فریدون مشیری با شعرهای درخشان و شادابش محبوب القلوب بود. بسیاری از شاعران امروز با شعر مشیری انس و الفتی دیرینه داشتند و شعر نیمایی را با خواندن شعر او یادگرفتهاند. سوم آبان سالروز شاعر کوچههای پر مهتاب شبانه است. محمود معتقدی شاعر و منتقد در یادداشت کوتاهی که دراختیار خبرگزاری کتاب ایران قرار داده یاد و نام این شاعر را گرامی داشته است .
فریدون مشیری، همچون سیمین بهبهانی، در این سالها، یکی از پرمخاطبترین شاعرانِ این روزگار است که در چشمانداز شعرش، مباحث اجتماعی و عاطفیِ فراوانی دیده میشود. همچنین در کارنامه شعریاش، فصلی هم به ترانهسرایی و نگرشِ موسیقاییِ وی اختصاص دارد.
فعالیّتِ شاخصِ شعریِ مشیری، اغلب در دو قالبِ غزل و چهارپاره خلاصه میشود. وی در بعضی سرودههایش تا حدّ زیادی به فضای شعر نیمایی نزدیک شده است و شکی نیست که مؤلفههای عشق و آرمانخواهی و توجه به گوشههایی از زندگی در فضاهای طبیعت و شهر، در بسیاری از سرودههایش، محل تأمل و داوری است.
جایگاهِ زبان در شعر مشیری، کارکردی مردمی و پر از لحظههای تمنّاهای عاطفی و عاشقانه را در پی دارد؛ چراکه لطافت در گفتارِ شعری مشیری، همواره با نوعی صمیمیّتِ میانهروی نیز همراه است. وطندوستی و اشارههایش به هویّت ملّی و انسانی، بهویژه در این چنددهه، با برجستگیهای خاص در کلام وی، بهروشنی دیده میشود.
مشیری، فضاهای ادبیات را در سایهسارِ شعر، به گونه خاص به نگرشهای عاطفی ـ اجتماعی گره میزند و همواره در همه لحظهها با بیانی نرم و نازک و به مددِ بهرهگیری از عناصری از درونِ زندگی و طبیعت به بازتاب و صیدِ لحظههای شاد و انسانی نظر دارد؛ چراکه چشماندازِ نوعی امید و بهروزی، رنگ روایتِ بسیاری از سرودههای وی را با خود به همراه دارد.
نخستین مجموعه شعر مشیری با نام «تشنه طوفان» با مقدمههایی از شهریار و علی دشتی، در سال 34 شمسی به چاپ رسیده است که اغلب در قالب چهارپارههایی است که مورد توجه شاعران دیگر نیز قرار گرفته است.
وی در این سالها، سرودههایش را به سمت مسائل اجتماعی، دفاع از آزادیهای فردی و عدالتخواهی گسیل داشته است. البته گزینشِ واژههای ساده و گاه صیقلیافته در آثارش، بعضاً دنیای شاعرانهاش را به فضاهای رمانتیک، نزدیک و نزدیکتر کرده بود. با این همه، پیامهای اجتماعی در شعرهای اخیرش بهروشنی قابلتوجه بوده است. گفتنی است که تأثیر از ادبیات کلاسیک در شعرهای مشیری، جایگاه ویژهای دارد. وی همچنین در این جایگاه به حوزه سبک عراقی نزدیک به نظر میرسد.
مشیری در شعر معروف «کوچه» سعی کرده با زبانی نرم و عاشقانه و شورانگیز، با همنشینی با واژههای موزون، زبان را به سمت لطافتِ خاصی بکشاند:
بیتو مهتابشبی باز از آن کوچه گذشتم
همهتن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشقِ دیوانه که بودم
در نهانخانۀ جانم گل یاد تو درخشید
عطر صد خاطره پیچید
باغ صد خاطره خندید...»
از وی نزدیک به 20 دفتر شعر در میانه سالهای 1334 تا 1384 باز مانده است و بیگمان در قلمرو ادبیات امروز، نام مشیری در کنار نام بسیاری از بزرگانِ هنر و ادبِ معاصر، جایگاه بلندی دارد و پروازهای شاعرانهاش همواره مورد توجهِ اهل شعر و ادبِ این سرزمین بوده و هست.
نظر شما