به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شماره نهم «سوره» با سرمقاله ای با عنوان «موج نوی سینمای انقلاب اسلامی؛ آشنایی زدایی از جمهوری اسلامی»، منتشر شد. این شماره ماهنامه سوره به تازگی با مطالبی با عنوان محافظان صندوق و سرنوشت (چند روایت از مردمی که بار برگزاری انتخابات را بر دوش می کشند)، سیاست نجوا («مادران میدان جمهوری» فرمی تازه از حضور زنان در سیاست رقم زده اند) در بخش سیاست؛ در بخش پرسش مطالبی با عناوینی: خدا بر زمین قدم گذاشت (گفت و گوی اختصاصی «سوره» با میشل ستبون، عکاس فرانسوی لحظه های ماندگار انقلاب اسلامی ایران)،پروانه معصومی؛ آنکه گفت؛ «نه» (گفت گویی منتشر نشده با زنده یاد پروانه معصومی)،در بخش دیدگاه مطالبی با عناوینی: آنکه گفت آری (چند کلمه درباره هویت پروانه معصومی)،فیلم هایی که او بازی نکرد (پروانه معصومی چگونه از پیله سینمای روشنفکری رها شد و در دام فیلمفارسی نیفتاد)، می توانست او اگر می خواست؛ لیک (خرده روایت هایی از زنده یاد پروانه معصومی) منتشر شده است.
از دیگر مطالب منتشره این شماره از سوره می توان به مطلبی با عنوان زندگی در گیومه، جنگ در پرانتز (چگونه سودای زندگی نرمال، سینمای جنگ را از نفس انداخته است؟) در بخش آینه جادو؛ در بخش کشاکش مطلبی با عنوان، لاپوشانی جنگ (گفتارهای مختلف چگونه از طرح مبارزه جمهوری اسلامی معنازدایی می کنند؟) در بخش جعبه جادو مطالبی با عناوین، سینمای اشغالی (جریان شناسی سینمای فلسطین)، سینمای مستند؛ حافظه ملی (مروری بر هفدهمین جشنواره سینما حقیقت) و در بخش گفتار طوفان مقاومت در فلسطین، بن فکنی علوم انسانی در ایران (طوفان الاقصی چه امکان هایی در علوم انسانی فراهم کرده است) اشاره کرد.
در بخش صحنه نیز مطلبی با عنوان آینه داران بهشت (روایتی از قیام هنری گروه نمایشی آینه) و در بخش کتیبه مطلبی با عنوان با امام یا بی مردم (آیا نوحه «بی مردم» زبان حال امروز ماست؟) و در بخش زمزمه مطلبی با عنوان ترنم خیال ملی (درباره کنسرت «همراه با خاطره ها» به رهبری استاد مجید انتظامی) نوشته شده است.
چه زمانی میزان رأی مردم شد؟، همه جهان سومی ها یک هامون دارند، جهان از چشم مردی در زندان، صدای زخمی کلمات و شرح لحظه های تاریخی از دیگر مطالب این شماره سوره هستند.
در بخشی از این مجله می خوانیم: هر پدیدهای برای بقا در جهان هستی، باید بتواند از «ضروری» بودن خود دفاع کند وگرنه نابود خواهد شد. چیزهای غیرضروری؛ چیزهایی که فقط پیشنهادی در کنار پیشنهادهای دیگر باشند؛ چیزهایی که بتوان آنها را با چیزهای دیگر تعویض کرد، در پیچوخم ناچاریها و اولویتها، بهتدریج از اهمیت افتاده و جایشان را به امور اصیل و ضروری میدهند. باید به این جملۀ مارکس که گفته بود «هر چه سخت و استوار باشد، دود میشود و به هوا میرود» یک قید اضافه کرد و آن را اینطور بازنویسی کرد: «هر چه، هر قدر هم سخت و استوار باشد / بنماید اما ضروری نباشد، دود میشود و به هوا میرود.» سینما نیز از این قاعده مستثنا نیست.آیا داشتن سینما، برای ما ضروری است؟ بیایید تصور کنیم از فردا تولید سینمای ایران از سالانه حدود صد فیلم به صفر برسد. غیر از صنوف سینمایی، چه کسی بهواقع ضرر خواهد کرد و کشور چه آسیبی خواهد دید؟ در روزگاری که فرهنگ یکسانساز غربی / آمریکایی بهواسطۀ صنعت فرهنگ قدرتمند خود، بساط سرگرمی و تفنن را برای جهانیان فراهم کرده، آیا «ضروری» است که ما نیز صاحب سینما باشیم؟ میدانیم کشورهای زیادی نیستند که سالانه در حدود صد فیلم یا بیشتر تولید میکنند؛ تقریباً ۱۵ تا ۲۰ کشور چنین وضعی دارند و ایران، جزء این کشورهاست. بهراستی اگر قرار باشد صرفاً یک صنف سینمایی بسته و کوچک با گردش مالی بسیار اندک، از تولید و فروش فیلم در ایران سود ببرند، چه ضرورتی حکومت و نخبگان و فیلمسازان ما را به تکاپو انداخته که فیلم بسازند و نمایش دهند؟ آیا بهتر نیست به جای هدر دادن منابع کشور و هیاهوی بسیار برای هیچ در حاشیۀ این سینما، سر سفرۀ آمادۀ تولیدات خارجی بنشینیم که به لحاظ کیفیت فنی هم مرتبۀ بالاتری دارند؟
شماره نهم ماهنامه سوره با ۱۲۰ صفحه و بهای ۹۰ هزار تومان به سردبیری سیدعلی سیدان منتشر شده است.
نظر شما