نشست ديروز عصر(31 مرداد) مولويپژوهي سراي اهل قلم با حضور دوستداران و علاقمندان هميشگياش برگزار شد. در اين جلسه كه به بررسي گرايشهاي كلامي مولانا اختصاص داشت، منوچهر صدوقي، مولانا و محيالدين ابنعربي را دو قله عرفان اسلامي دانست./
گوهري در ابتدا درباره گرايشات كلامي مولانا اينگونه توضيح داد: من مرتبه عرفاني مولانا را برتر از متكلمان ميدانم و كسي كه از متكلم بالاتر است، كمك بيشتري به دينداران و انسانها را به عرصهاي شيرين و جذاب عرفان دعوت ميكند كه متكلم از آن غافل است.
وي افزود: مولانا طريق دل و فطرت را پيش ميگيرد و انسان را داراي فطرت ميداند. او بحثهاي جدلي را رد ميكند؛ در حالي كه متكلم از طريق جدل فقط ميخواهد مخاطبش را ساكت كند.
اين استاد دانشگاه در ادامه اضافه كرد: كلام، دغدغه خاطر انسان از ابتدا تا اكنون است و ما اگر در بحثهاي كلامي از بحث اثبات صانع شروع كنيم، ميبينيم كه مولانا به حدوث عالم معتقد است.
داكاني نيز با اشاره به انديشههاي كلامي مولانا گفت: مولانا در عين عارف بودن، داراي انديشههاي كلامي هم هست و ميتوان گفت كه عارف هم ميتواند انديشههاي كلامي داشته باشد.
صدوقي هم در بخش ديگري از اين جلسه درباره انديشههاي مولانا توضيح داد: مولانا در هيچ قالبي نميگنجد؛ مولانا، مولاناست. او عرفان و كلام را در خود دارد، ولي صرفا عارف يا صرفا متكلم نيست.
وي درباره موضوع حدوث عالم نزد مولانا گفت: اكثر حكما به قدم زماني قايلند و متكلمان به حدوث زماني. همه ميدانند كه زمان، منتزع از حركات افلاك و در مرتبت دون افلاك است و افلاك هم در داخل عالم قرار دارد. وقتي عالمي نيست؛ زماني هم نيست. معناي اين كه عالم ابتدا ندارد، قدم زماني نيست. زمان داخل عالم است و اين حرف كه عالم، حادث زماني يا قديم زماني است، نتيجه پيدا نميكند.
اين عرفانپژوه در ادامه افزود: عرفان ما دو قله دارد كه يكي مولانا و ديگري ابنعربي است. اين دو همعصر يكديگر بودهاند و مولانا يقينا از ابنعربي متاثر است و اين تاثير مقلدانه نيست.
ادامه اين جلسه با طرح نظرات متفاوت سخنرانان درباره اعتقادات كلامي مولوي همراه بود كه گوهري مولانا را اشعري دانست و داكاني مولانا را قويا معتقد به اختيار معرفي كرد.
داكاني در اينباره گفت: مولانا ما را به خودمان ارجاع ميدهد و ميگويد وجدانا به خود بينديشيد. آيا در اين صورت خود را بي اختيار ميبينيد؟
نويسنده «شمس من و خداي من» درباه مواضع كلامي مولانا توضيح داد: قطعا حق با استاد گوهري است و مولانا متكلم نيست. او شان بالايي دارد؛ ولي در آثارش انديشههاي كلامي، فلسفي و فقهي به وفور موج ميزند. از ديد او، راه نبوت و ولايت منتج به آزادگي است.
سپس گوهري خاطرنشان كرد: مولانا اشعري نيست و «ماتريدي» است. در برخي جاها او بحثهاي متكلمان را به صورت شعر بيان كرده؛ ضمن آنكه جنبههاي مذموم كلام را ناشايست شمرده. مولانا معتقد است، علمي كه ما را به ايمان رهنمون كند، مثبت است و غير از آن سياهي و سُواد است.
«آيا جنس سخن مولانا به گونهاي است كه ميتوان از او توقع پاسخ به مشكلات بشر معاصر را داشت؟» و «بررسي مساله جبر و اختيار و معادشناسي مولانا»، از جمله مباحث طرح شده از سوي سخنرانان اين نشست مولويپژوهي است كه در جلسات آينده به آنها پرداخته خواهد شد.
نظر شما