سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در یک روز آرام و آفتابی، به کتابخانه وزیری یزد، زیر نظر آستان قدس رضوی، قدم گذاشتم. این کتابخانه که به همت آقای وزیری تأسیس شده، امروز با مدیریت حجتالاسلام مظفر سالاری، نویسنده پرآوازه کشور، اداره میشود. او با رمانهای مذهبی خود، توانسته مفاهیم دینی را در قالب داستانهایی جذاب و تأثیرگذار به تصویر بکشد.
پس از ورود به کتابخانه، ابتدا فاتحهای برای روح حاج آقا وزیری، واقف این کتابخانه، خواندیم. سپس نگهبان کتابخانه، ورود ما را به حجتالاسلام سالاری اطلاع داد. از راهروها و پلههای قدیمی کتابخانه گذشتیم و به اتاق مدیریت رسیدیم. اتاقی ساده اما پر از خاطرات و آثار فرهنگی.
حجتالاسلام سالاری با رویی گشاده و رفتاری صمیمی از ما استقبال کرد. او مردی خوشمشرب و فروتن است که گرمی کلامش بلافاصله احساس راحتی را به همراه میآورد. در اتاقش، چند تابلو و یک فوم بزرگ توجه مرا جلب کرد. فوم دیواری، محلی برای چسباندن یادداشتها و بخشهایی از یک انیمیشن بود که با سنجاقهای رنگی به دیوار نصب شده بود. در سوی دیگر دیوار، تابلویی قدیمی قرار داشت که از زیر خاکهای انبار مسجد جامع یزد کشف و پس از مرمت، در اینجا نصب شده بود.
پس از گفتوگوهای دوستانه، از او درباره کتابهایش پرسیدیم. حجتالاسلام سالاری با خوشحالی گفت: «خوشبختانه مردم همچنان به رمانهای دینی علاقهمند هستند و چاپ کتابهایم در حال افزایش است.» او سپس به یکی از کتابهای پرفروش خود، «مرا با خودت ببر»، اشاره کرد که به چاپ پنجاهم رسیده است.
خاطرهای از آغاز نوشتن «مرا با خودت ببر»
حجتالاسلام سالاری خاطرهای از دوران بیماری خود تعریف کرد: «زمانی که برای پذیرش مسئولیت ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد استان یزد به تهران رفته بودم، پس از نوشیدن یک دمنوش، دچار درد شدید معده شدم. درد به حدی بود که مجبور شدم عبا و عمامهام را کنار بگذارم و از شدت درد به خود میپیچیدم. همکارانم مرا به بیمارستان رساندند و قرار شد تحت عمل جراحی قرار بگیرم.»
او ادامه داد: «قبل از عمل، از امام رضا (ع) خواستم که اگر سلامتیام را باز یافتم، رمانی درباره امام جواد (ع) بنویسم. پس از عمل، چند روزی در خانه یکی از اقوام در تهران استراحت کردم و سپس به یزد بازگشتم.»
خوابی که الهامبخش شد
سالاری خاطرهای دیگر را بازگو کرد: روزی در خانه بودم که آقای حسینی، یکی از آشنایان، به دیدنم آمد. او گفت دو هفته پیش خوابی درباره من دیده است. در خواب، در صحن جامع رضوی بود و یکی از خادمان کتابی را به من داد. من کتاب را گرفتم و خوشحال شدم. آقای حسینی از معنای این خواب بیخبر بود، اما من فهمیدم که این همان حوالهای است که از امام رضا (ع) خواسته بودم. این خواب الهامبخش من برای نوشتن کتاب «مرا با خودت ببر» شد.
او ادامه داد: سوم آذر ۱۳۹۷، پس از بهبودی از بیماری، نوشتن این کتاب را آغاز کردم و دقیقاً یک سال بعد، در سوم آذر ۱۳۹۸، کتاب به پایان رسید. لحظهای ترسیدم که شاید عمرم به پایان رسیده باشد، اما به خود گفتم که خدا بزرگتر از این حرفهاست و خوشبختانه هنوز زندهام و این کتاب اکنون به چاپ پنجاهم رسیده است.
داستان «مرا با خودت ببر»
مرا با خودت ببر یک رمان پر از حادثه است که در دوران حضرت امام جواد (ع) روایت میشود. این رمان به داستان عاشقانهای در چارچوب دوره امام جواد (ع) پرداخته و ماجراهای سه شخصیت بزرگ از تشیع در آن زمان را روایت میکند.
داستان اصلی این کتاب مربوط به جوانی به نام ابراهیم است که به دختری در دمشق علاقهمند میشود. ابراهیم با ارثی که از پدر فقیدش به دست آورده، کسب و کاری در شهر دمشق راه انداخته است. اما تمام تمرکز و انرژی او به سوی دختری به نام آمال معطوف میشود. او به گونهای مشغول عشق و غرام میشود که حتی تصمیم دارد بهترین پیشنهاد کاری از طرف یکی از رفقای تجاری پدرش را رد کند. اما آمال در یک منطقه فقیر زندگی میکند، پدر و مادرش را از دست داده و با عموی خود که یک رباخوار است، زندگی میکند. او برای تأمین نیازهای زندگیاش از دستفروشی بهره میبرد و تا حدی خود را تامین میکند تا از کمک عمویش جدا باشد.
داستان مرا با خودت ببر در زمان امام جواد (ع) جریان دارد و انعکاس زندگی ایشان در آن به مخاطب جوان ارائه میشود. این کتاب نه تنها داستان را روایت میکند، بلکه وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن زمان را با دقت به تصویر میکشد. این رمان به گونهای ساختاری را رقم میزند که مخاطبان را به عصر امام جواد (ع) میبرد و آن زمان را به تصویر میکشد.
پایان دیدار
پس از گفتوگوی شنیدن خاطرات جالب حجتالاسلام سالاری، با قلبی پر از امید از کتابخانه خارج شدیم. او نه تنها نویسندهای توانا، بلکه مردی با ایمان و متواضع است که با داستانهایش، پیامهای دینی را به شیوهای جذاب به مخاطبانش منتقل میکند. امیدواریم که این نویسنده پرتلاش، همچنان در مسیر خلق آثار ارزشمند گام بردارد و خوانندگان بیشتری را با دنیای داستانهای مذهبی خود همراه کند.
نظر شما