ويراستار كتابهاي كودك و نوجوان درباره ويژگي خاص ويرايش اين آثار گفت: ويراستار آثار كودك ونوجوان بايد دانش، آگاهي و دامنه لغات مخاطبش را بشناسد. او بايد بداند كه كتاب كودك و نوجوان تنها در لحن با آثار ديگر تفاوت ندارد، بلكه كلمات نيز بايد متناسب با سطح فهم مخاطب انتخاب شوند./
در ابتداي اين نشست شهرام شفيعي با تأكيد بر اينكه مقوله ويرايش كتابهاي كودك و نوجوان در كشور ما كمتر مورد توجه قرار ميگيرد، اظهار داشت: ما با چند زاويه و نگره مختلف ميتوانيم به پديده ويرايش بپردازيم. در وهله نخست، در تعريف و شناخت مفهوم ويرايش دچار مشكليم. آنچه در سيستم نشر ما با نام ويرايش انجام ميشود، چيزي بيشتر از نسخهپردازي نيست.
وي در ادامه افزود: ويراستار يا سرويراستار بايد از مرحله انتخاب ايده با نويسنده همراه همراه باشد و در مراحل بعدي چون آمادهسازي نسخه اوليه اثر، مهندسي آن و مراحل تكميلي به نويسنده مشورت دهد. ويراستار بايد كسي باشد كه سبك و ذائقه نويسنده را بشناسد و بتواند پيشنهاداتي براي تقويت اثر به نويسنده ارائه دهد. اين يعني تأثير بر شكلگيري كيفي اثر كه در كشور ما كمتر اتفاق ميافتد.
شفيعي با اشاره به تجربه اين چنينياش در تأليف "قصههاي قرآني" گفت: در طول مراحل نگارش اين اثر من از مشاوره دكتر بهاءالدين خرمشاهي بهرههاي فراواني بردم. چنين ويرايش ميتواند در نسخهپردازيِ انشايي، نگارشي و صوري اثر هم ادامه يابد. ويراستار كيفي ميتواند مرحله نسخهپردازي را شخصاً يا با نظارت بر كار ويراستاران ديگر ادامه دهد.
شيوا حريري درباره ويرايش در ايران گفت: آقاي شفيعي به اين نكته اشاره كردند كه به ويرايش كتابهاي كودك و نوجوان در ايران كمتر پرداخته ميشود، من ميگويم كه كلاً به ويرايش در ايران كم توجهي شده است و پس از سالها ورود اين مقوله به چرخه نشر در ايران، هنوز تعريف ويرايش و وظيفه ويراستار مشخص نيست.
اين ويراستار كتابهاي كودك و نوجوان نقش ويراستار در جهان را اينگونه توصيف كرد: ويراستار در ساير كشورهاي جهان در چرخه نشر، سياستگذار و تعيينكننده است. او ميتواند كتابي را انتخاب كند، ميتواند با نويسنده همراهي كند، به كتاب جهت بدهد و در نهايت كتاب را رد يا قبول كند. اما در ايران ويراستار وقتي كار ويرايش را آغاز ميكند كه ناشر با نويسنده قرارداد بسته است و ديگر امكان رد اثر وجود ندارد و او صرفاً ميتواند كار ويرايش اثر را به دلايل شخصي نپذيرد كه در اين صورت نيز، ويراستار ديگري اين كار را برعهده خواهد گرفت و در نهايت ناشر اثر را منتشر خواهد كرد.
در ادامه اين نشست، فريبا نباتي، نويسنده كودك و نوجوان تجربه شخصياش را از ارتباط ويراستار و نويسنده توضيح داد. او دراينباره گفت: در مرحله ويرايش به ويژه، ويرايش اثار داستاني، من نديدهام كه ويراستار با نويسنده يا مترجم اثر ارتباط مستقيمي داشته باشد. سوال من اين است كه اين موضوع از كجا ناشي ميشود؟ آيا ناشر ميخواهد كه ويراستار نقش نسخهپرداز را بازي كند؟
شفيعي در پاسخ به اين سوال بحث را به مسائل كيفي در ويرايش بازگرداند و تأكيد كرد پيش از وارد شدن به مسائل چرخه كاري و اجرايي صنعت نشر بهتر است به مباحث كيفيتري توجه كرد. او دراينباره توضيح داد: پيدايي ويرايش حاصل خرد و تجربه اندوخته شده جمعي است. عقلاي سيستم نشر در يك ارتباط ناگفته، به اين راه حل رسيدند كه بايد كسي با سواد ادبي كافي، شناخت نسبي از نظم و نثر فارسي و پيشينه زبان فارسي به عنوان نگهبان اين زبان وجود داشته باشد.
وي خصوصيات ويراستار خوب را چنين برشمرد: ويراستار طبيب متن است و بايد با سعه صدر با نويسنده برخورد كند. امانتدار و حافظ اسرار و ارزشهاي متن باشد. بايد بداند ايراد گرفتن از متن نويسنده به معناي برتري او نيست. ويراستار تمركز و توانايياش را بر گرفتن ايرادهاي متن ميگذارد، در حاليكه نويسنده درگير مسائل ديگري است. ويراستار با داشتن پيشينه در ادبيات فارسي و استفاده خلاقانه از اين پيشينه تغييراتي در متن اعمال ميكند كه گاه ميتواند سبب نجات اثر شود. با اين تعاريف، ارتباط مستقيم ويراستار و نويسنده جزو ضروريات است.
فريبا نباتي در تكميل اين صحبتها گفت: از نظر من ويراستار نويسنده دوم اثر است. منتقد نافذي كه الزاماً اثر را نفي نميكند بلكه پيش از توليد اثر در نسخههاي زياد، در نقش مشاوري تمام عيار ظاهر ميشود. از خانم حريري ميپرسم كه به عنوان يك ويراستار ارتباط نويسنده و ويراستار در ادبيات كودك و نوجوان كشورمان را چگونه ميبينند؟
حريري توضيح داد: من نويسندگاني را ديدهام كه هرگز ويراستار اثرشان را نميبينند و هميشه از چنين ارتباطي متحير بودهام. متاسفانه ويراستاري براي ناشران ما هم تعريف نشده است و آنان تعريف ويرايش را منحصر به اعمال رسمالخط بر متن و جابجاي نقطه و ويرگول ميدانند. در حاليكه ويراستار بدون اينكه تعلق خاطري به متن داشته باشد آن را بيطرفانه قضاوت ميكند و ميتواند ايرادات اثر را بگويد.
اين ويراستار در ادامه افزود: مشكل ارتباطي نويسندگان و ويراستاران ما دوطرفه است. نويسندگان در برخورد با ويراستار نگرانند كه چه بر سر اثر خواهد آمد و گاه اين سوال را مطرح ميكنند كه آيا ما بايد هرچه را ويراستار ميگويد بپذيريم؟ از سوي ديگر ويراستاران نيز به ذهنشان نميرسد كه بايد با نويسنده در ارتباط باشند و ويرايش را در حد تغيير نشانههاي سجاوندي خلاصه ميكنند. در حاليكه ويراستار بايد كمك كند، نويسنده بخشهاي نامفهوم اثر را بشناسد و منتظر واكنش نويسنده باشد.
شفيعي درباره بحث ارتباط ويراستار، نويسنده و ناشر گفت: من فكر ميكنم يكي از دلايل دور شدن ما از تعريف جهاني ويرايش، اين است كه اسير واردات شدهايم. ناشران ما ترجيح ميدهند كار ترجمه انجام دهند و اين نقش ويراستار را در توليد نسخه تأليفي اثر وجود دارد حذف ميكند. من نميخواهم ناشر را محكوم كنم اما اگر تأليف اهميت بيشتري بيابد، استفاده از سرويراستار و ويراستار جايگاه اصلياش را پيدا ميكند. ناشران ما بايد توجه كنند كه ادبيات كودك و نوجوان ايران با ادبيا ت جهاني برابري ميكند و گاه يك سروگردن هم از آن بالاتر است.
حريري دراينباره نظري ديگر داشت. او معتقد بود، استفاده از ويراستار در نقش سياستگذار و تعيينكننده براي ناشران خصوصي ايران كه ممكن است 20-10 اثر در سال توليد كنند، امكان ندارد.
جواد محقق، نويسنده حاضر در اين نشست، درباره صحبتهاي مطرح شده در اين جلسه گفت: تعريف ويراستار در صنعت نشر ما با تعريفي كه در غرب وجود دارد متفاوت است و لزومي هم به الگوبرداري از غرب وجود ندارد. من بارها مجبور شده ام كارهاي ويرايش شده ام را مجدداً ويرايش كنم و خطاهاي ويراستار را به حالت درست بازگردانم. حال اگر من ناشر بودم چطور ميتوانستم به قضاوت چنين ويراستاري اعتماد كنم و او را در نقش مشاور بپذيرم؟! اگر ناشر و نويسنده ويراستار را جدي نميگيرند به اين دليل است كه او خودش را اثبات نكرده است.
شفيعي در پاسخ به اين اظهارات گفت: تعصب نسبت به داشتهها بسيار خوب است. در ضمن بايد توجه داشته باشيم كه نخستين ويراستاران چرخه نشر در ايران، خودِ نويسندگان بودند. حافظ بارها بر اساس تجربه غزلياتش را ويرايش كرد و گاه اين ويرايش تا پايان عمر ادامه داشت. علاوه بر اين بايد درنظر داشت كه نبايد بنده چيزي باشيم كه اتفاق افتاده است. هميشه راهي براي پيشرفت و اصلاح وجود دارد.
عباس تربن، شاعر و نويسنده حاضر در نشست ضمن تأييد بخشي از سخنان محقق درباره ناآشنايي برخي ويراستاران به قواعد زبان و شعر فارسي و تأثير اين ناآشنايي بر توليد آثار بيكيفيت، سوالي را مطرح كرد. وي گفت: فصل مميز ويرايش بزرگسال و كودك و نوجوان در كجاست؟ آيا يك ويراستار ميتواند هم آثار بزرگسالان را ويرايش كند و هم ويرايش آثار خاص كودكان ونوجوانان را برعهده بگيرد؟
حريري در پاسخ به اين سوال توضيح داد: اين به ويراستار بستگي دارد كه بتواند از عهده چنين كاري برآيد يا نه. اما تفاوت ويرايش آثار كودك و نوجوان و بزرگسال در اين است كه ويراستار آثار كودك ونوجوان بايد دانش، آگاهي و دامنه لغات مخاطبش را بشناسد. او بايد بداند كه كتاب كودك و نوجوان تنها در لحن با آثار ديگر تفاوت ندارد، بلكه كلمات نيز بايد متناسب با سطح فهم مخاطب انتخاب شوند.
در پايان اين نشست، فريبا نباتي با اشاره به آييننامههاي دست و پا گير موجود درباره كتابهاي كودك و نوجوان گفت: گاه به دليل برخي قوانين، مانند ممنوعيت شكستهنويسي متن در كتابهاي كودك و نوجوان سبك اثر تغيير ميكند.
وي افزود: نبايد فراموش كنيم كه كار براي بچه ها كاري تخصصي است و بينش كودك مهمتر از زبان اوست. دنياي كودكانه داشتن و آنرا پرورش دادن، كار نويسنده است و يك ويراستار خوب مي تواند اين دنيا را كاملتر كند.
بيست و چهارمين نمايشگاه بينالمللي كتاب تهران تا 24 ارديبهشتماه در مصلاي امام خميني(ره) برپاست.
نظر شما