در نشست «تاریخ فرهنگی و مخاطب آرمانی در ایران معاصر» مطرح شد
پراکندگی تحقیقات در تاریخ فرهنگی آسیبزاست/ تاریخ شفاهی را چه کسانی سفارش میدهند؟
مرضیه آتشیپور گفت: به نظرم هر نهادی که به امنیت اقتصادی رسیده است و به تثبیت ایدئولوژی برای رسیدن به منافعش دارد، مشتری تاریخ شفاهی است. برای مثال چرا تاریخ شفاهی دانشگاه پزشکی زنجان کار شده است؟ چرا تاریخ شفاهی مردان مس سرچشمه کار شده است؟ اولویتهای موضوع را چه کسانی تعیین میکنند؟
مرضیه آتشیپور گفت: یکی از منابعی که بیشتر گفتههای مرا در برمیگیرد کتاب «روابط و کنش جمعی» است، اینکه چه ساز و کارهایی در تاثیرپذیری مخاطب آرمانی تاریخ فرهنگی وجود دارد؟ اصلا مولف یا پژوهشگر تاریخ فرهنگی برای کدام خواننده مینویسد و چرا؟ چه موانعی بر سر راه وجود دارد؟ راههای تاثیرگذاری به چه شکل است؟ تاریخ فرهنگی هویتساز است و این هویت از طریق روایت دستخوش چه تغییراتی میشود؟ با این رویکرد خواه و ناخواه نگاه آسیبشناسانه به مطالعات تاریخ فرهنگی هم میشود. آیا توانسته ارتباطی برقرار کند؟ این ارتباط به چه شکل است؟ همانطور که اشاره کردم کتاب «روایت و کنش جمعی» خیلی به من کمک کرد چون ربط بین ادبیات و سیاست را نشان میدهد. اما ما میتوانیم از آن الهام بگیریم حالا با تسامح دنبال تاثیرگذاری در یک متن ادبی و علمی باشیم و بعد به متون تاریخی بپردزیم.
او افزود: وقتی بحث پیرنگ را در روایت نگاه میکنید در کتاب درباره این بحث شده چه پیرنگهایی تاثیرگذاری بیشتری دارند و مخاطب را جذب میکنند. یکی از پیرنگهایی که دربارهاش صحبت شده با دیدگاههای ساختارگرایانه، کلاسیک، پساساختارگرایانه، کارکردگرایانه که نسبت به روایت تعریفهای مختلفی دارند که در مجموع این تعریف را برایتان میگویم که پیرنگ را با این نگاه که ساختارهای اولیهاش اگر داستان افول یا موفقیت باشد، تحقیقات علمی نشان داده که برای مخاطب جذابتر است. حالا داستان افول با تفکر فرهنگ مسیحی همان داستان سفر آفرینش که اتفاقاتی است برای حضرت مسیح(ع) رخ میدهد یا داستان ورود و خروج حضرت آدم.
این پژوهشگر عنوان کرد: یعنی هر طرحی که داستان سفر را روایت میکند؛ یک ابتدا، میانه و پایانی دارد برای انسان که یک نوع حیوان قصهگوست، جذابیت دارد و بیشتر تحت تاثیر آن قرار میگیرد. بنابراین ساختار یک طرح روایی اگر عینیت محکمی داشته باشد، اگر از طرحوارههای اسطورهای جهانی و انسانی بیشتر کمک بگیرد مثل داستان سفر، داستان افول و داستان موفقیت تاثیرگذاری بیشتری دارد. خب، در تاریخ فرهنگی چه اتفاقی میافتد؟
هویتسازی تاریخ فرهنگی
مرضیه آتشیپور گفت: من به این فکر کردم نه با نگاه جامع بلکه با نگاه کلی نسبت به مطالعات تاریخ فرهنگی به بررسی تاثیرگذاری آن در مخاطب آرمانی بپردازیم. مطالعات تاریخ فرهنگی در ایران دو حوزه دارد؛ نخست درباره مبانی و نظریهها و معرفی نظریهپردازان صحبت میکند. در یک نگاه تاریخ فرهنگی را به عنوان یک رویکرد برای تحلیل یکسری متون به کار میگیرند. مانند تاریخ فرهنگی بدن، تاریخ فرهنگی پوشش، تاریخ اجتماعی دانشگاهها، تاریخ فرهنگی هنر، تاریخ فرهنگی جنگ و ...
او ادامه داد: اگر یک روایت ساختار علی محکمی داشته باشد، از نظر روش تحقیق مسالهمند باشد و بدانند آن مقدمه نظری ارتباطش را میتواند به لحاظ ابزارها و سنجشها در بخش کاربردی پیدا کند. به نظر میرسد میتواند مخاطب بیشتری را جذب کند؛ یعنی علی بودن در یک روایت داستانی یا روایت خیالی وقتی تبدیل به یک ساختار محکم علمی میشود مخاطب دانشگاهی یا علمی پژوهشی خودش را بهتر جذب کند.
پژوهشگر تاریخ فرهنگی عنوان کرد: حال اینکه چه ساختار علمی محکمی در متون پژوهشی وجود دارد منحصر به تاریخ فرهنگی نیست. من تنها از این چشمانداز به آن نگاه میکنم و همه ما درباره آسیبشناسی حداقل علوم انسانی، تفکر ترجمهای و اختلالاتی که در مبانی و کلیات وجود دارد، با آنها آشنا هستیم و برای همین فقط مرور میکنم که از این طریق میتوانیم مخاطب آرمانی را در نظر بگیریم به چه چیزهایی باید توجه کنیم.
مرضیه آتشیپور گفت: در این میان باید یک پرانتز باز کنیم که همه ما میدانیم تاریخ فرهنگی هویتساز است و این تاریخ قرار است به انسانهای حاشیهنشین که در راس قدرت نبودند، در واقع به یکسری احساسات، تاثیرات و تفکرات بپردازد. حال اینکه به چه انسانهایی میپردازد، حداقل در متون تاریخ فرهنگی فارسی زبان پرداخته شده است، نگاه ویژه مربوط به مبحث شخصیت است. اما از نظر پیرنگی به این نکته فکر کردم که مثلا یک پژوهشگر عرصه تاریخ فرهنگی به عنوان نویسنده ذهنی وقتی به موضوعی مثل بدن توجه میکند و آن را مسالهمند میبیند مثل پوشش، آزادیخواهی، مبارزات سیاسی یا تاریخ رایگیری میشود.
او افزود: اصلا چرا یک پژوهشگر مسالهمند میشود نسبت به موضوعاتی که اشاره کردم؟ یعنی چه اتفاقی پیرامون گفتمان فکری در جریان شرایط جامعه ما وجود دارد که مثلا پژوهشگری سراغ پژوهش درباره زیورآلات میرود آن دیگری تاریخ فرهنگی جنگ. حال غیر از پراکندگی موضوع که میتواند آسیبزننده باشد. چرا آسیبزننده؟ چون مسالهمند نیست.
این پژوهشگر اظهار کرد: وقتی در پی ریشه چنین تحقیقاتی هستید که اصولا سازمان یا نهادی سفارش داده یا حتی به وضعیت گفتمانهای سیاسی و اقتصادی ربط دارد یا اینکه شرایط اقتصادی مردم از چه دیدگاهی باشد که بخواهند به ریشه خودشان برگردند. من فقط از منظر علی بودن و ساختار محکم و داستان افولی که اشاره کردم، صحبت میکنم.
تفکر ما منطقهای است یا جهانی؟
مرضیه آتشیپور گفت: به نظرم مردم با داستانهای موفقیت ارتباط بیشتری میگیرند، یعنی داستانی که شخصیت آن مشکلاتی دارد بعد با یک بحران مواجه میشود و سعی دارد از پس مشکل بربیاید. حالا چنین داستانی را در گفتمان فرهنگی برگردان کنیم، در حداقل سیصد چهارصد سال گذشته چه قدر وقایعی که اتفاق میافتد داستان افول است و چه قدر به ساختار تراژدی نزدیک است چه قدر به داستان موفقیت؟ یعنی سوالی که برای ما مطرح شود دلیل اقبال یا ادبار خواننده حقیقی به این متون چیست؟
او ادامه داد: من دوست دارم سر دربیاورم از احساسات، تفکرات، ذهنیات و تعاملات جامعه و روابط انسانی با تاریخ در گذر زمان چه بوده است؟ اما این موضوعات چرا پررنگ میشوند؟ چه قدر از تفکر ما منطقهای چه قدر جهانی است؟ همه این مسائل در انتخاب یک موضوع تاثیرگذار است که وقتی یک پژوهشگر انتخاب میکند روی آن کار کند به همان میزان هم مخاطب خودش را هم رقم میزند.
این پژوهشگر بیان کرد: حال اینجا بحث دیگری مطرح میشود چه کسانی سفارش دهنده تاریخ فرهنگیها (حال به طور تسامح نه اما به صورت عموم و مطلق تاریخ شفاهیها) هستند؟ برای خودم جالب بود به دلیل پژوهشی که درباره تاریخ شفاهی کار میکنم چرا یک نهاد دانشگاهی باید تاریخ شفاهی مانند پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی همایش تاریخ فرهنگی برگزار کند؟! یعنی این موضوع باید مسالهمند شده باشد. خب دهها گروه تاریخی در فضای آکادمیک ایران وجود دارد که باید دید مسائل و اولویتهای آنها چیست؟
چرا مخاطب آرمانی؟
مرضیه آتشیپور گفت: برای خود من نقطه عطفی بود که مطالعات در ایران قدری مخاطب آرمانی را در نظر میگیرد. مساله بعدی که در تاریخ شفاهی نظر مرا جلب کرد این بود که حال نمیخواهم آن را به صورت کلی تعمیم بدهم اما در چند مورد که دیدم هر نهادی که به امنیت اقتصادی رسیده است و به تثبیت ایدئولوژی برای رسیدن به منافعش دارد، مشتری تاریخ شفاهی است. برای مثال چرا تاریخ شفاهی دانشگاه پزشکی زنجان کار شده است؟ چرا تاریخ شفاهی مردان مس سرچشمه کار شده است؟ اولویتهای موضوع را چه کسانی تعیین میکنند؟
او ادامه داد: این همه مطالب راجع به تاریخ فرهنگی جنگ وجود دارد، چرا این مطالب زیادی درباره تاریخ مبارزات سیاسی وجود ندارد؟ چرا درباره تاریخ شفاهی نحوه دیپلماسی ایران مطالب زیادی از منظر سیاست خارجی وجود ندارد؟ لذا در مرحله نخست پژوهشگر تاریخ شفاهی وقتی موضوع را انتخاب میکند یک نوع مخاطب را برای خودش در نظر میگیرد. حال اینکه در فضای گفتمانی و فرهنگی جامعه ما چهقدر میتوان بدون سانسور و شکستن هژمونیهای مسلط فرهنگی سیاسی به این مسائل پرداخت و درباره آنها علتمند با ساختار علمی محکم تحقیق کرد، جای سوال است.
این پژوهشگر اظهار کرد: نه تنها این موارد بلکه خیلی از موضوعات پژوهشی برای همین به جد فکر میکنم یکی از بدگفتمانها و در واقع آسیبهای مطالعات علوم انسانی در ایران این است که تحقیقات بیشتر توصیفی است. در حالی که یک مخاطب روشنمد، علمی و دقیق را نمیتوانید با این نوع تحقیق جذب بکنید. یکی از نکات مورد نظر در این رابطه موضوع است که نمیتوان به صورت راحت درباره هر موضوعی تحقیق کرد. بعد از آن نوع رویکرد است به شکلی که انگار تحقیق به صورت توصیفی مخاطب بیشتری دارد! اگر بخواهد به شکل تحلیلی کار کند خیلی با مشکل مواجه میشود.
مرضیه آتشیپور گفت: به نظرم تاریخ فرهنگیهایی کاربردی حداقل در ایران ساختار علمی ندارند و در نتیجه به بخش زیادی از مخاطب دقیق و دانشگاهی خودش اهمیت نمیدهد. برای همین اگر تاریخ فرهنگی در انتخاب موضوعات و بعد ساختار علمی مسالهمند موضوع دقت کند احتمالا مخاطب جدیتری را جذب خواهد کرد.
نظر شما