دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۱:۵۴
موسوی: خالقان آثار ادبی در ايران تك‌محصولی‌اند

به دنبال اظهار نظر كارشناسان درباره شاعراني كه به داستان‌نويسي روی می‌آورند و يا بر عكس، حافظ موسوی، شاعر، معتقد است اين پديده در ايران به طور چشمگيري ديده نشده است و دلیل آن را نیز باید در دیدگاه متافیزیکی ایرانیان نسبت به شعر جست‌وجو کرد.

موسوي در گفت‌وگو با خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) با بيان اين مطلب افزود: در غرب بسياري از داستان‌نويسان و شاعران بزرگ در هر دو حوزه شعر و داستان كار مي‌كنند كه از اين ميان مي‌توان به ويكتور هوگو، ژان پل سارتر و يا برتولت برشت اشاره كرد.

وي ادامه داد: اين پديده در غرب رواج کامل دارد؛ اما در ايران بنا بر دلايلي چون نحوه تلقي ما از شعر و شاعري و امر هنر، غير اقتصادي بودن امر هنر در ايران و ضعف انديشه‌های انتقادی، اقبال شاعران به داستان‌نویسی و بالعکس، چندان چشمگير نيست.

اين شاعر توضيح داد: تلقي خاص و معمول ما ایرانیان از هنر به مثابه «امر دلی»، الزاما منجر به بی‌توجهی به جايگاه عقلاني هنر شده است. از سوي ديگر چون به تاريخ مراجعه كنيم، مي‌بينيم تماشاي اپرا و خواندن آثار ادبي معروف هر زمان، در طبقه متوسط به بالا، جزو افتخارات مردم محسوب می‌شده است.

وي ادامه داد: اين توجه به هنر براي افرادي كه خالق آن آثار هنري بودند علاوه بر این که احساس خوشایند دیده شدن را به همراه داشته، از نظر اقتصادي نيز سودآور بوده است. اما در ايران حتی در طبقه اشراف نيز چنين اقبالی به امر هنری هيچ‌گاه ديده نشده؛ به طوری که هنر هميشه اسباب تفريح و احیانا باعث تفاخر بوده است. 

شاعر «سطرهای پنهانی» یادآور شد: پیامد ناگزیر این امر، همواره، غيراقتصادي بودن هنر و کار هنری در كشور ما بوده است.

وي خاطرنشان كرد: هنر ادبيات در كشور ما در ۳۰۰ سال گذشته جايگاهی نداشته است و اگر پيش از آن ما افرادي چون خيام و حافظ و دیگران را نداشتيم، ملت ما تا حدود بسیار زیادی فاقد ارزش‌هاي فرهنگی امروز خود بود.

اين شاعر و منتقد ادبی تاکید کرد: خالق اثر ادبی، گاه حرفی برای گفتن دارد كه در قالبي كه معمولا در آن فعالیت می‌کند، نمی‌گنجد. چنین فردی سعي می‌كند آن حرف را در قالب ديگري بروز دهد و اگر هنرمندي نتواند به خوبی از عهده این امر برآید، دچار ضعف بنيادهاي انديشگی است.

وي اظهار داشت: تمامي اين دلايل به تك محصولي شدن شاعران و نویسندگان ایرانی مي‌انجامد؛ به ويژه در شعر كه ما ذهنيت اسطوره‌اي، متافيزيكي و شهودي داريم و هميشه جايگاهی والا و دست‌نيافتني براي شعر و شاعر در نظر گرفته‌ايم و احساس می‌كنيم تنها کسی که برخوردار از موهبت الهي است، شاعر است و ديگران كه فاقد اين موهبت هستند، هرگز نبايد در اين حوزه (حوزه شعر) وارد شوند.

موسوي گفت: بايد توجه داشت كه افراد بسياري داراي اين استعداد (استعداد شاعری) هستند؛ اما در شناخت آن ناتوانند. كسي موفق است كه استعدادهاي خود را بشناسد و بتواند از آنها در همه حوزه‌ها استفاده كند.

وي در ادامه خاطرنشان كرد: همچنين يك شاعر بايد هميشه در تمام زمينه‌هاي ادبي مطالعه كند تا بتواند در تمام حوزه‌ها فعال باشد. البته اين امر علاوه بر دانش ادبی، استعداد خاص هنرمند را نيز می‌طلبد.

شاعر«شعرهای جمهوری» گفت: اين طرز تفكر كه در ایران رواج دارد و بر مبنای آن، نويسندگان، شاعران شكست خورده‌ محسوب می‌شوند یا به‌عکس، معتقدند که شاعران شکست‌خورده به داستان رو می‌آورند، كاملا اشتباه است. چراكه اين پديده در غرب به وفور ديده می‌شود و بسياري از شاعران و نويسندگان بزرگ در حوزه‌هاي مختلف ادبي فعاليت می‌كنند؛ به طور مثال می‌توان به ويكتور هوگو اشاره كرد.

وي افزود: در ايران نيز اگر شاعری به داستان‌نويسي روي آورد يا داستان‌نویسی عزم شاعری کند، امري خوشايند است و نشان از استعداد بالاي آن هنرمند دارد. البته بايد توجه داشت كه داستان‌نويسی در ايران سابقه طولاني ندارد و بعد از نيما كه علاوه بر شعر چندين داستان با عنوان «كندوهاي شكسته» و غيره دارد، شاعراني چون شاملو و اخوان در اين زمينه به صورت حرفه‌ای كار نكردند.

اين شاعر تاكيد كرد: اين تنوع در آثار نيما به علت آشنايي او با ادبيات مدرن، ديد عميق او نسبت به ادبيات مدرن، دوری از تصوری متافيزيكی نسبت به شعر و نگاهی عقلانی به مقوله شعر و ادبيات بوده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط