سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): میزگرد «مصرف کالای فرهنگی نوجوانان با تأکید بر ادبیات» با حضور مجید مجیدی، مدیر اندیشکده امید و دانشآموخته کارشناسی ارشد مشاوره از دانشگاه تهران و مریم جلالی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران، عضو شورای پژوهشی اندیشکده امید و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان به کوشش ایبنا با همکاری اندیشکده امید حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این جلسه، متخصصان حاضر به بحث و تبادل نظر و اطلاعرسانی درباره فعالیتهای اندیشکده امید پرداختند که در حوزه پژوهش محصولات فرهنگی کودک و نوجوان بهویژه کتاب فعالیت میکند و نتایج پژوهشها را در قالب بستههای سیاستی به نهادهای مرتبط ارائه میدهد. همچنین، مصرف کتاب بهعنوان کالای فرهنگی توسط کودکان و نوجوانان نیز موضوع دیگر صحبتها بود.
در این نشست، ضمن اشاره به تغییرات مثبت در حوزه ادبیات کودک و نوجوان در سالهای اخیر و ظهور نویسندگان جدید و توانمند، چالشهای موجود در ترویج و توزیع کتابها نیز بررسی شد.
- موضوعات مرتبط به نوجوانان بسیار مهم است. این اهمیت، اندیشکده امید و مرکز امید را متوجه موضوعات پژوهشی متنوعی پیرامون این حوزه کرده است که در خروجی فعالیتهایشان، این توجه جدی مشاهده میشود. در این نشست، پیش از آنکه درباره مصرف کالای فرهنگی نوجوانان صحبت کنیم، لطفاً توضیحی درباره اندیشکده امید و فعالیتهای آن ارائه دهید.
مجید مجیدی: اندیشکده امید در گذشته با عنوان دیگری تأسیس شده بود؛ اما اکنون بهعنوان اندیشکده امید به فعالیت خود ادامه میدهد. پیش از این، ما تحت عنوان «کانون اندیشه و پژوهش کودک و نوجوان» (کاپ) فعالیت میکردیم. اندیشکدهها بهعنوان ضلع سوم دانشگاهها و پژوهشگاهها مطرح شدهاند. در واقع، پس از تأسیس مراکز آموزش عالی و پژوهشگاهها، مشاهده شد که فاصلهای میان میدان نظر و میدان عمل وجود دارد. اندیشکدهها بهمنظور کاهش این فاصله به وجود آمدند تا بهصورت مسئلهمحور به اندیشهورزی و پژوهش بپردازند و مسائل موجود در جامعه یا نظام حکمرانی را شناسایی و بررسی کنند. محور اصلی فعالیت در اندیشکده امید نیز همین موارد است. اندیشکده امید تقریباً تنها اندیشکده فعالی است که با موضوع کودک و نوجوان فعالیت میکند. ما اندیشکدههای زیادی داریم که در حوزه انرژی و نفت مشغول به کار هستند و برخی دیگر نیز در حوزه فرهنگی با عنوان تعلیم و تربیت فعالیت میکنند؛ اما ما مشخصاً در زمینه کودک و نوجوان و مصرف کالای فرهنگی یعنی مصرف کالای فرهنگی کودک و نوجوان، فعالیت داریم. هدف ما این است ابتدا درباره مصرف کالای فرهنگی نوجوانان آگاهی و شناخت پیدا کنیم و بعد، با ارائه بستههای سیاستی و تصمیمساز به نهادها، سازمانها و ارگانهای متولی در این زمینه، هدایت مصرف هدفمند را رقم بزنیم.
محور مأموریت اصلی اندیشکده امید مطالعه مصرف کالای فرهنگی کودک و نوجوان در پنج محور است: ادبیات، بازی، موسیقی و سرود، فیلم و سریال و انیمیشن؛ چراکه معتقدیم این پنج محور، پرمصرفترین کالاهایی هستند که مخاطب کودک و نوجوان ما با آنها روبهرو است و تعامل دارد. یکی از موضوعاتی که از ابتدا روی آن متمرکز بودیم و بیشترین فعالیت اندیشکده نیز با توجه به آن انجام شده، موضوع ادبیات است. هدف ما این است که در زمینه ادبیات از منظر مخاطب به مسئله بپردازیم. بسیاری از اوقات سیاستها، برنامهریزیها و گفتوگوها و تولید بستهها در نشستهای خبرگانی و نخبگانی انجام میشود و کمتر از منظر مخاطب نگاه میکنیم؛ اما ما در اندیشکده امید معتقدیم باید از نگاه مخاطب به پدیدهها و مسائل بنگریم و نگاه مخاطب باید در کنار نگاه کارشناسی، پژوهشی و نخبگانی قرار گیرد. بنابراین، دیدن، گوشدادن، شنیدن و خواندن از منظر مخاطب برای ما موضوعیت دارد. به همین دلیل، الگوهای برنامهای را با عنوان «چرخ فلک» تولید کردیم. «چرخ فلک» نشستهایی است در قالب گروههای کانونی که بچهها دور هم جمع میشوند تا پیرامون یک مسئله در حوزه مصرف کالای فرهنگی گفتوگو کنند. آنها در این زمینه کتابی را میخوانند، درباره کتاب صحبت میکنند یا بچههای کتابخوان را جمع کرده و درباره کتابهای پرطرفدار بحث میکنیم. حاصل این گفتوگوها تولید گزارشی پژوهشی درباره ۴۰ کتاب پرطرفدار نوجوان بوده است.
ما در گفتوگوهایی که با نوجوانان داشتیم به مجموعهای از کتابها رسیدیم که آنها را در قالب ۴۰ کتاب نوجوان ساماندهی کردیم. این به آن معنا نیست که ما تنها ۴۰ کتاب داریم و کتاب بیشتری نداریم؛ بلکه به این معناست که ما ۴۰ کتاب را انتخاب کردهایم و در قالب یک گروه ۱۴ تا ۱۵ نفره، آنها را مطالعه کردهایم. همچنین، در حدود ۸۰۰ تا هزار کلمه، بررسی فرمی و محتواییای پیرامون هر عنوان کتاب نگاشته شده است. در بخش دوم محتواها از جنبههای مختلفی همچون تعریف و ترجمه، کنشگری نوجوان، اقلیم داستان و قهرمان بررسی شدند. پیرو این مسئله، ابتدا به ویژگیهای فردی قهرمان پرداخته شد و سپس به جنبههای اجتماعی آن توجه شد. در نهایت، گزارشهای مدیریتی بهگونهای تولید شد که برای مسئولان یا سیاستگذاران امکان مشاهده و درک رویکردهای این ۴۰ عنوان کتاب را فراهم سازد. این کتاب اساساً گزارشی نیست که بخواهد در دسترس عموم مردم قرار گیرد؛ بلکه هدف آن، ارائه اطلاعات به پژوهشگران، فعالان و کنشگران است. بنابراین مد نظرمان این بود که تعدادی نسخه محدود از این کتابها چاپ و ارائه کنیم؛ اما با توجه به تمامرنگی و دیجیتال بودن آنها، این امر هزینهبر خواهد بود. در نتیجه، در آینده نزدیک، فایل آن را در فضای مجازی منتشر خواهیم کرد.
گزارش دیگرمان به ناشران پرطرفدار حوزه کودک و نوجوان اختصاص دارد. در نمایشگاه سال ۱۴۰۱، با همراهی یک گروه به شناسایی ناشرانی پرداختیم که دستکم ۲۰ تا ۳۰ بازدیدکننده در زمانهای مختلف داشتند. برای این ناشران، مجموعهای از گزارههای توصیفی و تحلیلی تهیه کرده و نویسندگان و کتابهای پرمخاطب آنها را شناسایی کردیم. این گزارش میتواند برای افرادی که در زمینه کودک و نوجوان فعالیت میکنند، بهعنوان منبعی مفید و راهگشا استفاده شود. این دو گزارش از کارهای جدی ما بوده است. همچنین، کار دیگری نیز تولید شده است که در هفته کتاب منتشر خواهد شد. این اثر با عنوان «ذائقهشناسی در کتابگزینی والدین و دانشآموزان» به بررسی ذائقه والدین و دانشآموزان پرداخته است. ما تلاش کردیم دریابیم این افراد چگونه انتخاب میکنند و آن کتاب، ماحصل کار ما در اندیشکده است که بر موضوع آگاهیبخشی برای نهادهای سیاستگذار و تصمیمگیر و همچنین موضوع ذائقهشناسی و مخاطبشناسی برای افرادی که با دانشآموزان و نوجوانان فعال هستند، تمرکز دارد.
- ضرورت موضوع مصرف کالای فرهنگی برای نوجوانان، به نظر میرسد یکی از بنیانهای فکری است که اندیشکده امید بر آن تأکید دارد. در حوزه مصرف کالای فرهنگی، یکی از زیرمجموعههایی که در این اندیشکده به آن توجه شده است، حوزه ادبیات است. ادبیات چگونه میتواند زیربنای تولید کالای فرهنگی قرار گیرد و چه ضرورتی دارد که در تولید کالای فرهنگی برای مخاطب کودک و نوجوان بهویژه نوجوانان، به ادبیات توجه داشته باشیم؟
مریم جلالی: این یک پرسش بسیار کلی است که ادبیات چه نقشی میتواند در تولید کالای فرهنگی برای کودکان و نوجوانان ایفا کند. این نقش اصلاً کتمانشدنی نیست. از زمانی که مفهوم کودکی در ایران جا افتاد و ادبیات کودک و نوجوان رسمیت پیدا کرد، همواره به ادبیات التفات شده است. اگر ما نگاهی به تاریخ بیندازیم، متوجه خواهیم شد که هرچند ادبیات کودک و نوجوان به شکل رسمی و معمول خود با یک فرم تقلیدی از غرب آغاز شد؛ اما واقعیت این است که کشور ما خیلی سریع شروع به بومیسازی کرد و به سراغ ادبیات کهن خود رفت. بهعنوان مثال، ما شاهد اقتباسهایی از شاهنامه فردوسی بودیم و اولین داستانها و بازنویسیها از شاهنامه برای کودکان پیش از آنکه ادبیات کودک به وضعیت فعلی خود برسد، شکل گرفت؛ اما مقدمه ماجرا، وضعیتشناسی ادبیات کودک و نوجوان است. فکر میکنم بهتر است ابتدا درباره وضعیت کنونی ادبیات کودک و نوجوان صحبت کنیم و سپس به تاریخ گذشته بپردازیم.
اگر بخواهیم زودتر به هدف برسیم، لازم است به هدف خود یعنی کودکان و نوجوانان نزدیکتر باشیم و ببینیم وضعیت کنونی ادبیات کودک و نوجوان ما در چه شکل و موقعیتی قرار دارد. این وضعیت همیشه از سه زاویه بحثبرانگیز بوده است: وضعیت نویسندگان، وضعیت متنی که تولید میشود و خود مخاطبان که مصرفکنندگان ادبیات کودک و نوجوان هستند. به نظر میرسد در سه یا چهار سال اخیر، تغییرات چشمگیری در رشد ادبیات کودک و نوجوان داشتهایم. من این مطلب را با دلایل مستند بیان میکنم و نه صرفاً به شکل کلی. چیزی که من در این سه یا چهار سال اخیر مشاهده کردهام، شکستهشدن دایره بسته نویسندگانی است که شکاف نسلی با مخاطب داشتند و مدام برای بچههای نسل جدید مینوشتند. اکنون ما شاهد ظهور نویسندگان جدیدی هستیم که جواناند و توانمند.
متأسفانه، علیرغم ذهنیتی که وجود دارد مبنی بر اینکه چون تجربهشان کمتر است ممکن است نتوانند بهتر بنویسند، این نویسندگان خود را در حوزه نویسندگی اثبات کردهاند. من شخصاً از خواندن کتابهای آنها لذت میبرم و غالباً این نویسندگان متولدین دهه ۶۰ و ۷۰ هستند. این نکته تأملبرانگیز است و نشان میدهد بستر ادبیات کودک و نوجوان ظرفیتهایی دارد که اگر به آنها توجه نشود و از آن حمایت نگردد، ممکن است خاموش شوند و از دست بروند. البته در سه یا چهار سال گذشته، شرایطی برای ایجاد کار و فعالیت برای این نویسندگان فراهم شده است.
- شاخصههای توانمندی یک نویسنده چیست؟ با چه معیارهایی توانمندی نویسندگان نسل جدید و قدیم را میتوان با هم مقایسه کرد؟
مریم جلالی: دلایل متعددی وجود دارد که نشان میدهد نویسندگان جدید توانمند محسوب میشوند. اولاً، فاصله نسلی آنها کمتر است؛ یعنی از یک جنس هستند و بهخوبی مسائل نسل جدید را درک میکنند. کسی که مسائل نسل جدید را بفهمد، نمیتواند در نوستالژیهای گذشته باقی بماند؛ چراکه این نوستالژیها کارآمد نیستند و او ناچار است به مسائل روز نوجوانان بپردازد. دوم اینکه نسل جدید نویسندگان، رها هستند و سفارشینویسی نمیکنند. من این را با صراحت بیان میکنم. محصولی که با سفارش توسط این نویسندگان تولید میشود، دقیقاً تأمینکننده همان موضوعاتی نخواهد بود که از طرف نهاد سفارشدهنده به آنها دیکته شده است. آنها با رهایی تمام، مطالب را انعکاس میدهند و به نظر من این نوعی آزادی است. نسل امروز بهدنبال رهایی و آزادی انتخاب هستند و جالب اینجاست که این رهایی و آزادی دیگران را آزار نمیدهد. آنها واقعیتها را به تصویر میکشند و تجویزی در کار نیست. در عین حال، نشان میدهد که نسل امروز مستعد توسعه و پیشرفت است و این پیشرفت سبب رشد ادبیات کودک و نوجوان خواهد شد. علاوهبر این، به نظر میرسد تعداد کتابهای سفارشی نوشتهشده نیز زیاد نیست و دیگر در این حوزه جذابیتی ندارد. یکی دیگر از ویژگیهای نویسندگان نسل جدید، خلاقیت است. این الفاظ در دنیا با عناوینی مانند نسل زد و نسل آلفا تعریف شدهاند؛ اما اگر از زاویه ادبیات به این موضوع نگاه کنیم، یکی از خصوصیات نسل آلفا و زد، این است که ایدههایی دارند که در نسلهای پیشین حتی به ذهن کسی خطور نکرده بود. ما شاهد بروز این ایدهها در حوزه ادبیات کودک و نوجوان هستیم و آنها در حال شکوفایی هستند. این یکی از محاسن واقعی نسل جوان و جدید است.
نظر شما