«عباس جهانگيريان» از نويسندگان پيشكسوت حوزهي كودك و نوجوان است كه در سال گذشته كتابهايي مانند «توران تور»، «نقل رستم و سهراب» و «جنگ كه تمام شد بيدارم كن» را براي نوجوانان منتشر كرد. او از دوران نوجواني خود خاطرات خوبي دارد كه ماجراي «درخت عباس» يكي از خواندنيترين آنهاست.
او كه با انتشار مجموعه شعر «نون و زيتون» در سال 1358 به طور جدي وارد حوزهي نويسندگي شده، تا كنون آثاري مانند «قصهي هامون و دريا»، «خواب دخترها چپ نيست»، «شازده كدو»، «تركهي انار»، «اردشير بابكان»، و «جنگ كه تمام شد بيدارم كن» و «دفترچهي مشكلگشا» را براي كودكان و نوجوانان نوشته است.
اين نويسنده، نوروزهاي دوران نوجوانياش را با همهي خاطرات تلخ و شيرينش به ياد دارد. از «كــَسمه»هايي كه «زينب خانم» ميپخت تا چشمانتظاري براي رسيدن بهار و رفتن به خانهي درختي بالاي درخت گلابي كه بعدها به «درخت عباس» معروف شد: «با وجود اينكه ذات نوروز شادي و خوشي است ممكن است گاهي با ناراحتيها و خاطرات تلخي همراه باشد، درست مثل بقيهي دوران زندگي كه خاطرات تلخ و شيريني دارد. يكي از خاطرات تلخ آن دوران مربوط به يكي از دوستانم است كه روز بعد از تعطيلات نوروز، با لباس برادر بزرگترش به مدرسه آمده بود در حاليكه من و بقيهي بچهها لباسهاي نو و جديد به تنمان بود. ديدن ناراحتي دوستم، يكي از خاطرات تلخ نوروزي در دوران نوجواني من است.»
اما عيد نوروز خاطرات خوشي هم براي آقاي نويسنده داشته است: «به ياد دارم وقتي كم سنوسال بودم در خانهمان تنور داشتيم و وقتي نزديك عيد ميشد خانمي به نام «زينب» به خانهمان ميآمد و براي ما نان «كَسمه» درست ميكرد. كسمه نوعي كلوچهي مخصوص بچهها بود كه سالي يكبار و آن هم نزديك نوروز پخته ميشد. وقت پخت نان، بوي آن در حياطمان ميپيچيد كه هنوز آن را بهخاطر دارم.»
نويسندهي «قصهي هامون و دريا»، در دوران نوجواني و براي خلوت خود يك خانهي درختي هم ساخته بوده: «در باغمان كه در حاشيهي شهر قرار داشت، يك درخت بلند گلابي بود كه من در لابهلاي شاخههاي آن براي خودم يك خانهي درختي ساخته بودم. وقتهايي كه دوست داشتم در خلوت خودم باشم به آنجا ميرفتم. از آنجا كه يكي از بلندترين درختهاي باغ بود، بسياري از پرندگان كه از كوير ميآمدند، ميان شاخ و برگهاي آن زندگي ميكردند و من در خلوت خودم شاهد زندگي اين پرندگان بودم. اين درخت كه بعدها ديگران به آن «درخت عباس» ميگفتند در هواي سرد زمستان عريان ميشد و براي همين ديگر نميتوانستم به خانهي درختي بروم. براي همين هم همهي زمستان را انتظار ميكشيدم تا بهار شود و به خانهي خودم برگردم.»
جهانگيريان ادامه داد: «با وجود همهي خاطرات تلخ، اين خاطرههاي خوش نوروز هستند كه باقي ميمانند، مثل تعطيلات دو هفتهاي و ديد و بازديدها و عيديها.»
اين نويسنده كه خود از دوران نوجواني اهل كتاب و مطالعه بوده بهخاطر كم شدن مطالعهي نوجوانان امروزه نگران آنهاست: «متاسفانه اين روزها بچهها كمتر كتاب ميخوانند و بيشتر به سمت بازيهاي رايانهاي ميروند در حاليكه به نظر من هيچ چيز جاي كتاب و مطالعه را نميگيرد و بچهها نبايد كتاب را از خود دور كنند.»
نويسندهي «شازده كدو» دربارهي پيشنهاد مطالعهي كتاب در نوروز به نوجوانان هم گفت: «بچهها بايد بر اساس علاقههاي خود كتاب انتخاب كنند و بخوانند اما فكر ميكنم كتابي كه بهتازگي از من منتشر شد يعني «توارن تور» براي نوروز مناسب باشد. اين كتاب حال و هوايي طنز دارد و از آنجا كه همهي شخصيتهايش دختر هستند مورد توجه دخترها قرار ميگيرد.»
«توران تور» را انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان در قالب طرح رمان نوجوان امروز منتشر كرده است.
عباس جهانگيريان در آخر براي بچههاي صلح و سلامتي آرزو كرد: «اول از همه آرزو ميكنم هرگز صداي جنگ به گوش هيچكدام از بچههاي دنيا نرسد و بچهها سالي بدون جنگ را سپري كنند. همچنين اميدوارم كودكان و نوجوانان شاد باشند و هرگز در فضاي تلخ و پر از غم و غصه نباشند.»
نظر شما