رضا امیرخانی گفت: کارگردان صوتی من به من می گفت توی گوینده با توی نویسنده فرق داری و الان داری کار تازه ای انجام می دهی. من فکر میکنم اگر آنچه را که به من آموخت انجام داده باشم کتاب صوتی قیدار کار خوبی از آب درآمده وگرنه تجربه کاغذی اش بهتر و جذاب تر خواهد بود.
رضا امیرخانی در این دیدار گفت: این کار اولی است که از من به شکل صوتی منتشر میشود، «قیدار» فضای بهتری برای فضاسازی دارد و تفاوت لحن در آن زیاد است و لحنسازی به راحتی در آن انجام میشود. به نظر خودم از میان کتابهای، «قیدار»از همه برای کتاب صوتی مناسبتر بود به همین دلیل این کتاب را انتخاب کردم. ضمن اینکه روزی که داشتم این کار را انجام میدادم، «قیدار»آخرین کارم بود و هنوز «رهش» منتشر نشده بود.
وی افزود:من هنوزم شک دارم که بشود، لذت مطالعه را با لذت گوش دادن عوض کرد اما از آن طرف میبینم که بسیار از مردم در ترافیک هستند و میبینم که بسیار از افراد از مشاغل مختلف کتاب صوتی گوش میدهند و این یک اتفاق خوب است. من فکر میکنم که این کار از جامعه کتابخوان ما کم نمیکند، بلکه باعث افزایش جامعه کتابخوان هم میشود.
نویسنده بیوتن ادامه داد:چند صداپیشه خوب قسمتهایی از کتاب را خواندند که من از همه ایراد گرفتم و آخر تصمیم بر این شد که در نهایت خودم کتاب را بخوانم و من هم گفتم که کاری ندارد و یکی دو روزه کتاب را میخوانم؛ شروع به خواندن کردم و حدود 150 روز طول کشید. زمان زیادی بود و من فکر میکنم که بعضی از کتابهایم را در چنین زمانی نوشتهام.
به نظر من نویسنده باید بررسی کند که آیا نسخه صوتی به اندازه نسخه کاغذی خوب میشود. به نظر من قیدار این پتانسیل را داشت که به نسخه صوتی تبدیل شود، به همین دلیل دست به انتشار آن زدم اما اگر محصول کاغذی بهتر از صوتی است ترجیح من همان کاغذ است هر چند که مطمئن نیستم کارهای دیگرم نیز از منظر لحن بتواند تبدیل به کتاب صوتی شود.
امیرخانی افزود: کارگردان صوتی من به من می گفت توی گوینده با توی نویسنده فرق داری و الان داری کار تازه ای انجام می دهی. من فکر میکنم اگر آنچه را که به من آموخت انجام داده باشم کتاب صوتی قیدار کار خوبی از آب درآمده وگرنه تجربه کاغذی اش بهتر و جذاب تر خواهد بود هر چند که این تجربه برای من بسیار جذاب بود و چیزهای زیادی از آن یاد گرفتم.
وی ادامه داد: تلاش زیادی کردم که در قیدار، شخصیت ها صدای خودشان را داشته باشند. می دانم که در برخی از موارد بسیار موفق بوده ام و در برخی موارد کمتر.
امیرخانی در پاسخ به انتقاداتی که به آخرین رمانش «رهش» وارد شده است گفت: من تجربه این رفتار را هنگام چاپ آثار دیگرم را هم داشتم. وقتی رمان «بیوتن» را نوشتم عده ای زیادی از مخاطبانم گفتند این کاری که ما از تو می خواستیم نیست و این رضایِ امیرخانی، رضایِ امیرخانیِ ما نیست. آن زمان مخاطبان زیادی را از دست دادم اما به جایش مخاطبان تازه ای را هم پیدا کردم.
وی گفت: نویسنده در طول عمرش سعی میکند بهترین کار را انجام داده و بنویسد اما به کسی هم قول نمیدهد کاری که او دوست دارد را بنویسد. من اگر قرار باشد قولی برای نوشتن بهترین کارم بدهم، آن قول را به خودم می دهم. هر چند که به خودم هم این قول را نمی دهم و گاهی کارهایی را می نویسم که دوستش ندارم.
امیرخانی تصریح کرد: «رهش» روایت یک پادآرمانشهر است، روایت یک دیساتوپیا و نباید از آن انتظار یک پایان خوش داشت و به دنبال آدمهای خوب و تصمیمهای خوب در آن گشت. ذات آن این است که اثری متفاوت و این چنینی باشد.
نظر شما