به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، امینی که شعر سپید و نو را منشا ایجاد محافل شعری قبل از انقلاب میداند، گفت: کسی در آن زمان زیاد شعر نو را تحویل نمیگرفت و به شاملو، نادرپور و سایه میگفتند پیاده نظام شعر سپید! این سه شاعر اگر از جلو کافهها و رستورانهایی که پاتوق ادبی بود، رد میشدند، پا سست میکردند اما وارد کافه نمیشدند. خوب یادم هست که فریدون کار و نصرت رحمانی از پاتوق بازهای حرفهای بودند.
امینی توضیح داد: پیش از انقلاب به معنای واقعی کلمه، پاتوق نداشتیم. کسانی که اهل کافه و رستوران بودند، یا در دانشگاه تحصیل میکردند یا دوران دبیرستان را میگذراندند. شاعران معروف کمکم پراکنده شدند و رفتند دنبال زندگی واقعی و معاششان.
شاعر «کولاک» گفت: پاتوقهای ادبی از سال 33 تا اواخر دهه 40 ادامه داشت. یکی از این کافهها کافه نادری و یکی دیگر فیروز بود. اهل ادب و شعر به کافه فردوسی هم میرفتند. رستوران سلمان در طبقه دوم یک ساختمان قرار داشت که برای دیدن همدیگر آنجا هم میرفتیم. در پارکینک یک ساختمان هم بیسکویت و نوشابه میخوردیم که همه آنجا را با نام «بیست رو» میشناختند. در خیابانهای لالهزار و استانبول هم رستورانهایی بود که اغلب شاعران به آنجا میرفتند. تورنتو شبیه کافیشاپهای امروز بود. رستوران دیگری که باید از آن یاد کرد، رضائیه است.
این شاعر پیشکسوت افزود: لالهزار نو آن وقتها تازه مغازههایش باز شده بود. رستوران شاپور واقع در خیابان سعدی شمالی نان خامهای میپخت. اخوان ثالث هم در این رستوران رفت و آمد میکرد و در شعر زمستان به آنجا اشاره دارد. یک رستوران هم اول خیابان نوبخت بود.
وی توضیح داد: علاوه بر شاعران و نویسندگان، روزنامهنگاران و سردبیران مجلات ادبی هم در این جور جاها پیداشان میشد. سردبیر روزنامه «ایران ما» و حسین راضی، مدیر بخش ادبی این روزنامه به پاتوقها سر میزدند. دکتر بهزادی سردبیر سپید و سیاه را هم میدیدم. سردبیر امید جوان هم سر و کلهاش پیدا میشد. من، فرخ تمیمی یک دوست دیگر به نام شهاب، دستهای سه نفره بودیم و همه جا با هم میرفتیم. کارو(دردریان)، منوچهر شیبانی و دو نفر دیگر به نامهای حسن شهرزاد و نصرت الله کاویانی هم در این جلسهها حضور داشتند.
امینی افزود: در این کافهها و رستورانها کمتر شعر میخوانیدم. بیشتر حرف میزدیم و میخواستیم دور هم جمع باشیم و آغاز سال 40 منحصر به کسانی بود که چهرههای تازهتری داشتند.
این شاعر پیشکسوت تصریح کرد: باید بگویم پاتوق های ادبی محافلی هستند که همیشه تشکیل میشدند، ولی تربیت شدن یا نشدن شاعر منوط به حضور در این محافل نبوده و نیست.
یداالله مفتون امینی متخلص به مفتون در ۲۱ خرداد ۱۳۰۵ در شهرک شاهین دژ در حومه تبریز به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دبستان و دبیرستان در زادگاهش به تهران آمده و در رشته حقوق قضایی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت.
«اکنونهای دور»، «دریاچه»، «کولاک»، «انارستان»، «عاشیقلی کروان»، «فصل پنهان»، «تاکستان احتمال»، «سپیدخوانی روز»، «عصرانه در باغ رصدخانه»، «نهنگ یا موج»(گزینه کولاک و انارستان)، «شب 1002»، «شب هزار و دو»، «سرمهفام و خط نستعلیق» و «من و خزان و تو» از جمله آثار منتشرشده این شاعر هستند.
امینی قبل از انقلاب شاعری غزلسرا بود که در سالهای اخیر به سرودن شعر بی وزن روی آورد.
شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۲ - ۰۸:۲۰
نظر شما