«مور و زنبور» گزيدهاي از حكايتهاي كتاب «اسرار التوحيد» است. حكايتهايي از زندگي شيخ ابوالسعيد، روشهاي تربيتي اين عارف بزرگ و نمونههايي از صبر، خدادوستي خالصانه و بيتوجهي او به دنيا را نشان ميدهد.
ابيسعيد ابيالخير، عارف مشهور قرن پنجم هجري است. نيمي از هشتاد و سه سال عمر او صرف تحصيل قرآن، فقه و حديث شد. كتاب «اسرارالتوحيد» شامل بيان احوال، مقامات و سخنان او در اواخر قرن ششم هجري توسط محمدبن منور نوشته شده است. سادگي زبان و ارزش معنوي حكايتهاي آن يكي از دلايلي است كه اين كتاب را تا امروز زنده نگه داشته است.
كتاب حاضر گزيدهاي از حكايتهاي كتاب «اسرارالتوحيد» است كه همراه با لوح فشردهاي در اختيار مخاطبان نوجوان قرار گرفته است. در اين لوح فشرده «ليدا شجاعي» متن كتاب را بازخواني ميكند.
حكايتهاي اين كتاب مانند «ورد شيخ»، نگراني شيخ را درباره انسان نشان ميدهد. «احكام نجوم»، «موش در حقه» و «بهشت نبايد» از حكايتهايي هستند كه روشهاي مختلف تربيتي اين عارف بزرگ را نشان ميدهند. حكايتهاي «كاه بر محاسن»، «دعوت» و «از خلق به حق چند راه است؟» ويژگيهاي برجستهي شخصيت انساني او همچون صبر، دوستي خالصانه و بيتوجهي او به دنيا را ترسيم ميكند.
ابيسعيد معتقد بوده است كه اندوختهاي جز خدمت به خلق ندارد، حكايت «كودك طواف» به نوعي نشاندهندهي اين نظر اوست. حكايت «حسن مودب» و حكايتهايي مانند آن راههاي غلبه بر نفس و مبارزه با خودپسندي است. «آسياب» و ديگر حكايتها نيز نمونههايي از عقايد و اهداف اين عارف بزرگ را نشان ميدهند.
حكايت «مور و زنبور» كه نام كتاب نيز از آن گرفته شده در ادامه ميآيد: (الحكاية) شيخ ما گفت(قه) كه وقتي زنبوري بموري رسيد او را ديد كه دانهي گندم ميبرد بخانه و آن دانه زير و زبر ميشد و آن مور باو زير و زبر ميآمد و بجهد و حيلهي بسيار آنرا ميكشيد و مردمان پاي بر او مينهادند و او را خسته و افگار ميكردند. آن زنبور آن مور را گفت كه اين چه سختيست و مشقت كه تو از براي دانهاي برخود نهادهاي و از براي يك دانهي محقر چندين مذلت ميكشي بيا تا ببيني كه من چگونه آسان ميخورم و از چندين نعمتهاي با لذت بي اين همه مشقت نصيب ميگيرم و از آنچه نيكوتر و بهتر است و شايسته به مراد خويش بهكار ميبرم.
مور را با خويشتن به دوكان قصابي برد جايي كه گوشت نيكو و فربهتر بود. بنشست از جايي كه نازكتر بود سير بخورد و پارهاي فراهم آورد تا ببرد قصاب فراز آمد و كاردي بر وي زد و آن زنبور را بهدو نيمه كرد و بينداخت. آن زنبور بر زمين افتاد آن مور فراز آمد و پايش بگرفت و ميكشيد و ميگفت: هر كه آنجا نشيند كه خواهد و مرادش بود چنانش كشند كه نخواهد و مرادش نبود.
سبك كتابهاي عرفاني و تعليمي به دليل اينكه براي آموزش معاني خاصي نوشته ميشوند، غالباً ساده و روان است و از واژههاي دشوار يا صنايع ادبي پيچيدهاي در آن استفاده نشده است. البته اين متن نيز برخي از ويژگيهاي نثر قرن ششم را دارد.
اضافه كردن «ب» به بعضي فعلها مانند برفت و بگفت. همراه شدن فعلهاي ساده با پيشوند، همچون بازآمدند، برشمردند و دررفتند از نمونه اختصاصات نگارشي نثر اين كتاب است. علاوه بر اين شكل كهن بعضي از واژهها كه كمتر در زبان امروز مورد استفاده قرار ميگيرند نيز در برخي قسمتهاي به كار رفته است. نبشت(نوشت) و فام(قرض) از آن جملهاند.
گردآورندگان اين كتاب براي معنا كردن واژههاي دشوار آن روش جالبي پيدا كردهاند و به جاي آوردن معناي كلمات در پاورقي يا در واژهنامهي پاياني كتاب خط ظريفي در بالاي هر كلمه كشيدهاند و معناي آن واژه را در حاشيهي همان صفحه نوشتهاند. تصوير يكي از صفحات كتاب در ادامه آورده شده است.
«مور و زنبور» را انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، با شمارگان 5 هزار نسخه و به بهاي 3200 تومان براي مخاطبان گروه سني «ه» روانهي بازار كتاب كرده است.
نظر شما