طبق گفته سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در آیین افتتاح هفدهمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تبریز، کتابخوانی یک واجب فوری موکد برای فرد و جامعه است. اما برای کتاب و کتابخوانی در شرایط فعلی از زوایای مختلف عوامل تهدیدکنندهای زیادی وجود دارد. یکی از این عوامل تهدیدکننده کتاب از سوی سیستم آموزشی است چراکه مدرسه کتابخوانی را وسعت نداده و نمیدهد، بلکه انبانکردن ذهن را آموزش میدهد که البته سریع هم خالی میشود.
این مقام مسئول در ادامه میافزاید: با توجه به حجم زیاد کتابهای درسی و بدون اینکه فرصت مطالعات آزاد را به کودکان و نوجوانان بدهیم، کودکان و نوجوانان را از کتابخوانی دلزده و دور میکنیم. فرزندان ما با کتاب، غریبهاند. متاسفانه نظام آموزش و پروش ما نتوانسته بین فرزندان ما با کتابخوانی آشتی برقرار کند.
ترویج کتابخوانی در حد شعار بوده است
رفیع افتخار، از نویسندگان حوزه کودک و نوجوان، که ارتباط زیادی با کودکان و نوجوانان در فرهنگسراها، کتابخانهها، جلسات کتابخوانی و آموزش داستاننویسی دارد، درباره اهمیت و ترویج کتابخوانی به ایبنا میگوید: بحثهایی در این زمینه از سوی نهادهای مختلف در کشور مطرح شده، اما در حد شعار بوده است و عملا حرکتی در این زمینه انجام نشده است.
این نویسنده و منتقد ادبی، میافزاید: حتی اگر بخواهیم میزان کتابخوانی را براساس آمار مراجعه بچهها به کتابخانهها بسنجیم، باید بدانیم که این آمار واقعی نیست. من بارها و بارها به کتابخانههای مختلف سرزدهام و با بچهها صحبت کردهام. اغلب آنها برای مطالعه کتابهای درسی و کمک درسی به کتابخانهها میروند.
به گفته افتخار، با اینکه معلمان میتوانند با معرفی کتابهای خوب به دانشآموزان، برگزاری جلسات کتابخوانی و توجه به زنگ کتابخوانی در مدارس در گرایش دانشآموزان به کتابخوانی نقش داشته باشند، اما پرورش نسل کتابخوان در گرو باز کردن در مدارس به روی نویسندگان است.
پایه کتابخوان کردن بچهها ارتباط نویسنده با کودک است
خالق «طلسم خانه عنکبوتها» میگوید: واقعیت این است که بچهها نویسندهها را نمیشناسند درحالیکه پایه کتابخوان کردن بچهها ارتباط نویسنده با کودک است. اما امروزه مدرسهای را نمیبینیم که با نویسنده ارتباط داشته باشد. آموزش و پرورش در مقابل شعارهایی که در زمینه ترویج کتابخوانی داده میشود، مقاومت کرده و هیچ گرهای باز نشده است. ارتباط نویسنده با آموزش و پرورش و مدارس در کشور ما صفر است و فقط به برگزاری تعداد محدودی جلسه در هفته کتاب به صورت فرمالیته منتهی میشود. درحالیکه در کشورهای پیشرفته این موضوع کاملا حل شده و برنامه حضور نویسندگان در مدارس تا دو سال آینده مشخص است و مثل کشور ما باری به هر جهت نیست.
آموزش و پرورش در کشور ما دو خط موازیاند که به هم نمیرسند
افتخار که تا بهحال بیش از 50 عنوان کتاب، برای کودکان و نوجوانان نوشته، درباره محتوای کتابهای درسی و تاثیرشان در کتابخوان کردن بچهها نیز توضیح میدهد: آموزش و پرورش ما دو خط موازیاند که در شرایط فعلی هیچگاه به هم نمیرسند. آموزش ما مالامال از محفوظاتی است که تاثیر زیادی بر دغدغه بچهها ندارد و مهارتهای زندگی را به آنها نمیآموزد. پرورش هم به فراموشی سپرده شده است. محتوای کتابهای درسی انباشته شده از حجم زیادی از موارد حفظی که دیگر وقتی برایشان باقی نمیگذارد تا کتابهای غیردرسی بخوانند. درحالیکه محتوای کتابهای درسی در کشورهای پیشرفته بهگونهای است که بچهها را برای زندگی آینده آماده میکند.
نظر شما