مصدوم شدند. 600 تن از مصدومان این حمله به مراکز درمانی خارج از استان از جمله تبریز، شیراز و تهران اعزام شدند. 20 تن دیگر از این مجروحان این حمله به علت شدت صدمات وارده، در بیمارستانهای تبریز به شهادت رسیدند.»
به قول جعفر شیرعلینیا، نویسنده دایرهالمعارف مصور جنگ (انتشارات سایان)، این بمباران «نشانه وحشیتر شدن ارتش بعث در جنگ بود.» تا جایی که میدانیم آن روز بعثیها هفت بمب شیمیایی، چهار بمب در سردشت و سه تا روی روستاهای اطراف آن انداختند و «هزاران انسان را کشتند.» آنان حتی در قیاس با خودشان هم جنایت هولناکی را مرتکب شده بودند. «در پی این اقدام عراق، ستاد تبلیغات جنگ از نمایندگان رسانهها و کارشناسان سازمان ملل دعوت کرد تا از آثار بمباران شیمیایی عراق در شهر سردشت بازدید کنند. در بخشی از اطلاعیه ستاد تبلیغات جنگ آمده است: مردم جهان باید بدانند که جنایتکاران جنگی حاکم بر عراق در وحشیگری و رذالت، گوی سبقت را از هیتلر و سران ارتش نازی ربودهاند و این وظیفه، بر عهده ارگانهای بینالمللی و رسانههای گروهی است که افکار عمومی را از عمق این جنایات آگاه سازند.»
فردای آن روز، وزارت خارجه کشور ما نیز، در نامهای به دبیر کل سازمان ملل هم به جنایت بعثیها و هم به سکوت و بیعملی سازمان ملل درباره این جنایات معترض شد. اینکه موضعگیریهای ضعف گذشته شورای امنیت «نتیجهای جز تشویق رژیم عراق به کاربرد مجدد سلاحهای شیمیایی دربرنخواهد داشت» و ایران «ضمن محکوم کردن این جنایات رژیم عراق، بار دیگر مسئولیت خطیر و حساس سازمانهای بینالمللی بهویژه سازمان ملل متحد را در قبال این تجاوزات و جنایات جنگی، یادآوری نموده و از همه کشورهای امضاکننده پروتکل 1925 ژنو میخواهد تا برای یک اقدام جمعی موثر، تلاشهای خود را به کار گیرند.»
نظر شما