وی با اشاره به تحریمهایی که ایران در دوران جنگ تحمیلی متحمل شده بود گفت: بر این اساس، امکان خریدبسکت سوخترسانی هواپیما را نداشتیم و مجبور به طراحی این وسیله بودیم. این وسیله طراحی شد اما به دلایلی کارکرد خود را نداشت. خلبان اویسی، ایراد این موضوع را در بافت الیاف بسکت سوخت هواپیما تشخیص داد و با رفع این مشکل، این وسیله مهم، کارایی خود را یافت.
نگارنده «روز تاریک» درباره دلیل نامگذاری این کتاب با عنوان «زندگی در بلورهای نمک» توضیح داد: مهمترین اتفاق داستان، در میان بلورهای نمک دریاچه ارومیه اتفاق میافتد. برای همین، نام کتاب را «زندگی در بلورهای نمک» انتخاب کردم. البته با مطالعه داستان به ایهام در به کارگیری این نام هم پی خواهید برد.
جعفری درباره نحوه نگارش کتاب «زندگی بر بلورهای نمک» توضیح داد: علاوه بر بيش از 50 ساعت مصاحبه، چند بار هم در كلاسهاي درس امير خلبان دكتر والي اويسي حضور يافتم و به اين ترتيب با نحوه تدريس او در دانشگاهها آشنا شدم. در واقع این کتاب بر پایه مصاحبه و مستنداتی نوشته شده که در اختیار این امیر ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده و با تخیلاتم آمیخته شده است. کوشیدم تخیلاتم به حقیقت زندگی این خلبان ارتش جمهوری اسلامی ایران آسیب نزند.
وي كه با داستان كوتاه «بچهام مغز ندارد» در بخش بزرگسال جشنواره «رهيافت نور» در سال 1388 رتبه نخست را دريافت كرد، درباره نحوه به کارگیری تخیلاتش در اثر مستند داستانی تازهاش گفت: برای نوشتن کتاب، داستانی را در ذهنم خلق کردم و از خلبان اویسی پرسیدم «آیا زندگی نامه شما در دل این داستان میتواند قرار بگیرد؟» که او هم تایید کرد و وقتی داستان نهایی را خواند، بسیار پسندید. علاقهمند بودم والی اویسی را همانگونه که زندگی کرده در داستانم نمایش بدهم.
این داستاننویس از نشر «آجا» به عنوان ناشر «زندگی در بلورهای نمک» یاد کرد و گفت: بر اساس قرارداد باید داستان را در 250 صفحه مینوشتم و احتمالا این کتاب در نزدیک به 350 صفحه منتشر خواهد شد.
نظر شما