به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ادبیات جنایی برگردان واژه crime fiction است که درواقع به جرم اشاره دارد. پس هر جرمی مانند دزدی، اختلاس، کلاهبرداری، جعل اسناد و هویت و… میتواند هسته مرکزی داستان جنایی قرار بگیرد. البته این جرم باید اثر زیادی بر زندگی کاراکترها داشته باشد و برای مخاطب مهم بهنظر برسد. بهطور کلی ادبیات جنایی دارای پنج شاخه اصلی؛ معمایی-کارآگاهی، سبک کارآگاهی خشن، داستان پلیسی، تریلر جنایی و رمان جنایی-تاریخی است. به عنوان مثال داستانهای آگاتا کریستی مانند «قتل در قطار سریعالسیر شرق» و آتور کانن دویل مانند «اتود درقرمز لاکی» از نوع معمایی-کارآگاهی هستند. داستانهای دشیل همت مانند «شاهین مالت» و ریموند چندلر مانند «خواب گران» در سبک کارآگاهی خشن جا میگیرند. داستانهای ژرژ سیمنون مانند «شبی در چهارراه» و «من الکس کراس هستم» نوشته جیمز پترسون، در دسته داستانهای پلیسی قرار میگیرند. داستانهای «معمای آقای ریپلی» نوشته پاتریشیا های اسمیت و «دختر گمشده» اثر گیلین فلین تریلر جنایی هستند. همچنین داستانهای «آنک نام گل» نوشته امبرتو اکو جنایی تاریخی هستند. اگر بخواهیم معروفترین آثار جنایی را نام ببریم باید به «سکوت برهها»، «درنده باسکرویل»، «در کمال خونسردی»، «قول»، «فهرست مهمانان»، «دختر خوب، خون بد» و «سنگ، کاغذ، قیچی» اشاره کنیم.
در همین خصوص گفتوگویی داشتیم با سید مهدی موسوی تبار که به تازگی کتاب «تایتانیک در تهران غرق شد» را به چاپ رسانده است. «تایتانیک در تهران غرق شد»، داستانی شاعرانه و البته واقعی دارد که نویسنده در ابتدا و پیش از شروع قصه، اینگونه معرفیاش میکند: «… میمیری؛ نه یکبار و نه مثل همه مردم! هربار که رویای خودت را به واقعیت میبازی، میمیری؛ هربار که بدون دفاع محاکمه میشوی؛ هربار که با دستان خودت زندگیات را از دست میدهی، هربار که میفهمی دیگر نفس نداری؛ هربار که کفشهای سفیدت لگد میشوند، میمیری.»
موسویتبار در توضیح کتاب «تایتانیک در تهران غرق شد» گفت: این کتاب تقریباً براساس یک ایده و اتفاق واقعی است. در سالهای اخیر نگاه به پروندههای امنیتی و معمایی متفاوت شده است و این تغییر را در سینما و کتاب و سریالها دیدهایم. کتاب و داستان به دلیل مخاطبان خاص و البته ماندگاری بیشتر بستر مناسبی است برای بیان علل و دلایل بوجود آمدن پروندههای امنیتی، پلیسی و معمایی. جاسوسی سالهای سال است که یکی از راههای ضربه زدن کشورها و افراد به یکدیگر است. این راه صرفاً مربوط به دوران جنگ نمیشود و ظاهراً در دوران صلح، استفاده بیشتری دارد. شیوهها و ابزار جاسوسی به روز شده و تغییر کرده اما اثر و ضرباتش به همان اندازه قبل عمیق و کاری است. کتاب «تایتانیک در تهران غرق شد» از این شیوهها و دلایل کشش به سمت جاسوسی میگوید. در واقع در «تایتانیک در تهران غرق شد» یک داستان جاسوسی معمایی در بستر یک قصه عاشقانه و با زبانی ساده و لحنی شاعرانه تعریف میشود.
وی درباره ژانر جنایی بیان کرد: با اینکه در داستانهای هزار و یکشب و امیرارسلان و … رگه هایی از ادبیات جنایی و معمایی وجود داشته اما در مجموع این ژانر به واسطه ترجمه به ایران آمده است. سریالهای خارجی جنایی و معمایی که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب پخش شدند و حتی محبوب هم بودند. در حوزه ادبیات هم کتابهای پرفروش کم نداشتیم اما جذابیتهای بصری این ژانر بیشتر از جذابیتهای مکتوب است حتی داستانهای معمایی و پلیسی که بصورت پاورقی در مجلات منتشر میشدند در قاب تصویر ماندگارتر شدند.
این نویسنده تصریح کرد: نویسندههای ژانر معمایی و جنایی در کشور ما یا باید براساس واقعیت بنویسند یا براساس تخیل. در بحث دومی نمونههای موفق کمی داشتیم اما در شکل اول ما نیاز به اطلاعات و دادههای تازه و قدیمی داریم و نیازمند یک ارتباط دو سویه با آگاهان این پروندهها هستیم. ژانر جنایی یا معمایی یا پلیسی بواسطه کشفی که در آن اتفاق میافتد همیشه برای ذهن کنجکاو مخاطب جذابیت داشته است. حل کردن مسئله یا معما و چیستان هم البته از دیرباز یکی از تفریحات انسان در فرهنگهای مختلف بوده است. این ژانر در حوزه ادبیات صرفاً سرگرمی نبوده و آثار ماندگاری در جهان و ایران نوشته شده است.
نظر شما