نگاهی به مجموعه «شخصیتهای مانا»؛ سید حسین فاطمی
فاطمی میگفت چاپ کتاب خوب عید یک جامعه است/ «باختر امروز» از ترور رزمآرا خبر داشت
«سید حسین فاطمی» از مجموعه شخصیتهای مانا نگاهی به زندگی وزیر امور خارجه دولت ملی شدن صنعت نفت داشته است که در این مرور کارنامه پرفراز و فرود او بررسی و نقد شده است.
در مجموعه «شخصیتهای مانا» کتابی به «سیدحسین فاطمی» به قلم محمد چگینی اختصاص داده شده است. در این کتاب بعضی روایتها درباره فاطمی بررسی و نقد شده و مطالب کمتر گفته شده نیز در آن آمده است.
فاطمی ورود به عرصه سیاست را با حرفه روزنامهنگاری آغاز کرد. او در روزنامهنگاری به انتقادهای تند از دولت دست زد و این امر باعث شد که روزنامهاش بارها توقیف شود. او در میانه روزنامهنگاری به خارج از ایران رفت و پس از آن در فرانسه مشغول به تحصیل رشته حقوق شد. فاطمی پس از اتمام تحصیل 1327 به ایران آمد و مبارزه خود را با انتشار روزنامه باختر امروز آغاز کرد در این روزنامه با مخالفت با استبداد و مبارزه با انگلیس شهرتی به هم زد.
برخی معتقدند که مقالههای فاطمی در مبارزه با استعمار انگلیس نقش مهمی در جریان ملی شدن نفت داشت.
سید حسین فاطمی در دهم محرم 1336 برابر با پنجم آبان 1296 در خانوادهای مذهبی در شهر نائین از توابع اصفهان به دنیا آمد. پدرش سیدمحمدعلی نائینی معروف به سیفالعلما از روحانیون سرشناس شهر بود و نام حسین را از آن لحاظ بر پسرش گذاشت که در روز عاشورا به دنیا آمد. اما اگر فاطمی در عاشورای 1296 به دنیا آمده باشد باید زادروزش در تاریخ 1339 برابر با اول مهر 1299 باشد.
حسین فاطمی سه برادر و یک خواهر داشت که افرادی آرام و بیهیاهو بودند اما او با آنان تفاوت داشت و وجه تمایز او با دیگران استقلال ذاتی و اتکاء به نفسش بود. صراحت در کلام، کلهشقی و لجاجت را از دیگر ویژگیهای او ذکر کردند که تا آخر عمر بر این سه خصلت پافشاری کرد.
فاطمی پس از پایان تحصیلات مقدمات در زادگاهش به نزد برادرش نصرالله در اصفهان رفت و در کنار درس خواندن به کار در روزنامه باختر مشغول شد. در همین روزنامه بود که ابتدا به فراگیری اصول روزنامهنگاری پرداخت و حتی به رساندن روزنامه به دست مشترکان کمک کرد و بعد از ورود به سال دوم دبیرستان وارد عالم نویسندگی شد. در این دوره محمدتقی بهار که دوران تبعید خود را در اصفهان(مرداد 1321- اردیبهشت 1313) سپری میکرد و روابط خوبی با نصرالله فاطمی داشت مقالات حسین فاطمی را میخواند و او را تشویق میکرد.
در بهمن 1312 سید طوبی فاطمی درگذشت و دو سال بعد سیفالعلماء پدر فاطمی نیز به همسرش پیوست. آنطور که در منابع آمده مادر فاطمی نقش مهمی در کنار هم نگه داشتن اعضای خانواده و مدیریت امور منزل داشت و پدر فاطمی بیشتر به روستاهای اطراف نائین سرکشی داشت چون مدیریت بخشی از موقوفات نائین را عهدهدار بود.
حسین فاطمی در 1316 روانه تهران شد و کار خود را با روزنامه ستاره صبح به صاحب امتیازی احمد ملکی آغاز کرد. او در بدو ورود به تهران با مشکلات بسیاری روبهرو شد و حتی جا و مکان مناسبی برای سکونت نداشت. دفتر روزنامه ستاره در کوچه دژبان نزدیک وزارت فرهنگ قرار داشت. او در ابتدا در ازای حقوق ماهیانه دویست ریال و اجازه سکونت در دفتر روزنامه به استخدام درآمد. او موفق شد به سرعت توانمندی و خلاقیت خود را در نگارش مطالب نشان دهد.
با بررسی مطالب نوشته شده فاطمی در روزنامه ستاره این نکته روشن میشود که در ابتدای کار با توجه به اینکه در آغاز راه پر و پیچ خمی روزنامهنگاری بود و بنا به ضرورت زمان یعنی اقتضای فضای بسته سیاسی، مطالب سیاسی نمینوشت، بیشتر مقالاتش جنبه ادبی و سرگرمی داشت... نخستین مقالهاش با این جملات شروع میشود: «روزی که یک کتاب خوب در جامعهای پخش شود، آن روز را باید عید آن جامعه و ملت محسوب داشت».
در زمانی که حسین فاطمی در مطبوعات قلم میزد، فاطمیهای دیگری در امور اداری کشور دستی داشتند. همین امر موجب شد تا بعضی برادران حسین فاطمی را با خانواده علینقی مصباحالسلطنه فاطمی که سالها در مناصب مهمی نظیر نمایندگی مجلس، استانداری خوزستان و مازندران حضور داشت، اشتباه بگیرند به شکلی که عزتالله سحابی در خاطرات خود نوشت: «فاطمیها به طور کلی خانواده خوشنامی نبودند. یکی از آنها استاندار خوزستان بود و به انگلیسیها خدمت کرد.»
پس از نظارت شدیدی که شهربانی بر فاطمی اعمال کرد، باعث شد پیشنهاد برادرش سیفپور فاطمی را در 1319 قبول کند و به اصفهان برگردد و روزنامه باختر را اداره کند، چون برادرش به عنوان شهردار شیراز دیگر فرصتی نداشت که کار روزنامه را انجام دهد.
رویه روزنامهنگار جوان و پرشور به شکلی بود که به زودی انتقاداتش بعضی نهادها و سازمانهای دولتی را هدف گرفت و بعضی دشمنیها را برانگیخت به شکلی که از برادرش نصرالله خواستند تا فرد دیگری را برای مدیریت روزنامه انتخاب کند. اما با وجود اینکه چند بار به حبس افتاد اما دست از رویه انتقادی خود برنداشت و در زمان حضور متفقین در کشور و رویه مسالمتآمیزی که دولت ذکاءالملک فروغی با آنها در پیش گرفت انتقادهای تندی کرد که برایش بیهزینه نبود. پس از مقالات تندی که فاطمی در انتقاد از رویه دولت در رفتار با اشغال کنندگان کشور نوشت به زندان افتاد و مردم اصفهان در اعتراض به توقیف روزنامه باختر و زندانی شدن سردبیر آن دست به اعتصاب زدند که در اصل این اعتراض به حضور متفقین در ایران بود.
پس از گفتوگوی سیفپور فاطمی با برادرش به همراه یکی دو تن از اعضای شورای شهر اصفهان فاطمی ظاهرا قبول کرد از نوشتن مقالات تند و اعتراضی نسبت به حضور انگلیس و شوروی در ایران بپرهیزد تا از محبس آزاد شود. از طرفی کنسولگری انگلیس در اصفهان نسبت به رویه فاطمی حساس شده و از آنجا که شهر اصفهان برای آنها اهمیت خاصی داشت درصدد برآمدند با اتهام حمایت فاطمی از آلمان برایش پروندهای تدارک دیده و او را به دردسر بیندازند. لذا پس از آگاهی فاطمی از این قضایا دوباره از اصفهان به تهران رفت.
فاطمی با بازگشت به تهران سعی کرد همچنان نگاه انتقادی خود را به وقایع شهریور بیست ادامه دهد برای همین او به سیاستمدارانی که همچنان در مسند امور بودند، خوشبین نبود و آنان را تیپ شکستخورده مینامید. او بر این عقیده بود که آنها در دوره رضاشاه امتحان بیفکری و لاقیدی خود را داده و روزهای سیاهی را برای ملت رقم زدند.
فاطمی در باختر امروز رابطه خوبی با دولت قوام برقرار کرد. اما مقالات تندی علیه علی سهیلی نوشت: «آقای نخستوزیر شما در این مملکت حکومت نمیکنید. سفارتین روس و انگلیس به شما دستور میدهند و شما اجرا میکنید. قدرت شما از یک مهاراجه هندی کمتر است.» انتقادات تند فاطمی باعث شد که روزنامه باختر امروز در بین افکار عمومی جایگاهی برای خود پیدا کند.
پس از شهریور بیست سختگیری مطبوعات افزایش یافت و روزنامهنگاران برای تامین منافع خود و آزادی مصرح در قانون اساسی تصمیم گرفتند تا با هم متحد شده و تشکلی به نام «جبهه آزادی» تشکیل دهند. محیط طباطبایی علت تشکیل این جبهه را اقدامی علیه دستگیری عباس خلیلی، مدیر روزنامه اقدام برمیشمرد. هر چند تشکیل این جبهه عملا کاری را پیش نبرد، چون حوزه فکری مدیران جبهه بسیار گسترده و گاه متضاد بود.
در مجلس چهاردهم موضوع نفت سوژه داغ مطبوعات شد، مجلسی که به نظر میرسید با ادوار قبلی متفاوت است و به زودی مصدر اتفاقات زیادی در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور خواهد شد، در این دوره مذاکرات پنهانی محمد ساعد مراغهای با شرکت سینکلر و رویال داچ شل و سوکونی واکیوم برملا شد و نفت را تیتر داغ روزنامه فاطمی کرد. در همین زمان قضیه امتیاز نفت شمال به شوروی نیز به میان آمد و شورویها سعی کردند با دادن رشوه به مطبوعات آنها را با خود همراه کنند. در جلسهای که مدیران مطبوعات دعوت شدند، فاطمی با انتقاد از موضوع امتیاز نفت شمال به شوروی گفت تا زمانی که ایران در اشغال متفقین است واصل برابری دولتین در میان نیست نباید صحبتی از مذاکره درباره نفت به میان بیاید.
اواسط سال 1324 همزمان با شدت گرفتن غائله آذربایجان فاطمی برای شرکت در کنفرانس بینالمللی کار عازم ژنو شد، پس از مهمان رادیو پاریس شد و از طریق این تربیون به شرح مصایبی پرداخت که طی جنگ جهانی دوم بر مردم ایران تحمیل شد و اطلاعاتی را در اختیار افکار عمومی اروپا قرار داد. پس از آن به تحصیل حقوق در یکی دانشگاههای فرانسه پرداخت و در کنار آن دیپلم روزنامهنگاری را دریافت کرد.
نگاه انتقادی که نویسنده سرمقالههای روزنامه باختر امروز به مجلس داشت، باعث شد که فاطمی در این زمینه هم نگاه منتقدانه و تاثیرگذاری داشته باشد. به طوری که در باختر امروز عکسی از جریان انتخابات در کاشان منتشر کرد که در آن رئیس شهربانی و فرماندار بالای سر رای دهندگان حاضر شده و بر نوشتن نام افراد مشخص شده نظارت میکردند. تداوم مقالاتی که درباره مجلس مینوشت باعث آشنایی او با اقلیت مجلس پانزدهم شد.
نگاه توام با نقد فاطمی به مسائل کشور و تداوم مقالات انتقادیاش در باختر امروز باعث شد که در جبهه ملی نقش تبلیغات را به عهده بگیرد که موضوع مهمی بود. ضمن اینکه در برگزیدن ائتلاف سیاسی که نام جبهه ملی گرفت، هم نقش موثری ایفا کرد، به شکلی که احمد ملکی، مدیر روزنامه ستاره نامگذاری جریان نوظهور را به فاطمی نسبت میدهد.
انتخابات مجلس شانزدهم در پی فشار مطبوعات در حوزه انتخابیه تهران به دلیل مشاهده تقلبهای بسیار باطل شد و فاطمی که نقش موثری در ابطال آن داشت بر آن شد که از حوزه انتخابیه تهران نامزد مجلس شود که متاسفانه وقتی در فروردین 1329 آراء اعلام شد با 8655 رای در رتبه 26 تهران قرار گرفت و از ورد به مجلس باز ماند. اما این شکست باعث نشد که او از نوشتن مقالات انتقادی خود دست بردارد. بر عکس با استفعای رجبعلی منصور و بر سر کار آمدن حاجعلی رزمآرا بر شدت انتقادات خود از دولت افزود و حتی در مقالهای رزمآرا را در کنار شرکت نفت انگلیس دانست که این انتقادات تند و پی در پی باعث زندانی شدنش از سوی شهربانی شد. زندانی شدن فاطمی باعث که اهالی مطبوعات درصدد واکنشی اصولی بربیایند، چون فاطمی در بند مجرمین حبس شد و این موضوع بیش از زندانی شدن شخص فاطمی روزنامهنگاران را خشمگین کرد. همراهی مجلس و مدیران مطبوعات باعث فشار به دولت رزمآرا شد و روز چهارم دی ماه دستور آزادی فاطمی را صادر کرد.
نگاهی به برخی اسناد و مدارک حاکی از آن است که حسین فاطمی از ترور رزمآرا خبر داشت، چنانکه بعضی از مقالات روزنامه باخترامروز نیز این مدعا را ثابت میکند: «... همه میفهمند برای خفه کردن صداهای ملی زمامداران نالایق دست در دست اجنبی گذاشته و او را در ایجاد محیط وحشت و ترور و خفقان یاری میکند.»
پس از تشکیل دولت محمد مصدق، با وجود مخالفتهای بسیار حسین فاطمی به عنوان معاون نخستوزیر بسیاری امور را در دست گرفت. یکی از اقدامات فاطمی ورود به خانه سدان و تهیه گزارشی از اسناد آن نقش مهمی در برملا کردن نیات انگلیس داشت.
حضور فاطمی در قضیه ملی شدن صنعت نفت ابعاد و جریانات خاص خود را دارد که نیاز است در برهه دیگری به آن پرداخته شود. در این مجال در حد وسع به بخشی از زندگی و کارنامه وزیر امورخارجه دولت ملی اشاره شد.
نظر شما