در کتاب «سقوط» 74شعر دیده میشود که عمداتا کوتاه هستند و به مضامین عاشقانه و ضد جنگ که مدافع صلح هستند، میپردازد.
دغدغه انسان و پرداختن به این موضوع از چهارچوبهای فکری یاوری است و باورهای حقوق بشری اوست. او میخواهد با انسان معاصر که درها را به روی خود بسته و با دیوارها ارتباط پیدا میکند روبهرو شود؛ چرا که انسان معاصر با گیجی و گنگی مبهم و در محاصره ابرقدرتهای فاسد، پلهای پشت سر را شکسته و از ارتباطهای شفاف و روشن و همینطور پاک فاصله گرفته است.
انسان امروز که اسیر جنگهای بیهوده و بیثمر شده باید راهی پیدا کند که به صلح و امنیت جهانی برسد و اینها دغدغه شاعر این مجموعه است و میخواهد به آن دست یابد.
در یکی از شعرهای این کتاب میخوانیم:
«غمگین بود
انسان
با درهایی که بسته بود
و دیوار که ارتباطی با تو نداشت
چرا که ما
پلهای پشت سر را شکستیم و دور شدیم»
از دیگر موضوعهایی که در کتاب «سقوط» به آن اشاره شده، شعرهای ضد جنگ است که بعضی از آنها نگاه عاشقانه و مهربانانهای به این مقوله داشته و خواسته که با ورود کردن به موضوع خشونت مثل جنگ، برابری و برادری را برای جهانی که پر از پلیدی است به ارمغان بیاورد.
در یکی دیگر از شعرهای این کتاب میخوانیم:
«جنگ تن به تن خوب است
وقتی دشمن را پشت خاکریز بغل کردم
چراکه هر دو به یک زبان خندیدیم
و آغوشمان نیازی به ترجمه نداشت»
در این مجموعه شاعر سعی کرده از تاریکی به روشنایی و از خواب به هوشیاری دست پیدا کند و شعرها از آگهی به آگاهی برسد و همه اینها دغدغه شاعر کتاب بود
مجموعه شعر «سقوط» مجتبی یاوریراد در سال 97 با شمارگان 1100 نسخه در 80 صفحه و بهبهای قیمت 9000 تومان از سوی انتشارات اقلیما منتشر شده است.
نظر شما