مرتضی کاخی، شاعر و پژوهشگر ادبی: «در حقيقت كسي كه به شعر میپردازد از ساير هنر ها فاصله میگيرد و كمتر پيش میآيد كه به شاخه ديگري حتی نوشتن داستان روی آورد.»/
وي اشاره كرد: نتيجه مورد انتظار يك هنرمند از اثرش وقتي حاصل ميشود كه آن اثر با استقبال خوبي از سوي مخاطبان مواجه شود.
كاخي ادامه داد: این امر در گذشته و در میان شاعران کلاسیک ما نیز رایج بوده است؛ یعنی شعر و داستان را میتوان در آثار جامی، سعدی، عطار و مولانا دید. با این تفاوت که داستاننویسی امروزه ساختاری متفاوت پیدا کرده است.
این پژوهشگر ادبی تاکید کرد: شعر و داستان و حتی سایر هنرها کم و بیش ریشه مشترک دارند و تنها نحوه بیان و بروز آنها که در اصل شاخه های این درخت محسوب می شوند، متفاوت است؛ پس فعاليت همزمان در دو حوزه شعر و داستان هيچ اشکالی ندارد.
وي اظهار داشت: اگر یک شاعر تنها به مسائل سیاسی، اجتماعی، تربیتی و غیره بپردازد، سروده او دیگر شعر نیست؛ بلکه او استفاده ابزاری از شعر کرده است - اما اگر در چیزی که میسراید یک نوع گرهخوردگی عاطفه و اندیشه در زبانی فشرده، آهنگین و فاخر دیده شود، میتوان به آن سروده شعر گفت.
اين شاعر توضيح داد: در مورد نویسندگی نیز به همین صورت است و داستان هم ابزارها و ویژگیهای خاص خودش را دارد و لفظ نويسنده وقتي مورد استفاده قرار میگيرد كه ويژگيهاي داستان در اثر او به كار گرفته شده باشد.
وي تاکید کرد: نویسنده و شاعر میتواند موقعيت خود را تغییر دهد و شاعر از ابزار نویسندگی و نویسنده از ابزار شاعری استفاده کند.
كاخي یادآور شد: هنرها جلوههایی اند از یک ماهیت یگانه که آن خود هنر است و هر يك از یک پنجره یا یک شیشه رنگین به چشم ما وارد میشوند.
وي گفت: شعر، نقاشی، تئاتر و غیره، از یک سو همه نگاه هنری و شاخص دارند و از سوی دیگر، فرم زبانی متفاوتي را براي بروز هنری استفاده میکنند؛ در حالی که از ذات متعالی خود منحرف نیستند.
اين شاعر خاطرنشان کرد: اما در حقيقت كسي كه به شعر میپردازد از ساير هنر ها فاصله میگيرد و كمتر پيش میآيد كه به شاخه ديگري حتي نوشتن داستان روي آورد.
نظر شما