استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران مطرح کرد؛
ایرانیها به مساله جزایر سهگانه حساسیت بالایی دارند/ روسیه و چین به دنبال منافع هستند
حمید احمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: قرارداد بستن به معنای آن نیست که چین و روسیه واقعا بپذیرند که جزایر برای عربهاست هر چند شاید به دلیل منافعشان بیطرفی اختیار کنند و بگویند بین خودتان حل کنید، اما ما ایرانیها گاهی بیش از حد انتظار داریم در حالی که سیاستمداران کشور ما باید دریابند که چین و روسیه پسرخاله ما نیستند و در جهان امروز منافعشان را دنبال میکنند.
او افزود: من فکر میکنم قدری هم درباره ابعاد موضوع اغراق صورت گرفته است و تحت شرایطی که وجود دارد، یعنی تصوری که درباره مساله به این شکل هست که چین و روسیه به ایران پشت کردند و کنار اعراب رفتند و درباره جزایر سهگانه موضعگیری کردند و این موضوع خشم ایرانیان را برانگیخته است. در حالی که من تصور نمیکنم اینگونه باشد و داستان جزء کوچکی از توافقی است که در آن جزایر هم مطرح شدند. لذا این موضوع به دلیل فضای سیاسی و امر ملی که در این مساله است که چنین واکنشهایی را در پی داشته باشد.
استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران عنوان کرد: در این رابطه باید اشاره کرد که در توافق میان امارت متحده عربی و روسیه یا چین موضوع عمده جزایر سهگانه نبوده است. چین و روسیه روابطی با کشورهای حاشیه خلیجفارس دارند که در این روابط، سهم منافع برای آنها خیلی بیشتر از رابطه با ایران است و حالا در این فضا امارات که همیشه از موضوع جزایرسهگانه به عنوان مساله ملی خودش ناراحت است و برای مشروعیتسازی آن را مطرح میکند و چه بسا روسیه و چین هم در ابتدا از این موضوع اطلاع نداشتند و یک مساله حاشیهای به وسط آمده و به این دلیل بازتاب پیدا کرده است.
حمید احمدی گفت: ایرانیها حق دارند درباره جزایر سهگانه حساس باشند برای آنها مساله ملی در میان است و هم دولتی که در مقابل این مساله مدعی حاکمیت ایران است و در مقابل دولتی در داخل ایران وجود دارد که در شرایط سیاسی موجود به نظر میرسد چندان نگران مسائل ملی نیست؛ این وضعیت باعث به وجود آمدن واکنش از سوی ایرانیان شده است. لذا موضوع قدری اوضاع را پیچیده میکند. اگر بخواهیم درباره موضع سه کشور (چین، روسیه و امارات متحده عربی) صحبت کنیم باید اشاره کنم که موضع طرف عربی روشن است و سالهاست چنین ادعایی را هرازگاهی مطرح میکند.
او ادامه داد: در زمان پهلوی دوم هم این موضوع مطرح شده بود که به شکلی حل شد. در خاطرات اسدالله اعلم به این موضوع به صورت مفصل اشاره شده است. پنجاه سال پیش که این موضوع مطرح شد، دولتمردان ایران خوب میدانستند که چه باید بکنند. در 1968 که بریتانیا اعلام کرد خلیجفارس را ترک میکند. دولت ایران فیالفور یک استراتژی اتخاذ میکند که مساله بحرین و جزایر را باید سامان دهد. چون این موضوع از دوره قاجار به ویژه فتحعلیشاه بعد در دوره رضاشاه که موضوع به جامعه ملل رسید اما زور ایران نرسید و در دوره پهلوی دوم استراتژی اتخاذ شد که برای داشتن جزایر سهگانه را داشته باشد، چه باید بکند؟
سیاسی شدن مساله جزایر سهگانه
حمید احمدی گفت: در آن موقع جهان عرب خیلی بهم پیوسته و یکپارچه بود و پهلوی استراتژی تفرقه را اتخاذ کرد تا وقتی موضوع جزایر سهگانه مطرح شود با یک نظر یکپارچه و متحد روبهرو نشود. در سال 1968.م دشمن اصلی ایران مصر دوره عبدالناصر که قویترین کشور عربی بود که دولت ایران تصمیم گرفت مسالهاش را با این کشور حل کند. لذا درباره موضوع مورد اختلاف با اعراب موضعگیری کردند و به تدریج عبدالناصر راضی شد برای همین به معاونش سادات دستور داد تا رابطه با ایران را برقرار کند.
او افزود: این استراتژی برای این بود که وقتی بریتانیا از خلیجفارس میرود در میان اعراب کشور قدر قدرتی برای دشمنی با ایران نباشد. برای همین وقتی بحران پیش آمد یک عراق نه چندان قوی مانده بود و چندان برای ایران محل اعتنا نبود و قضیه به سرعت حل شد و قراردادی هم با شیخ شارجه نوشتند و مساله حل شد، اما بعد از پیروزی انقلاب مساله سیاسی شد.
مولف کتاب «کشمکشهای منطقهای و بینالمللی در خاورمیانه در غرب آسیا و شمال آفریقا» عنوان کرد: در این زمان دو مساله روی داد؛ نخست پایان جنگ سرد در دهه 90 و زودتر از آن در ایران یک انقلاب روی داد که ماهیت دولت ایران را عوض کرد و استراتژی که دولت جدید داشت، استراتژی امتگرا و کمک به مستضعفان جهان بود که نوع تاملش را با کشورهای منطقه تغییر داد. در این میان اعراب فرصتهایی را به دست آورد که احساس کردند قدرت مانور دارند. در این میان برای بازیگران اصلی در منطقه ایالات متحده و بریتانیا مساله حل شد و از ابتدا در این قضیه بیطرف بودند، چون اعتقاد داشتند موضوع ربطی به آنها ندارد.
یادداشتهای علم منبع خوبی برای جزایر
حمید احمدی گفت: دولت بریتانیا هم در این قضیه سعی داشت نه ایران را ناراضی کند نه عربها را. برای این موضوع اگر بخواهم مرجع قابل اطمینانی را ذکر کنم، یادداشتهای اسدالله علم است که درباره این موضوع با تکیه بر گفتوگوهایی که میان شاه و دیپلماتهای بریتانیاست اطلاعات خوبی ارائه داده است. حالا برگردیم به موضع چین و روسیه روشن است و زمانی که بحث جزایر مطرح بود و بحرین، این دو کشور طرف عربها را گرفتند هم چین هم اتحادجماهیر شوروی. به عبارتی آنها متحدان استراتژیک جهان عرب بودند و دشمنان ایران. چینیها از خلیج عربی حمایت کردند که به جنگ ظفار منتهی شد و حامی ظفار بودند. شورویها نیز در گرماگرم این دعواها با عراق قرارداد 15 ساله نظامی بستند که آثارش را در جنگ ایران و عراق دیدیم.
او ادامه داد: بنابراین در آن زمان در جبهه مقابل ایران بودند اما هر دو کشور عوض شدند و کشورهایی به وجود آمدند که به دنبال منافع هستند و هدف عمده آنها اقتصادی است. خیلی روشن است که این دو کشور با امارات قرارداد کلان میبندند و آنها قراردادی مینویسند که در یکی از بندهای آن موضوع دلخواه خود را جای میدهند، چین و روسیه هم امضا میکنند.
البته امضای این قرارداد به معنای آن نیست که چین و روسیه واقعا بپذیرند که جزایر مال عربهاست هر چند شاید به دلیل منافعشان بیطرفی اختیار کنند و بگویند بین خودتان حل کنید اما ما ایرانیها گاهی بیش از حد انتظار داریم و خیلی کارها میکنیم و دلمان میخواهد جهان چشمپوشی کند، اما وقتی کشورهای دیگر کاری میکنند خیلی دلخور میشویم که چرا چنین کاری کردند و چنین حرفی زدند اما سیاستمداران کشور ما باید دریابند که چین و روسیه پسرخاله ما نیستند و در جهان امروز منافعشان را دنبال میکنند.
نظر شما